۸ زندانی جرائم غیرعمد به همت خادمان بارگاه منور رضوی آزاد شدند تولیت آستان قدس رضوی: روحیه مقاومت در برابر مستکبران هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت گلی که گونه‌اش از ارغوان لطیف‌تر است مادران همیشه منتظر جامعه، آماده فعالیت بیشتر مجتمع آیه‌ها، میزبان همایش بزرگ «فاطمیون در مدار مقاومت» | دفاع از حرم، اثر تمدنی نهضت حسینی حضرت فاطمه (س)، الگویی برای هر عصر و نسل عاشقانه‌هایی از زندگی حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) سفر رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس به مشهدالرضا (ع) | حوزه خراسان، پشتیبان علمی و فرهنگی فقه قانون‌گذاری حواسمان به لقمه‌هایی که برای خود می‌گیریم باشد مشهدالرضا (ع)، میزبان کنفرانس بین‌المللی فقه و قانون | رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس: ظرفیت ارزشمند حوزه خراسان، پشتیبانی از تصویب قوانین کارآمد است صحن و سراهای رضوی مهیای جشن مادر + ویدئو الگوی فاطمی، کاملترین الگوی خانواده اصلاح تصور ما درباره نماز حجت‌الاسلام‌والمسلمین نظافت یزدی: مادری معامله با خداست یازدهمین مرحله قرعه‌کشی طرح ملی «من قرآن را دوست دارم» برگزار می‌شود اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز میلاد حضرت زهرا(س) در حرم امام‌رضا(ع) حضور یلدایی تولیت آستان قدس رضوی در جمع کودکان بهزیستی «نور علی بن موسی الرضا (ع)» مشهد خانواده موفق؛ نسل سرنوشت‌ساز
سرخط خبرها

شیرینی حفظ صلوات خاصه

  • کد خبر: ۱۵۲۷۷۲
  • ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۳
شیرینی حفظ صلوات خاصه
نشسته ام ایستگاه مترو تقی آباد و گوشم متمرکز روی ارتعاش صدای ریل آهنی است.

نشسته ام ایستگاه مترو تقی آباد و گوشم متمرکز روی ارتعاش صدای ریل آهنی است. بعد این همه سال که مشتری مترو مشهدم متخصص شده ام، تقریبا همین که قطار از ایستگاه قبل به سمت من و دیگر مسافران راه می‌افتد متوجه می‌شوم و با گوشم ردش را می‌گیرم. این بار، اما صدای پسربچه‌ای که با پدرش کنارم نشسته حواسم را می‌دزدد: اللهم صل علی علی بن موسی الرضا(ع)

پسر صلوات خاصه می‌خواند و پدر اشتباهاتش را تصحیح می‌کند. احتمالا اگر کامل حفظ شود و بدون نقص بخواند قرار است جایزه هم بگیرد. یاد خودم افتادم که کلاس دوم راهنمایی (هفتم) بودم و پدربزرگم گفته بود که اگر صلوات خاصه را از حفظ بخوانی ۵۰ هزار تومان جایزه می‌دهم؛ و من یک روز از حفظ برایش صلوات خاصه را خواندم و جایزه ام را گرفتم. در طول این سال‌ها خیلی جا‌ها خواندن این صلوات من را به حرم برده است.

بخصوص وقت‌هایی که در سفرم و از مشهد دور. یک بار زمانی که کابل بودم و همواره دلتنگ مشهد، داشتم در «کوته سنگی» پیاده می‌رفتم به طرف «دشت برچی» که در یکی از مغازه‌های شلوغ آنجا چشمم افتاد به عکسی از گنبد زرد طلا. میخکوب شدم، تا بخودم آمدم رسیده بودم به الصدیق الشهید. داشتم صلوات خاصه می‌خواندم. در اتوبان تهران_ قم هم زیاد صلوات خاصه خواندم. هروقت می‌روم حرم در راه رسیدن به ضریح صلوات خاصه می‌خوانم. مادرم یک عمویی داشت، که رحمت خدا بر او.

آن وقت‌ها وقتی کسی از دنیا می‌رفت، تابوت را می‌بردند کنار قبر شهید هاشمی نژاد بعد عمو ماهر رو به ضریح می‌ایستاد و صلوات خاصه می‌خواند. هنوز صدایش در گوشم است. الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض.
خلاصه که آن ۵۰ تومان یک طرف و شیرینی حفظ صلوات خاصه یک طرف. بازی برد برد، این اتفاق از معدود معامله‌هایی بوده که تا امروز خیلی جا‌ها در زندگی دستگیرم بوده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->