فاطمه غلامی | شهرآرانیوز؛ صدای بی امان گریههای کودکان، حتی از پشت میلههای بیمارستان هم شنیده میشود. از غرفه کوچک داخل حیاط بیمارستان که فقط به اسباب بازی کودکان اختصاص دارد و انواع عروسک، ماشین و توپ از پنجره غرفه آویزان شده است، میتوان فهمید که اینجا بیمارستان تخصصی کودکان است. حدود ساعت ۱۴ بعد از ظهر در یک روز زمستانی و سرد وارد بیمارستان دکتر شیخ میشوم. اینجا کسی آرام و قرار ندارد؛ از مادری که با چهرهای خسته و ناامید دربه در دنبال دکتر از طبقهای به طبقه دیگر میدود تا جسم نیمه جان کودکان معصومی که روی تختها رها شده اند و از شدت درد کورسوی صدایی از اعماق وجودشان به گوش میرسد.
انتهای سالن، سمت چپ، تابلو اورژانس کودکان به چشم میخورد. به بخش اورژانس کودکان وارد میشوم و در کنار یکی از تختها با مادری زجرکشیده گفتگو میکنم.
خانم اکبری، مادر یکی از کودکان بیمار، میگوید: ساعت از ۲ نیمه شب گذشته بود. تب دخترم به شدت زیاد شده بود. بی حس و بی رمق روی تخت خوابیده بود و هر قرص، شربت و شیافی که مناسب تب بود برایش استفاده کردم؛ اما داروها هیچ اثری نداشت.
او ادامه میدهد: هوا به شدت سرد بود، ولی چون فرزندم سابقه تشنج داشت، نتوانستم تا صبح صبر کنم. شبانه خودم را به بیمارستان دکتر شیخ رساندم. ضربان قلبش کند شده بود. احساس کردم دخترم هوشیاری کمی دارد. درحالی که جسم نیمه جان دخترم را روی دستانم گذاشته بودم وارد بیمارستان شدم تا پذیرش شوم؛ ولی متصدی پذیرش در کمال تعجب گفت که تخت خالی نداریم.
این همراه کودک بیمار میگوید: از ساعت ۳ تا ۱۲ در گوشه سالن منتظر خالی شدن تخت بودیم و مجبور شدیم در این مدت، پزشک متخصص را به کنار سالن بیاوریم. پزشک روی صندلی، دخترم را ویزیت کرد. واقعا چرا بیمارستان دکتر شیخ باید محدودیت تخت و فضا داشته باشد؟ چرا مسئولان بر بیمارستانهای کودکان نظارتی ندارند؟
مشکلات شهروندان، اما به رنج بیماری حاد فرزندانشان ختم نمیشود. کمبود تخت و محدودیت فیزیکی، رعایت نکردن بهداشت، تهویه نامناسب، برخورد نامناسب کارکنان با کودکان بیمار و همراهان، کمبود سرم و برخی داروهای شیمی درمانی، از مشکلات مردمی در سرزده امروز در بیمارستان دکتر شیخ مشهد است.
نزدیک تخت کودک دیگری میروم که از شدت ترس سوزن، به خود میپیچد و گریه میکند. مادر این کودک درحالی که دو دست دخترش را محکم گرفته است تا پرستار آنژیوکت را به دست فرزندش بزند، میگوید: تا دیشب دخترم حالش خوب بود، صبح که از خواب بیدار شد، متوجه شدم چشم هایش از شدت ورم باز نمیشود.
او بیان میکند: به سرعت فرزندم را به بیمارستان دکتر شیخ رساندم. متأسفانه بنابر تشخیص دکتر، ریه دخترم عفونت کرده و آب آورده است.
این شهروند ادامه میدهد: دخترم فقط پنج سال دارد. کوچک است و از محیط بیمارستان هراسان است. برخورد پرستاران با کودکان بیمار، مناسب نیست؛ درحالی که اینجا بیمارستان کودکان است و باید با مهربانی و عطوفت با کودکان رفتار کنند. هم دکتر و هم پرستار باید در وهله اول برخورد مناسب داشته باشند.
وارد بخش عوارض میشوم، جایی که کودکان سرطانی بعد از شیمی درمانی در آنجا بستری میشوند. بازدید میدانی ما بر کمبود تخت در این قسمت مهر تأییدی میزند. شاهد کمبود تخت برای کودکان بیمار هستیم، به طوری که برخی بیماران در سالن ویزیت میشوند.
خانم کمالی، مادر یکی از کودکان سرطانی، میگوید: فرزندم بعد از شیمی درمانی باید سرم قندی دکستروز تزریق کند. تا هفته پیش هیچ خبری از این سرم نبود. تمام مشهد را زیرپا گذاشتیم، ولی نتوانستیم پیدا کنیم. تا اینکه از طرف مؤسسه محک یک سرم برای ما آوردند. چرا باید داروهای کودکان سرطانی کمیاب باشد؟
هم تختی این شهروند که دختر پنج ساله اش را به دلیل بیماری خونی به این بخش آورده است، ادامه میدهد: علاوه بر سرم قندی، داروهای شیمی درمانی مانند سی پی ان هم یافت نمیشود.
او میگوید: به دخترم باید هر دوازده ساعت سرم تزریق شود، اما هر ۲۴ ساعت تزریق میشود. بدنش به شدت ضعیف است و به این سرمها نیاز دارد.
این شهروند با ناراحتی درحالی که غم در چهره اش نمایان است، میگوید: شما را به خدا، صدای ما را به مسئولان برسانید. کودکان معصوم در این بیمارستان چه گناهی کرده اند که باید تاوان کم کاری مسئولان را بدهند؟ چرا دارو باید کمیاب باشد؟ آیا مشهد به عنوان یک شهر زائرپذیر از سراسر جهان، برای مواقع ضروری نباید اندوخته دارویی داشته باشد؟
وارد اتاق دیگری میشوم. یکی از همراهان بیمار میگوید: کودکان همیشه در تلاطم و بازی هستند و وقتی روی تخت ساعتها به اجبار دراز میکشند، باید سرگرمی داشته باشند؛ ولی تلویزیونهای داخل اتاقها همه تزیینی و خاموش اند.
او ادامه میدهد: پنجرهها قفل است، درحالی که تهویه داخل بیمارستان اصلا مناسب نیست. گاهی اوقات اینجا برای نفس کشیدن طبیعی هم کم میآوریم. حداقل پنجرهها را باز کنند که هوای اتاقها تصفیه شود.
یکی دیگر از همراهان بیمار میگوید: غذاهای بیمارستان کیفیت خوبی ندارد. گاهی از فرط خستگی و گرسنگی مجبوریم این غذاها را بخوریم و گاهی باوجوداینکه گرسنه هستیم، لب به غذا نمیزنیم. غذاها یک راست وارد سطل زباله میشوند. اینها برکت خداست، چرا کیفیت غذا این قدر باید بد باشد که دور ریخته شود؟
خانم سلیمانی که روی یک صندلی پلاستیکی ساعتها نشسته است، دقایقی میایستد، دست به کمر میگیرد و میگوید: من دیسک کمر دارم. ساعتها به خاطر پسرم که مریض است باید روی این صندلی بنشینم. امکانات بیمارستان دکتر شیخ بسیار کم است. تختهای موجود در بیمارستان همگی تخت کودک هستند پسرم ده ساله است و، چون قدش کشیده است، نمیتواند روی این تخت کودک دراز بکشد. برای بیمارم صندلی تخت شو آورده اند و روی همین صندلی دراز میکشد. از بین این همه کودکی که بیماری خونی دارند، فقط ۳۵ تخت در این بیمارستان موجود است آیا برای مشهد که از کشورهای دیگر هم بیمار دارد، باید فقط ۳۵ تخت بیماران سرطانی در این بیمارستان باشد؟
یکی دیگر از همراهان بیمار میگوید: صبحها پشت در اتاق عمل در طبقه فوقانی، جمعیت بسیاری از مردم به همراه کودکان بیمار میایستند، حتی صندلی برای نشستن در ساعت انتظار نیست. کودکان بیمار ما که حتی توان ایستادن ندارند، چون صندلی نیست روی زمین آلوده دراز میکشند. انصاف مسئولان بیمارستان کجاست؟ اگر فرزندان خودشان در همین بیمارستان بستری بودند، اجازه میدانند تن ضعیف و دردمند کودکشان روی زمینهای سرد و آلوده بیمارستان کشیده شود؟!
درد شهروندان از تک تک مشکلات مطرح شده در این بیمارستان به حدی است که نمیتوان همه مشکلات را در یک صفحه جای داد، ولی بر حسب تکلیف در نخستین مرحله، موضوع کمبود دارو و سرم را از معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی مشهد جویا شدیم. ناصر وحدتی با بیان اینکه چند هفته قبل برای برخی داروها و به ویژه سرم دکستروز کمبود داشتیم، میافزاید: بعد از روبه روشدن با کمبود، بلافاصله این سرمها تأمین و به تمامی بیمارستانها تزریق شد.
او بیان میکند: زمانی که با کمبود این سرم روبه رو بودیم، استفاده از سرم جایگزین را با هدف تأمین گلوکز در بدن بیماران شروع کردیم تا بیماران دچار مشکل نشوند.
معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، میگوید: در حال حاضر در هیچ کدام از داروهای بیماران سرطانی کمبود نداریم. در همین جا از تریبون شهرآرا استفاده میکنیم و به شهروندان میگوییم که اگر برای داروهای بیماران صعب العلاج کمبودی مشاهده کردند، حتما دانشگاه را در جریان بگذارند.
درباره مشکلات بیمارستان دکتر شیخ ازجمله محدودیت مکان و کمبود تخت، مدیر بیمارستان تخصصی کودکان دکتر شیخ میگوید: بیمارستان دکتر شیخ قدمتی چهل ساله دارد و در مرکز شهر قرار دارد. امکان توسعه به اطراف را هم ندارد. سازمانها و ادارههای دولتی در کنار این بیمارستان مانند شهرداری و امور زندانها برای توسعه همکاری نمیکنند.
یاسر سلحشور میافزاید: درعین حال فضای فعلی بیمارستان را بهسازی کرده ایم و ۱۰ درصد به موجودی تختهای داخل بیمارستان اضافه کرده ایم. سلحشور بیان میکند: این بیمارستان چهل سال پیش ساخته شده و برای اقتضای شرایط و وضع جمعیتی زمان گذشته بوده است. اکنون باتوجه به رشد جمعیت و تعداد زیاد مراجعان از داخل و خارج از کشور، فضای فیزیکی بیمارستان پاسخگوی بیماران نیست.
او میگوید: این مرکز تنها مرکز مراجعه بیماران کودک سرطانی و دیالیز در شرق کشور است که از داخل و خارج مراجعه کننده بسیاری دارد. همت مسئولان بالادستی استان را میطلبد که فضایی برای بیمارستان در نظر بگیرند تا ساخت وساز انجام شود.
سلحشور ادامه میدهد: حدود ۱۸۰ تخت در تمامی بخشهای بیمارستان دکتر شیخ وجود دارد؛ ولی به دلیل افزایش مراجعه کنندگان، گاهی مجبوریم در سالنها و راهروها تخت اضافه بگذاریم تا بیمار را معالجه کنیم. استاندارد نیست، ولی از سر ناچاری وقتی بیمار به ما مراجعه میکند، مجبوریم مداوا را به هر طریقی که امکان دارد انجام دهیم.