این کتاب طلسم فراموشی در دنیای ادبیات کودک را شکست سارا بهرامی با «یخ بستگی» دوباره روی صحنه می‌آید به بهانه همایش «شریعتی و امر ملی» | جای خالی امر ملی در تفکر دکتر علی شریعتی برپایی نمایشگاه ادوات تعزیه در برج آزادی اهدای جایزه قلم پینتر ۲۰۲۵ به نویسنده مسلمان سودانی فیلم «ترک عمیق» در راه سینما تصاویری از بازیگران زن خارجی در سریال سلمان فارسی «شرک ۵» در راه سینما گفت‌و‌گو با سهند خیرآبادی، هنرمند مشهدی، به مناسبت انتشار مجموعه ۵ نمایشنامه‌اش آمار فروش سینما‌ها در سه روز پایانی هفته گذشته (۲۱ تیر ۱۴۰۴) تأثیر جنگ ۱۲ روزه بر پخش سریال‌ها نقش آفرینی ایلان ماسک در فیلم بلندپروازانه‌ «مصنوعی» نقشه راه برای شعر و ادبیات | از جشنواره‌های جدید تا احیای برنامه‌های فراموش‌شده آغاز پویش لباهنگ «یک صدا ایران» برای اجرای «علاج» محسن چاوشی در شبکه نسیم مستند «شهید طهرانچی» در رادیو + زمان پخش اهدای جایزه لومیر ۲۰۲۵ به «مایکل مان» چرا فیلم جدید سوپرمن اینقدر مورد پسند بینندگان واقع شده است؟
سرخط خبرها

سرمایه‌های غبارگرفته!

  • کد خبر: ۱۴۷۴۸۷
  • ۰۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۹
سرمایه‌های غبارگرفته!
شنیدن نوای لالایی با حزن و سوزی که معمولا در آن است؛ به دل می‌نشیند و لذت بخش است.

خودمان را که به یاد نداریم؛ ولی حتما نوزادان و خردسالانی از میان خواهر و برادرهایمان یا قوم و خویش یا حتی دیگرانی را دیده ایم که با نوای لالایی به خواب رفته اند.

شنیدن نوای لالایی با حزن و سوزی که معمولا در آن است؛ به دل می‌نشیند و لذت بخش است. در گذشته در لابه لای این لالایی‌ها گاه سبک زندگی آن‌ها به خوبی بازنمایی می‌شد. بازتاب شیوه زندگی در قالب لالایی، نوعی بازخوانی اندوه‌ها و امید‌ها و آرزو‌ها و گاه شکوه و گلایه از روزگار بود:

لالا دنیا گذرگاهه/ گذرگاهی که کوتاهه/ یکی رفته یکی مونده/ یکی الان توی راهه/ لالالالا گل تازه/ که شب‌ها چشم تو بازه/ ببین دنیا پر از رنگه/ ببین دنیا پر از رازه/ یه جا مهتابی و روشن/ یه جا تاریک و بی روزن/ یه جا صحرا و خارستون/ یه جا باغ و یه جا گلشن.

در کنار این لالایی ها، اگر دمی با مردم باصفای روستا‌ها بنشینیم، باز می‌بینیم به ویژه مردمان کهنسال با کوله باری از حسرت و غم روزگار سپری شده، چهاربیتی‌ها و دوبیتی‌هایی را زمزمه می‌کنند که تصویر دیروز و امروزشان است.

چوپانانی که در خلوت خود با خدا و طبیعت سوزسروده‌هایی را نجوا می‌کنند تا حال و روز خود را نشان دهند. نمونۀ مشهور آن همان داستان «موسی و شبان» مولاناست که چوپان در حال خوش خود می‌گفت:‌ای فدای تو همه بز‌های من/‌ای به یادت هیهی و هی‌های من. خواندن دوبیتی ‎های باباطاهر و فایز یا دوبیتی‌های محلی که سینه به سینه نقل شده بود، زبان حال این مردم بود و کمابیش هست.

ازاین رو، آوا و نوا و خنیا و موسیقی ایرانی بازتابی از آیین ها، باور‌ها و شیوۀ زندگی، اندیشه و پیشینۀ مردم این سرزمین کهن است. این نوا‌ها و آوا‌های ایرانی چه آن‌ها که در دورترین روستا‌ها زمزمه می‌شود و چه آن‌هایی که در رزم و بزم و مناسبت‌ها و آیین‌ها و مراسم خوانده و شنیده می‌شود، سرمایه‌های فرهنگی و هنری و تاریخی ماست که قدر نمی‌دانیم و به دلیل نگاه نامهربانانه بخش عظیمی از این سرمایه‌ها رو به فراموشی است! این چند سطر فقط برای یادآوری روز «آوا‌ها و نوا‌های ایرانی» بود؛ همین.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->