به گزارش شهرآرانیوز، ستاره زنی فالگیر است که با شکایت یکی از مشتریانش بازداشت شده است. زنی که شکایت کرده میگوید ستاره به او مواد مخدر خورانده است.
ستاره از زندگیاش میگوید:
*ظاهرت نشان میدهد اهل تهران نیستی، از کجا به تهران آمدهای؟
از شرق کشور آمدهام. ما آنجا زندگی میکردیم بعد خانوادگی فامیلی کوچ کردیم تهران.
*چرا فالگیری میکنی؟
پول خوبی دارد، برای اینکه زندگیام را اداره کنم فال میگرفتم.
*خیلی کارهای دیگر میشود کرد. چرا فالگیری؟ مگر نمیدانستی فالگیری جرم است؟
حالا من چندان کار خاصی هم نمیکردم.
*چرا به آن زن جوان مواد خوراندی؟
من به او گفتم آب را بخورد کمی حالش بهتر میشود. گفتم آرامبخش دارد، خودش خواست که بخورد.
*آرامبخش با مواد مخدر فرق دارد، تو به او مواد دادی؟
فرقی ندارد، آرامبخش است.
*چطوری مردم را گول میزدی؟
من گول نمیزدم خودشان دوست داشتند پیش من بیایند. من هم چیزهایی که داشتند و مشخص بود را به آنها میگفتم بعد پول میدادند. مردم دوست دارند چیزهایی را که دارند از زبان دیگری بشنوند.
*فالگیری را کجا یاد گرفتی؟
از خالهام یاد گرفتم. برای ما فال میگرفت کار هم میکرد، من هم از او یاد گرفتم.
*خانواده داری؟
بله ما خانواده بزرگی هستیم.
*اعضای خانوادهات چه شغلی دارند؟
کارهایی مثل دستفروشی و کارگری میکنند.
*میدانند زندانی هستی؟
بله میدانند؛ ولی من کاری نکردهام. مطمئنم زود آزاد میشوم.
*شاکی خصوصی داری. مواد به خورد فردی دادهای. باز میگویی کاری نکردهای؟
به من ربطی ندارد خودش آب را خورد. بعد حرفهای زندگیاش را به من گفت. میتوانست آب را نخورد، مجبورش که نکردم!
منبع: اعتماد