مریم محبی | شهرآرانیوز؛ سال ۱۳۸۰ محله مطهری شمالی؛ ۳۰ نفر از پسران دوازده ساله محل دور هم جمع میشوند و تیم فوتبالی را راه میاندازند که ابتدا رسالتش همین ورزش بوده است، اما بعدها پای فعالیتهای فرهنگی نیز به میان میآید. پاتوق قول و قرارهای شان هم میشود یکی از اتاقهای منزل علی اکبر روحی گل ختمی که این اتاقک ساده هم بعد از مدتی با برگزاری جلسات قرآن، به تشکل هیئت مذهبی فدائیان سیدالشهدا تبدیل میشود. داستان، اما به همین جا ختم نمیشود.
فعالیتهای تیم گسترش پیدا میکند و کانون فرهنگی شهید روحی متولد میشود. کانون که راه میافتد، اهالی محل تصمیم میگیرند خانهای را برای فعالیتهای فرهنگی بچهها در اختیارشان قرار بدهند. کمی که میگذرد به مسجد زینبیه منتقل میشوند و آن تیم فوتبالی که پسربچههای دوازده ساله با عشق راهش انداختند، به عنوان تشکل کانون فرهنگی و هنری مسجد رسمیت پیدا میکند و از این پس همه امور تربیتی و اوقات فراغت کودکان محله به کانون واگذار میشود.
کانون و مؤسسه فرهنگی و هنری شهید ابراهیم روحی را امروز بیشتر با فعالیتهایی که درباره کتاب و کتاب خوانی انجام میدهد میشناسند، اما پای کتاب چه وقت به این محفل باز شد؟ از سال ۸۶ و با برگزاری یک مسابقه کتاب خوانی درباره زندگی امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) در شهر.
بعد از این بود که فعالیتهای فرهنگی مختلف یکی پس از دیگری اتفاق افتاد؛ برگزاری مسابقات کتاب خوانی الکترونیک، مسابقات فرهنگی و هنری در بخشهای مختلف وبلاگ نویسی، ادبی و کتاب خوانی در سال ۸۸، راه اندازی نخستین کتابخانه سیار روستایی در حاشیه شهر مشهد با تجهیز یک دستگاه مینی بوس در سال ۹۰، تجهیز و اجرای ۲۵۶ کتابخانه روستایی در قالب طرح کتابخانههای شبستان سازمان تبلیغات اسلامی شناسایی در سال ۹۲ و همچنین ایجاد پرتال تخصصی مسابقات کتاب خوانی، اجرای سری برنامههای جُنگ کتاب در قالب نمایشهای عروسکی در ۱۲۰ مدرسه، مسجد و پارک در استان و کشور با محور قرار دادن کودک و نوجوان در سال ۹۴ و کلی برنامههای متنوع دیگر که تا کنون چراغ مؤسسه را همچنان روشن نگه داشته است.
علی اکبر روحی گل ختمی، مدیرعامل کانون و مؤسسه فرهنگی و هنری شهید روحی یا به عبارت دیگر، تشکل تخصصی ترویج و ارتقای فرهنگ کتاب خوانی است که این محفل را با نام پسرعموی شهیدش مزین کرده است. او به صورت کلی همه فعالیتهایی که مجموعه انجام میدهد در سه حوزه فعالیتهای مسجدی، فعالیتهای تربیتی و فعالیتهای تخصصی حوزه کتاب معرفی میکند.
یکی از سؤالهایی که از او میپرسیم این است که چرا عنوان تشکل تخصصی حوزه کتاب به این مجموعه اطلاق میشود و آیا همین کانون یا مؤسسه کفایت نمیکند؟ که او میگوید: «منظور از تخصص و تشکلهای تخصصی یعنی اینکه ما نسبت به یک فعالیت تمرکز پیدا میکنیم، مجموعه را توانمند میکنیم و به نسبت اینکه توانمند شد میتوانیم به کل کشور ارائه خدمت بدهیم.» و اینجا و در این محفل، قرار است این تخصص گرایی در حوزه کتاب و کتاب خوانی اتفاق بیفتد.
حالا اگر بخواهیم مشهد و بحث ترویج کتاب خوانی را کنار هم بگذاریم، باید به چه نکاتی توجه کنیم؟ آیا شهر ما در این حوزه دارد خوب عمل میکند یا کم و کاستی دارد و اصلا این نقاط ضعف و قوت کدام است؟ ما نظر علی اکبر روحی را در این باره جویا شدیم.
او معتقد است مشهد به یک اطلس جامع در این حوزه احتیاج دارد: «ما باید یک اطلس جامع برای کتابخانههای مشهد داشته باشیم تا آنها را دسته بندی کنیم. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، به خوبی متوجه میشویم که وضعیت مشهد و حتی استان در زمینه برخورداری از کتابخانهها و سالنهای مطالعه و خدمت رسانی آنها چگونه است و همچنین میتوانیم نقشه خوبی از پراکندگی این مراکز در مناطق و نواحی داشته باشیم.» او در ادامه صحبت هایش از این میگوید که: «کتابخانهها در شهر عادلانه توزیع نشده اند. مثلا در بولوار توس کتابخانه نداریم. بخشهای مختلف مشهد را که بررسی میکنیم متوجه میشویم در برخی نقاط اصلا کتابخانهای وجود ندارد و برعکس، در برخی مناطق دیگر چند کتابخانه متمرکز شده است.»
روحی میگوید حوزه مورد بحث دیگر حوزه نشر است و فروشگاههای کتاب که آنها نیز توزیع مناسبی در شهر ندارند. او میگوید: «جا دارد شهرداری برای طرحهایی شبیه بازار کتاب که به صورت دائمی هم برقرار باشند تدبیر بهتری داشته باشد تا دسترسی مردم به کتاب بهتر و آسانتر شود. نگاه دوستان شهرداری در دوره فعلی این است که نهاد کتابخانهها به عنوان یک عنصر تخصصی در این باره فعالیت میکند و ما نباید ورود کنیم.
در صورتی که در مسئله ترویج کتاب، نهاد کتابخانهها فقط حیطه و حدود خود را میبیند و شهرداری میتواند مکمل این موضوع باشد، بنابراین شهرداری نیز باید به موضوع توزیع و ترویج و سامان دهی این قضیه ورود کند. به عنوان مثال حدود ۷-۸ خانه مطالعه در شهر داریم که چند ماه است تعطیل هستند. شهرداری میگوید داریم بازسازی میکنیم، اما مردم را نباید به خاطر این بازسازیها محروم کنیم. تشکلهای حوزه کتاب حاضر هستند تا این مجموعهها را در اختیار بگیرند تا بتوانیم هم خدمت رسانی کنیم و هم از فضا بهره ببریم. اگر شهرداری این تفاهم را با ما داشته باشد استقبال میکنیم.»
سؤال دیگر این است که فعالیتهای فرهنگی به ویژه در حوزه ترویج کتاب خوانی در چه صورت مؤثر است؟ فراوان از نهادهای خصوصی و دولتی شنیده ایم که دارند در حوزه فرهنگ سازی برای کتاب خوانتر کردن مردم تلاش میکنند، اما آیا واقعا در عمل کارایی و اثربخشی لازم را داشته است؟ در پاسخ به این سؤال روحی از رویدادی به نام «کتاب یار» میگوید و نتایجی که کسب کرده اند: «ما در آموزش رویداد کتاب یار با حضور متخصصان به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم در حوزه کتاب، معرفی و ترویج آن یک اتفاق درخور توجه را رقم بزنیم به مروجینی احتیاج داریم که بتوانند در محلات فعالیت کنند.
به این معنا که آموزش دیده باشند، بتوانند کتاب معرفی کنند و حلقه داری حوزه کتاب را انجام بدهند. اگر قرار باشد مشارکت و خواسته مردم نیز در این زمینه بیشتر و بهتر انجام شود باید محله به محله کار کنیم، در محلات تشکل داشته باشیم، پایگاههایی را ایجاد کنیم که به صورت چهره به چهره به تبلیغ، تبیین و خوانش کتاب بپردازند و همه این فعالیتها در راستای این امر باشد که بتوانیم مشهد را به عنوان پایتخت کتاب کشور معرفی کنیم.»
اما آیا مشهد ظرفیت تبدیل شدن به پایتخت کتاب کشور را دارد؟ پیش از این در خراسان رضوی فقط شهرستان نیشابور موفق شده است تا این عنوان را از آن خود کند که تدوین و ارائه برنامههای نوآورانه، مشارکت جویانه، مؤثر و منسجم، توجه به پیشینه فرهنگی و استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی، تشکلهای مردمی، صنایع و مراکز ورزشی و فرهنگی همه در کسب این عنوان برای آن مؤثر بوده است. روحی معتقد است این اتفاق شدنی است: «با وضعیتی که اکنون مشهد در حوزه تشکلها دارد واقعا میتوانیم.
ضمن اینکه ترویج کتاب و مشارکت مردم و مروجان در این باره میتواند خیلی مؤثر باشد. وقتی شما بستری را فراهم میکنید و امکانات لازم را نیز در اختیار آن میگذارید، اقبال عمومی هم ایجاد میشود.» او همچنین ادامه میدهد: «ما میخواهیم مردم را با کتاب آشتی بدهیم؛ اما سؤال اینجاست که آیا مسیر و ابزار لازم را برای در دسترس بودن کتاب برای مردم فراهم کرده ایم؟ ما باید به طرحهایی برسیم که این آشتی را ایجاد کند.»
و این آشتی چرا تا کنون اتفاق نیفتاده؟ او میگوید: «نقدی که در شرایط کنونی میتوان به فعالیتهای فرهنگی کشور و مشهد وارد کرد جزیرهای عمل کردن است. ما جزایری هستیم دورافتاده از هم و یکدیگر را نیز به جزایر خودمان راه نمیدهیم. این قانونی است که در مشهد در حوزه کار فرهنگی وجود دارد. میتوانیم بگوییم در کل کشور چنین چیزی وجود دارد؛ اما در مشهد این همدلی کمتر است.
مسئلهای که البته بسته به بافت فرهنگی شهرها متفاوت است و باید آسیب شناسی فرهنگی شود. اینجاست که هم افزایی دستگاهها اهمیت پیدا میکند. شهرداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تا حدودی در این باره خوب عمل کرده و دستگاهها را پای کار آورده اند.
چه دستگاهها و چه تشکلها اگر برای انجام فعالیتهای فرهنگی گرد هم جمع شویم و تصمیم بگیریم موفق خواهیم بود. اگر هم افزایی تشکلها و دستگاهها در حوزههای مختلف شکل بگیرد میتوان امیدوار بود که اثرگذاری کارها بیشتر شود و مردم نیز رغبت بیشتری داشته باشند تا بیایند پای کار.»