عقبماندگی ذهنی شایعترین ناتوانی رشدی است. آمارهای غیررسمی تعداد مبتلایان به این نوع معلولیت را در جامعه یکدرصد بیان میکنند؛ افرادی که سن عقلی آنها بسیار کمتر از سن تقویمیشان است. هرچند ۸۵ درصد از این افراد دارای ناتوانی کمی هستند، یعنی با روشهای درمانی مانند کاردرمانی و گفتاردرمانی میتوان آنها را برای داشتن یک زندگی مستقل آماده کرد. باوجود این، به چند دسته کلی تقسیم میشوند.
برخی از این افراد در دسته دیرآموزها قرار دارند، یعنی اگر برای آموزش افراد عادی نکتهای را دوبار باید تکرار کرد، برای آموزش آنها باید پنجششبار آن را تکرار کرد. برخی هم آموزشپذیرند. یعنی شاید نتوان مسائل ریاضی را به آنها آموزش داد، اما میتوان با آموزشهایی خاص آنها را برای انجام کارهای شخصیشان و داشتن استقلال بیشتر در زندگی آماده کرد. برخی هم تربیتپذیرند. یعنی با تکرار زیاد میتوان برخی کارها مانند استفاده درست از دستشویی را به آنها آموزش داد.
علتهای زیادی برای ناتوانی ذهنی میتوان بیان کرد، مانند مشکلات ژنتیکی که بیش از ۳۰ درصد عقبماندگیهای ذهنی را شامل میشود،
مشکلات دوران بارداری مانند ابتلای مادر به عفونت یا مصرف الکل، سیگار و موادمخدر و همچنین ضربه به جنین و برخی بیماریهای دوران نوزادی مانند مننژیت یا صدمه شدید به سر. با همه اینها باید بدانیم که ناتوانی ذهنی درمانی ندارد و فقط باید با غربالگری از تولد چنین کودکانی پیشگیری کرد.
برخلاف تصور ما، بخش زیادی از این افراد احساسات و درک کاملی از اتفاقات دنیای پیرامونشان دارند و نادیدهگرفتن این موضوع از طرف خیلیها، سبب آسیب روحی زیادی به این افراد و خانوادههایشان میشود؛ بنابراین ضروری است که در تعاملات اجتماعیمان، درباره حداقلهای ارتباطی با این افراد هم اطلاعاتی کسب کنیم.
ناتوانان ذهنی آموزشپذیر و تربیتپذیر درک درستی از رفتارها و برخوردهای ما دارند و احساسات منفی را بهخوبی درک میکنند. پس برخورد درستی با آنها داشتهباشید.
همواره با چهرهای گشاده و خندان با آنان برخورد کنید. مهربانی به آنها احساس آرامش میدهد.
بیشتر خانوادههای دارای فرزند معلول ناتوان ذهنی از آوردن این کودکان در جمعهای عمومی و جامعه خودداری میکنند. در صورت حضور آنها در اجتماع از برخوردهایی که سبب ناراحتی آنها و خانوادههایشان شود، بپرهیزید. شما با واکنشهای اشتباهتان سبب انزوای بیشتر آنها و خانوادههایشان خواهید شد.
از نگاه بیش از اندازه و غیرطبیعی یا رفتارهای غیرمعمول به این افراد خودداری کنید.
برخی ناتوانان ذهنی مشکل گفتاری یا رفتاری دارند. در برخورد با آنها صبور باشید و وقت بیشتری بگذارید. همچنین به خواستههای آنها احترام بگذارید.
اگر ناتوان ذهنی از شما سؤالی میپرسد که بسیار معمولی یا پیشپا افتاده است، برای او وقت بگذارید و کامل توضیح بدهید. این رفتار شما به او احساس اعتمادبهنفس بیشتری میدهد.
برخی از این معلولان توانایی کارکردن دارند. پس با آنها مدارا کنید و کارهایی بسپارید که در حد توانشان است و پیچیدگی فکری کمتری دارد.
از سرزنش و برچسبزدن به این افراد و خانوادههایشان بهعلت مشکلی که دارند، بپرهیزید. آنها تقصیری در مشکل و وضع ایجادشده ندارند.
اگر فرد ناتوان ذهنی را تنها و سرگردان در خیابان دیدید، با آرامش با او برخورد کنید و تا رساندن او به پلیس یا خانوادهاش او را تنها نگذارید.
داشتن فرزندی معلول که همه عمر متکی به شما یا دیگری باشد، سخت است، اما باید با این موضوع کنار بیایید و فرزندتان را به همان شکلی که هست، بپذیرید. سالم جلوهدادن او و لجبازیکردن بر سر این موضوع یا پنهانکردن او از دید دیگران، هر دو تأثیر منفی بر تربیت فرزندتان و برنامه ریزی برای آیندهاش دارد.
بهگونهای با فرزندتان برخورد نکنید که او احساس سرباربودن کند یا از حضورش در جمع شما خجالتزده باشد.
در حد توانشان به آنها مسئولیت و وظایفی بدهید و از آنها انتظار داشتهباشید تا احساس مفیدبودن بکنند.
به علاقهمندیهای آنها توجه کنید. برای نمونه اگر به نقاشی علاقه دارند، امکانات آن را برایشان فراهم و این حوزه از توانمندیها و علایق آنها را تقویت کنید.
درجمعبودن به اجتماعیشدن و تعاملات اجتماعی این بچهها کمک زیادی میکند. پس درصورتیکه مشکلاتی مانند پرخاشگری ندارند، آنها را از جمع جدا نکنید.
در زمانی که این بچهها کار اشتباهی میکنند، از تنبیه، توهین، سرزنش و تحقیر آنها بپرهیزید. با این رفتارها نمیتوانید اشتباههای آنها را اصلاح کنید، بلکه بیشتر سبب بروز اختلالات ذهنی در آنها میشوید.
در پاسخ به رفتارهای نادرست این بچهها از واکنشهای اشتباهی مانند تنبیه بدنی خودداری کنید. گاهی درک آنها از این نوع برخوردها، راهی برای تعامل با دیگران است. یعنی ممکن است آنها نیز در برخورد با دیگران از کتک برای بیان خواستههایشان استفاده کنند.
برای اصلاح رفتارهای اشتباه در این بچهها و چگونگی برخورد درست با آنها از روانشناس کمک بگیرید. چون آنها زشتی بسیاری از کارهای نادرست را درک نمیکنند.
کاردرمانی و گفتاردرمانی در سن کم، کمک زیادی به رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت معلولان ناتوان ذهنی و کمترشدن مشکلاتشان در آینده میکند.
اگر فرزندتان در جمعی حضور دارد، مراقب او و رفتارهایش باشید، ولی در نوع تعاملاتی که با دیگران برقرار میکند، مداخله نکنید.
همواره مراقب آنها باشید. چون درک درستی از خوبی و بدی ندارند و این موضوع امکان سوءاستفاده از آنها بهویژه سوءاستفاده جنسی را زیاد میکند.
برخی از این افراد توانایی ازدواجکردن و تشکیل زندگی مشترک و کارکردن را دارند، بهشرطی که همواره مراقب آنها باشید و پشتیبانیشان کنید.
اگر این کودکان توانایی آموزش ندارند، مراقب مسائل بهداشتی جسمی و روحی در آنها باشید.