دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: تقویت فرهنگ عمومی راهی برای افزایش هم‌بستگی اجتماعی است فرهنگ عمومی، زیربنای سلامت جامعه است درگذشت «کوئینسی جونز» تهیه‌کننده آثار مایکل جکسون در ۹۱ سالگی تسهیلات تبصره ۱۸ وزارت فرهنگ به چه کسانی تعلق می‌گیرد؟ اکران سیار «آسمان غرب» میلیاردی شد «سعیداسلام‌زاده» مدیر روابط عمومی معاونت هنری شد دلیل تعطیلی برنامه «شیوه» شبکه چهار چه بود؟ نگاهی به مجموعه‌داستان «نیمۀ تاریک ماه» هوشنگ گلشیری نگاهی به ذات سیال «فرهنگ عمومی» و آیین‌نامه‌های بدون ضمانت اجرایی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ «دزدان دریایی کارائیب» جدید بدون حضور جانی دپ پیام رئیس انجمن بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان منتشر شد انتشار نسخه مجازی آلبوم عاشقانه «نوازشگر» چرا «سفره ایرانی» کیانوش عیاری پس از ۲۰ سال هنوز اکران نشده است؟ حکایت آبی که صدراعظم نخورد درباره عکاسی تئاتر که پس از ۷ سال به جشنواره رضوان اضافه شد معرفی چند کتاب برای علاقه ­مندان به یادگیری وزن شعر | آراستن طبع موزون
سرخط خبرها

سرمایه‌های غبارگرفته!

  • کد خبر: ۱۴۷۴۸۷
  • ۰۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۹
سرمایه‌های غبارگرفته!
شنیدن نوای لالایی با حزن و سوزی که معمولا در آن است؛ به دل می‌نشیند و لذت بخش است.

خودمان را که به یاد نداریم؛ ولی حتما نوزادان و خردسالانی از میان خواهر و برادرهایمان یا قوم و خویش یا حتی دیگرانی را دیده ایم که با نوای لالایی به خواب رفته اند.

شنیدن نوای لالایی با حزن و سوزی که معمولا در آن است؛ به دل می‌نشیند و لذت بخش است. در گذشته در لابه لای این لالایی‌ها گاه سبک زندگی آن‌ها به خوبی بازنمایی می‌شد. بازتاب شیوه زندگی در قالب لالایی، نوعی بازخوانی اندوه‌ها و امید‌ها و آرزو‌ها و گاه شکوه و گلایه از روزگار بود:

لالا دنیا گذرگاهه/ گذرگاهی که کوتاهه/ یکی رفته یکی مونده/ یکی الان توی راهه/ لالالالا گل تازه/ که شب‌ها چشم تو بازه/ ببین دنیا پر از رنگه/ ببین دنیا پر از رازه/ یه جا مهتابی و روشن/ یه جا تاریک و بی روزن/ یه جا صحرا و خارستون/ یه جا باغ و یه جا گلشن.

در کنار این لالایی ها، اگر دمی با مردم باصفای روستا‌ها بنشینیم، باز می‌بینیم به ویژه مردمان کهنسال با کوله باری از حسرت و غم روزگار سپری شده، چهاربیتی‌ها و دوبیتی‌هایی را زمزمه می‌کنند که تصویر دیروز و امروزشان است.

چوپانانی که در خلوت خود با خدا و طبیعت سوزسروده‌هایی را نجوا می‌کنند تا حال و روز خود را نشان دهند. نمونۀ مشهور آن همان داستان «موسی و شبان» مولاناست که چوپان در حال خوش خود می‌گفت:‌ای فدای تو همه بز‌های من/‌ای به یادت هیهی و هی‌های من. خواندن دوبیتی ‎های باباطاهر و فایز یا دوبیتی‌های محلی که سینه به سینه نقل شده بود، زبان حال این مردم بود و کمابیش هست.

ازاین رو، آوا و نوا و خنیا و موسیقی ایرانی بازتابی از آیین ها، باور‌ها و شیوۀ زندگی، اندیشه و پیشینۀ مردم این سرزمین کهن است. این نوا‌ها و آوا‌های ایرانی چه آن‌ها که در دورترین روستا‌ها زمزمه می‌شود و چه آن‌هایی که در رزم و بزم و مناسبت‌ها و آیین‌ها و مراسم خوانده و شنیده می‌شود، سرمایه‌های فرهنگی و هنری و تاریخی ماست که قدر نمی‌دانیم و به دلیل نگاه نامهربانانه بخش عظیمی از این سرمایه‌ها رو به فراموشی است! این چند سطر فقط برای یادآوری روز «آوا‌ها و نوا‌های ایرانی» بود؛ همین.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->