وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌منظور شرکت در مراسم تشییع پاپ عازم رم شد شبکه تلویزیونی کارمند افتتاح شد زمان اکران آثار هفته فیلم و عکس مشهد اعلام شد + جدول پخش پوستر بیست‌ونهمین هفته فیلم و عکس مشهد منتشر شد برنامه صداوسیما برای دلجویی از هموطنان اهل سنت بهرام افشاری و سروش طاهری در تور آمریکای شمالی با «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت؟» فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) + زمان پخش مدیر پخش شبکه یک صداوسیما عزل شد| اعلام جرم علیه ۸ نفر چهره ماندگار | درباره جلال‌الدین معیریان، بنیان‌گذار چهره‌پردازی کلاسیک ایران سایه مات خندوانه | نگاهی به برنامه ۱۰۰۱ و انتظارات برآورده نشده آن گفت‌وگو با استادان دانشگاه‌های مشهد به‌مناسبت روز ملی معماری پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی روایتی سینمایی از یک قهرمان | گفتگو با عوامل فیلم سینمایی صیاد انتشار فراخوان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تفلیس آغاز اکران انیمیشن رویاشهر در سینما آیا نویسندگان پرفروش آینده دنیا باید ستاره فضای مجازی باشند؟ جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا برای فرانسیس فورد کوپولا فیلم کوتاه داستانی «جای خالی» در جشنواره ایتالیایی برنامه‌های رادیو به مناسبت سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) + زمان پخش اکران سیار انیمیشن «رؤیاشهر» در شهر‌های فاقد سینما
سرخط خبرها

فقره دالر هم شده قوز بالای قوز

  • کد خبر: ۱۴۳۷۰۳
  • ۱۵ دی ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۱
فقره دالر هم شده قوز بالای قوز
ما هر جوری حساب می‌کنیم نقره خانم هیچ چیزمان با هیچ چیزمان نمی‌خواند. این فقره دالر هم شده قوز بالای قوز.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

دیشب مراسم ختنه سوران پسر میزمحمود بود، ما هم دعوت بودیم، کیکاووس خان پسته می‌شکاند و بالا می‌انداخت و سبیل تاب می‌داد و هی الحمدلله می‌گفت، فرمودیم خیر باشد، گفت: چهل قصب زمین در طرقبه داشتیم هفته گذشته فروختیم و نصفش را دالر کردیم نصفش را چهار و نیم کیلو طلا خریدیم به حمد خد ا رشد کرده دو برابر شده، ما راضی ایم به رضای خدا.

ما که حسود نیستیم نقره خانم نوش جانش، ولی فی المجلس یاد از فریدون کردیم، مطبخی عمارت همین میزمحمود که پادویی می‌کند و مهمان‌ها را وردار بگذار می‌کند، لختی ما را کنار کشید از روزگار نالید و طفل مریضش که دوای خارجکی دارد و با بالا پایین شدن دالر قیمت دوا و ضربان قلب پدر طفل هم بالا پایین می‌رود. بعد ماف بالا کشید که میرزا خدا شاهد است من یک لاقبا را چه به دالر و سکه، ولی جانم به قیمت این دو متاع بسته است، قرانی بالا پایین شود تمام امورات فدوی به هم ریخته هشتمان می‌رود در گرو نه که هیچ در گرو نودمان.

ما هر جوری حساب می‌کنیم نقره خانم هیچ چیزمان با هیچ چیزمان نمی‌خواند. این فقره دالر هم شده قوز بالای قوز. یک زمانی خبر می‌آمد فلان کالسکه دودی خارجه و فلان عمارت ده اشکوبه شده دو میلیارد چوق و ما آروغ می‌زدیم و می‌گفتیم ما که یک میلیاردی اش را نداشتیم حالا دو میلیاردی اش را هم نداریم، به قول میز تقی ما پارسال نوروز پاریس نرفتیم امسال قصد داریم سن پطرزبورغ نرویم، نقره خانم کار رسیده به دبه ماست و نان و رشته و روغن.

حالا شما آقاجانتان سری در میان سر‌ها دارد، با رجال می‌نشیند بفرمایید وقت بگذارد توی شهر هم چرخی بزند هم سرش باد می‌خورد هم اینکه از احوال رعیت با خبر می‌شود، به خدا این رعیت عیال خدایند، گناه دارند. خدا را خوش نمی‌آید. همین فریدون، یک ماه داروی طفل بیمارش عقب بیفتد، خدا می‌داند بر قلب مادرش چه می‌رود، همین عصمت الملوک که توی سر شور لیف می‌فروشد، چهار طفل یتیم را رتق و فتق می‌کند، سلام برسانید بفرمایید به داد این مردم برسند نقره خانم.
به قلم میرزاابراهیم خان شکسته نویس

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->