سرمایه‌گذاری ۴۰ هزار میلیارد تومانی در دوره ششم شورای مشهد شناسایی ۲۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در خراسان رضوی| ساماندهی سالمندان متکدی در دستورکار قرارگاه اجتماعی مشهد رضایت مندی زائران و مجاوران بارگاه منور رضوی از خدمات نوروزی شهرداری مشهد حسامی: حل مسائل اساسی شهری باید ازجمله اهداف زیست‌بوم نوآوری باشد مدیریت شهری مشهد از برنامه‌های خلاقانه و نوآورانه حمایت می‌کند اعزام کاروان ۳۰۰ نفره راهیان نور شهرداری مشهد به مناطق عملیاتی غرب کشور نگرانی از حمله ملخ‌ها به روستا‌های مشهد، بی‌اساس است | اعلام آخرین وضعیت از مناطق درگیر رونمایی از مدل بهینه زیست‌بوم نوآوری مدیریت شهری مشهد + فیلم طراحی و اجرای مدرن‌ترین زمین بازی کودکان در مشهد | تلفیق بازی، یادگیری و خلاقیت راه‌اندازی زیپ لاین، کابل گلایدر، دوچرخه کابلی و پل ماجراجویی در چهار بوستان بزرگ مشهد قصه ناتمام دیوارهای شهرک شهید بهشتی مشهد | ماجرای دیواری که مسیر اصلی خیابان را مسدود کرده است شهردار مشهد مقدس: اگر روش‌های نوین به کمک مدیریت شهری نیاید، امکان اداره شهر را نخواهیم داشت ویدئو | آغاز مسافرگیری فاز اول خط ۳ متروی مشهد از ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ رئیس شورای عالی استان‌ها: دو فوریت طرح اصلاح جزء (۳) بند (ب) ماده (۱۰۶) قانون برنامه پنج‌ساله هفتم، برای برقراری فوق‌العاده خاص کارکنان و کارگران شهرداری‌ها تصویب شد شورای اسلامی شهر مشهد تصویب کرد: نام‌گذاری ۴ سالن ورزشی به نام شهدا | نوسازی ناوگان ون فرسوده و واگذاری ۱۳۰ دستگاه ون «وانا» + فیلم سرویس‌دهی رایگان خط دو متروی مشهد در سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) کیفیت هوای کلانشهر مشهد، در مرز آلودگی (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) نوآوری، ضرورت و فرصت پیش‌روی مدیریت شهر نایب‌رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: در دوره ششم، باید گره‌های چندده‌ساله شهر مشهد باز شود ساختمان ستاد و فرماندهی آتش‌نشانی مشهد در آستانه بهره‌برداری حاشیه هایی از ترافیک پل شهید عباسپور مشهد
سرخط خبرها

رودی از غم

  • کد خبر: ۱۵۶۹۰۰
  • ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۷
رودی از غم
همه ما انگار به یک مکان و در یک زمان به تکه‌ای از شهر یا خانه یا یک ییلاق حس دیگری داریم.

خیابان‌های شهر دل گیر و دل باز دارند. یک خیابان به چشم آدم دل گیر می‌آید و خیابانی دیگر حس خوشایند آشنایی به تو می‌بخشد. حس روشنی یا دیدن یک دوست پس از مدت‌ها در روزی که فکر می‌کنی چقدر جهان می‌تواند عبث باشد، اما دیدن دوست معنای تازه‌ای می‌دهد به روز و روزگار و می‌ماند همچون خاطره‌ای روشن.

همه ما انگار به یک مکان و در یک زمان به تکه‌ای از شهر یا خانه یا یک ییلاق حس دیگری داریم. هر زمان سوزن خاطرات بیفتد روی دور یادآوری، آن خاطره توی ذهنت زنده می‌شود و انگار آن خاطره پشت یک شیشه در حال تکرار است و تو فقط می‌توانی تماشاگرش باشی.

عصر‌های ۱۳ یا صبح‌های ۱۴ فروردین یکی از همین زمان هاست که آدم چاره‌ای ندارد می‌تواند پناه ببرد به خاطراتش تا حجم غصه پایان تعطیلات و بازگشت به صبح‌های مدرسه و اخم‌های ناظم‌های ترسناک کمی کم شود. هر غروب ۱۳ فروردین و هر صبح ۱۴ فروردین همین حس را داشت و هر سال تکرار می‌شد و اگر بخواهم روراست باشم هنوز هم با اینکه سال‌ها گذشته است همچنان زنده است.

احمدرضا احمدی شعری دارد که انگار چیزی شبیه این موقعیت‌ها را نوشته است:
«من انبوهی از این بعدازظهر‌های جمعه را
به یاد دارم که در غروب آن‌ها
در خیابان
از تنهایی گریستم.
ما نه آواره بودیم، نه غریب.
اما این بعدازظهر‌های جمعه
پایان و تمامی نداشت‌
می‌گفتند از کودکی به ما
که زمان باز نمی‌گردد.
اما نمی‌دانم چرا
این بعدازظهر‌های جمعه باز می‌گشتند.»

حالا هرسال فروردین من این شعر را زمزمه می‌کنم و برمی گردم به ۱۳ فروردین ۲۵ سال پیش، به دهنه روستای اخلمد. دو یا سه فرش دوازده متری پهن است، همه خانواده ما نشسته اند، چند نفر مشغول غذا هستند. چند نفر مشغول آماده کردن آتش هستند. چند نفر رفته اند دنبال هیزم و ما چند بچه هستیم که می‌خواهیم با چند سنگ جلو مسیر رودخانه‌ای که از دل روستا بیرون می‌زند را بگیریم، ما چند بچه بودیم که کمتر غمگین بودیم، اما غروب که می‌شد نه می‌توانستیم جلو آب را بگیریم و نه جلو غم را.

ما به جریان همیشگی روزمره می‌باختیم، ما نمی‌توانستیم برای همیشه در دهنه روستای اخلمد پنهان شویم و هرچه تلاش می‌کردیم نمی‌توانستیم تمام مسیر از اخلمد تا مشهد که آن سال‌ها خودش یک مسافرت طولانی بود را به سؤال‌های باقی مانده پیک نوروزی فکر نکنیم، به مشق‌هایی که پشت گوش انداخته بودیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->