برو کار می‌کن، نگو بازنشسته‌ام! پدر در پدر پهلوان‌زاده‌ایم گذر‌های هنری به وسعت شهر | گزارشی از بخش جدید جشنواره هنر‌های شهری بهار ۱۴۰۴ درنگی در کم‌وکیف برگردان‌های منثور منظومه فردوسی، به‌مناسبت انتشار «شاهنامه منثور»، اثر گیتی فلاح‌رستگار رقابت ۲۴ گروه در جشنواره ملی سرود رضوی مستند «جانان» اثر فیلم‌ساز مشهدی، روی آنتن شبکه دو + زمان پخش انتشار مجموعه داستان «شرّ درونش» قسمت ۱۲ مسابقه مافیا دن، در شبکه خانگی رکوردشکنی تقاضا برای بلیت مشهد، هم‌زمان با پخش قسمت پایانی «پایتخت» حضور دیزنی با «زوتوپیا۲»، «الیو» و «داستان اسباب‌بازی ۵» در جشنواره انسی رکوردشکنی نمایش آنلاین | «پایتخت ۷» در تلوبیون ۱.۸۵ میلیارد دقیقه تماشا شد خانه منسوب به «سعدی» در حال ویرانی مجری مراسم جوایز امی ۲۰۲۵ را بشناسید زمان پخش فصل دوم سریال بی‌باک: تولدی دوباره صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ مروری بر حواشی سریال پایتخت ۷ | از جایگزینی سارا و نیکا تا سانسور چهار قسمت و پایان ناگهانی داستان
سرخط خبرها

جمعه سیاه

  • کد خبر: ۱۴۸۵۴۰
  • ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۷
جمعه سیاه
در ۱۷شهریور۱۳۵۷ که «جمعه سیاه» نامیده شده است، ارتش شاهنشاهی تظاهرات کنندگان در میدان ژاله (شهدا) را به گلوله بست.
حمید سبحانی
نویسنده حمید سبحانی

عباس ملکی، عکاس کمتر شناخته شده ایرانی است. او در دهه ۴۰ کار حرفه‌ای خود را آغاز کرد و در ادامه در روزنامه کیهان به عنوان عکاس فعالیت خود را ادامه داد تا نهایتا در سال ۶۸ بازنشسته شد. اما موضوعی که عباس ملکی را به عنوان یکی از عکاسان مهم تاریخ ایران برجسته می‌کند و نقش ماندگاری در تاریخ معاصر ایران به او می‌دهد. حضور در یکی از مهم‌ترین و تاریخی‌ترین روز‌های وقایع انقلاب اسلامی ۵۷ به عنوان تنها ثبت کننده تصاویر بوده است.

در ۱۷شهریور۱۳۵۷ که «جمعه سیاه» نامیده شده است، ارتش شاهنشاهی تظاهرات کنندگان در میدان ژاله (شهدا) را به گلوله بست. مقامات نظامی شمار کشته شدگان آن روز را جمعا ۸۷نفر و مجروحان را ۲۰۵ نفر اعلام کردند،  اما انقلابیون و مخالفان شاه اعلام کردند که تعداد کشته شدگان به بیش از ۴ هزار نفر می‌رسد و فقط در میدان ژاله پانصدنفر کشته شدند.

عباس ملکی که به عنوان عکاس روزنامه کیهان در روز ۱۷شهریور در میدان ژاله حضور داشته است در نقل خاطره آن روز‌ می‌گوید: از میدان ژاله تا میدان خراسان مملو از جمعیت بود. بالای درختی رفتم تا ازعمق جمعیت عکس بگیرم. پاسبانی به من اطلاع داد که ممکن است تیراندازی شود برای همین از بالای درخت به وسط جمعیت رفتم که تیراندازی شروع شد. مثل کسی که در رودخانه قرار می‌گیرد، نمی‌فهمیدم که به کدام سو می‌روم؛ ولی سعی داشتم سه گوشه میدان را کنترل کردم و عکس‌های آن روز از ماندگارترین عکس‌ها شد. بین نظامی‌هایی که با خشم و خشونت به مردم تیراندازی می‌کردند عکس گرفتن سخت بود.

در ابتدا کسی از نظامیان متوجه عکاسی من نبود،  اما بعد از تیراندازی، سرگردی مرا دید و به سربازش دستور داد تا مرا بگیرند. سرباز که آدم خوبی بود ایست دادن را طولانی کرد تا فرار کنم تا اینکه با یک تاکسی به کیهان رفتم و عکس‌ها را رساندم. عکس‌های او از این فاجعه تا سال ۵۸ انتشار نیافت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی این عکس‌ها به چاپ رسید. در عکس‌های او نباید به دنبال ابعاد هنری و زیبایی شناسی بود بلکه اهمیت عکس‌های اودر وقایع نگاری لحظه است. التهابی که بسیار عریان خود را به مخاطب تحمیل می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->