افتتاح باشگاه سیمرغ در آرامگاه فردوسی | محفلی برای شاعران و نویسندگان نوجوان تصویری از ریشه‌های نور در اقیانوس ژرف عرفان | نگاهی به نمایشگاه نقاشی و حجم در نگارخانه آسمان مشهد ادای دین هنرمندان مشهدی به شهید جمهور | درباره یک هم آفرینی هنری به مناسبت اولین سالگرد شهادت آیت الله رئیسی نصرالله مدقالچی در آستانه جراحی | آماده‌سازی برای دوبله فصل جدید «آن‌شرلی» فعالیت «تلویزیون اینترنتی همشهری» بدون مجوز! همکاری مهران احمدی، امین حیایی، هادی کاظمی و مهران مدیری در فیلم سینمایی زالو شیوا ارسطویی، نویسنده و شاعر، به خانه ابدی بدرقه شد «شاهنامه»، کتاب راهنمای حکومت داری | درباره کتاب «استقبال از شاهنامه در سده‌های میانه به سانِ آینه پادشاهان» برگزاری یازدهمین دوره کنگره شعر «از توس تا نیشابور» در مشهد + فیلم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ کارگردان فیلم پدرخوانده، یک هتل سینمایی راه انداخت درباره فیلم «انفجار در قطار گلوله‌ای»، اکشن نفس‌گیر ژاپنی که نتفلیکس را تکان داد «شب‌های برره» محبوب‌ترین سریال ایرانی در سایت جهانی فروش تئاتر‌های روی صحنه مشهد از ۲۹ میلیارد ریال عبور کرد (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) فرار از پله‌های اضطراری فقر | نگاهی به تئاتر «زهرماری» که این شب ها در تماشاخانه مایان روی صحنه است قصه های بزرگ برای بچه‌های کوچک | چند پیشنهاد خرید شاهنامه برای کودک و نوجوان
سرخط خبرها

 «خدای چیزهای کوچک» به چاپ دومِ رسید

  • کد خبر: ۱۵۱۷۰۳
  • ۰۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۳
 «خدای چیزهای کوچک» به چاپ دومِ رسید
خدای چیزهای کوچک به‌گفته‌ی جان آپدایک نویسنده‌ی آمریکایی، یک رمان جاه‌طلبانه و اثرِ هنریِ هوشمندانه‌یی است که زبان خاص و ویژه‌ی خود را ابداع کرده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ آرونداتی روی (۱۹۵۹- هند) نخستین نویسنده‌ی زن هندی است که توانست با نخستین رمانش «خدای چیزهای کوچک» در کنار نویسندگان بزرگی چون دیکنز، جویس، فاکنر، کُنراد، پروست و مارکز قرار بگیرد. این رمان از زمان انتشارش تا امروز موفقیت‌هایی کسب کرده: جایزه‌ی بوکر و کتاب سال مجله‌ی تایم در سال ۱۹۹۷، یکی از رمان‌های بزرگ قرن بیستم به انتخاب خوانندگان گاردین، یکی از چهل کتابِ خواندنی به انتخاب ایندیپندنت، یکی از صد رمان خانوادگی و پاپیولار به انتخاب بوک‌ریوت و هشتمین کتاب الهام‌بخش جهان در فهرست صدتاییِ «کتاب‌هایی که جهان را شکل دادند» به انتخاب سرویس جهانی بی‌بی‌سی.

خدای چیزهای کوچک به‌گفته‌ی جان آپدایک نویسنده‌ی آمریکایی، یک رمان جاه‌طلبانه و اثرِ هنریِ هوشمندانه‌یی است که زبان خاص و ویژه‌ی خود را ابداع کرده است. و به‌گفته‌ی میچیکو کاکوتانی منتقد آمریکاییِ برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر، رمانی فاکنرمآبانه در بلندپروازی‌های خانوادگی و نژادی و طبقه‌یی است و مانندِ مارکز سرشار از قدرت جادویی و اسطوره‌یی و تاریخی.

«خدای چیزهای کوچک در سطح روییِ خود، داستان خواهر و برادرِ دوقلویی است به‌نام راحل و استا که مدام در زمان به گذشته (هفت‌سالگی، ۱۹۶۹) و حال (سی‌ویک‌سالگی، ۱۹۹۳) کشیده می‌شوند. اما در لایه‌ی زیرین خود، مفاهیمِ عمیقِ انسانی چون عشق، فقدان، خیانت، و تجاوز را در بستر تاریخ و اسطوره و مذهب می‌کاود، آن‌طور که خودِ آرونداتی روی می‌گوید: «برای من چیزی که نوشتن خدای چیزهای کوچک را به تجربه‌یی ارزشمند تبدیل کرد این است که مردم در سراسر دنیا با این کتاب ارتباط برقرار کرده‌اند؛ این‌که این کتاب به‌نوعی بر نقطه‌یی عمیق در وجود انسان دست می‌گذارد.»

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

و این‌طوری بود که استا با یک چمدان فلزی و کفش‌های نوک‌تیز نخودی‌اش که در جعبه‌ی اسباب‌بازی‌های خاکی‌رنگش پیچیده شده بود، برگردانده شد. با قطار پُستی درجه‌یک شبانه‌ی مَدرس به مَدرس فرستاده شد تا از آن‌جا با یکی از دوستان پدرش به کلکته برود.

او ناهار مختصری که شامل چند ساندویچ گوجه‌فرنگی بود به همراه داشت، و یک فلاسک عقاب‌نشان، با یک عقاب. پسرک تصاویر هولناکی در ذهن خود مجسم می‌کرد.

باران. سیلابی تهاجمی به رنگ مرکب سیاه. و یک بو. بوی شیرینی تند و زننده‌ی گل‌های سرخ پلاسیده در باد شمال. اما از همه بدتر، خاطره‌ی مرد جوانی بود که همراه خود می‌برد؛ مرد جوانی که دهانش، دهان یک مرد سالخورده بود. خاطره‌ی چهره‌یی شکسته و متورم. خاطره‌ی استخر وسیعی از مایع زرد و زلال که حبابِ عریانِ چراغ سقف روی آن منعکس شده بود. خاطره‌ی یک چشم خون‌گرفته که باز شده بود، به این‌سو و آن‌سو چرخیده بود و سپس درست روی او ثابت مانده بود. استا. و استا چه کرد؟ به آن چهره‌ی محبوب نگاه کرده بود و گفته بود: بله. این همان مرد است.
هشت‌پایی که کلمات را از ذهن استا ربوده بود و هرچه می‌کرد به آن دست نمی‌یافت: بله. به نظر نمی‌رسید که پاک‌کردن آن کلمه از ذهنش بتواند کمکی به او بکند. این کلمه هم‌چون نخ‌های میوه‌ی انبه که لای پره‌های آسیاب گیر می‌کند، در عمق چین‌خوردگی‌ها یا شیارهای مغز او جا خوش کرده بود.

منبع: ایلنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->