یادی از زنده‌یاد دکتر جمال‌الدین مستقیمی، پدر علم آناتومی ایران | کاشف کالبد‌ها مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی تغییر کرد | عزل «محترمانه» فیروزی پس از حادثه کودک کاشمری حق طلاق در اختیار مردان است یا زنان؟ مراقبت‌های دوره‌ای کودکان باید براساس زمان طلایی تشخیص بیماری‌ها باشد آیا تأمین‌اجتماعی برای واریز حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران از بانک‌های دیگر قرض گرفته است؟ مرگ مشکوک ۲ کودک پس از مصرف ماکارونی در تهران چالش‌های مراقبت از  سالمندان در خانه کشف ۲۶ فقره سرقت قطعات خودرو در شهر مشهد (۶ آذر ۱۴۰۳) گلایه شهروندان از  تعیین سقف پذیرش در برخی مراکز درمانی | ماجرای سقف گذاری بیمه چیست؟ کشف ۵۰ میلیارد ریال لوازم جانبی قاچاق تلفن همراه در ترمینال مشهد (۶ آذر ۱۴۰۳) انهدام باند هفت‌نفره سرقت و مالخری اموال مسروقه در مشهد | تعویض موادمخدر با کالای سرقتی بررسی قوانین فرزندخواندگی و حمایت از کودکان بی‌سرپرست در کشور زنجیره تولید و تأمین دارو با کمبود نقدینگی مواجه است بانوی جوان مرگ مغزی در مشهد به ۳ بیمار زندگی دوباره بخشید (۶ آذر ۱۴۰۳) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (سه‌شنبه، ۶ آذر ۱۴۰۳) | آغاز بارش باران از فردا تا شنبه پرداخت دو ماه علی‌الحساب متناسب‌سازی حقوق برای بازنشستگان لشکری (۶ آذر ۱۴۰۳) + زمان ابلاغ احکام حال‌وروز بازنشستگان خوب نیست | مطالبه بازنشستگان از دولت باید کنترل تورم باشد تمدید بیمه‌های تکمیلی و عمر بازنشستگان تأمین اجتماعی (۶ آذر ۱۴۰۳) زنان بیمه‌شده چگونه می‌توانند درخواست کفالت والدین یا همسر ازکارافتاده را ثبت کنند؟ جزئیات بیمه عمر بازنشستگان تأمین اجتماعی | مبلغ پرداختی به خانواده‌های بازنشستگان فوت‌شده چقدر است؟ ۵ ماده غذایی مفید برای فصل سرما آمار نگران کننده ابتلا به ایدز در کشور مشهد جزو شهر‌های موفق کشور در درمان زخم‌ها و اسکار‌های ناشی از بیماری سالک است آیا احکام جدید متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان در آذرماه ۱۴۰۳ صادر می‌شود؟ جزئیات تعهدات بیمه تکمیلی بازنشستگان تأمین اجتماعی اعلام شد | افزایش سقف تعهدات بستری فوق‌تخصصی به ۸۵ میلیون تومان پیش‌بینی کاهش دما و ورود سامانه بارشی جدید به کشور طی شنبه (۱۰ آذر ۱۴۰۳) بهترین رژیم غذایی برای درمان کبد چرب چیست؟ ۲ دارویی که باعث التهاب روده می‌شوند، کدام‌اند؟ آخرین وضعیت شیوع آبله میمون در ایران و جهان (۶ آذر ۱۴۰۳) انهدام باند مخوف آدم‌ربایان بی‌رحم در پایتخت اختلاف خانوادگی برچسبی خطرناک برای خشونت خانگی
سرخط خبرها

گرمای تنور، خنکای افطار

  • کد خبر: ۱۵۹۱۱۷
  • ۲۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۳
گرمای تنور، خنکای افطار
نانوایی اصغرآقا فاصله چندانی با خانه ما نداشت. هر وقت نان می‌خواستیم خواهرم یک پنج تومانی دستم می‌داد و من هم سبد پلاستیکی قرمز را برمی داشتم و به نانوایی می‌ر فتم.

نانوایی اصغرآقا فاصله چندانی با خانه ما نداشت. هر وقت نان می‌خواستیم خواهرم یک پنج تومانی دستم می‌داد و من هم سبد پلاستیکی قرمز را برمی داشتم و به نانوایی می‌ر فتم. اصغرآقا وقتی می‌دید قدم به پیشخوان نمی‌رسد شاگردش را صدا می‌زد تا پولم را بگیرد و نانم را زودتر بدهد. می‌گفت هوا گرم است بچه طاقت ایستادن ندارد. تا نان حاضر شود خودم را می‌رساندم آن جلوها. از روی پاچال کنجد‌هایی که از روی نان‌ها ریخته بود را مزه مزه می‌کردم.

نانم که حاضر می‌شد نفس نفس زنان سبد را دنبال خودم می‌کشیدم و به خانه می‌بردم. ماه رمضان که می‌شود چهره رنگ پریده اصغرآقا به خاطرم می‌آید. وقتی جلو تنور عرق می‌ریخت و با سر آستین نم صورتش را می‌گرفت. در آن گرمای تابستان تا کمر توی تنور دولا می‌شد. گاهی گوشه‌ای می‌نشست تا کمی نفس تازه کند. حرف که می‌زد معلوم بود زبانش از تشنگی به کامش چسبیده. وقت صحبت زبانش را مدام دور لب هایش می‌چرخاند. در همان صف بار‌ها می‌شنیدم که مشتری‌ها از او می‌خواستند روزه نگیرد.

لبخند کم رنگی روی صورتش می‌نشست و می‌گفت: من روزه نگیرم شما آن دنیا گناهم را گردن می‌گیرید؟ می‌گفتند اصغر آقا شما بنیه‌ای نداری مریض می‌شوی. تابستان است و هوا گرم. شما هم پای تنوری. لااقل یکی از شاگرد‌ها را بگذار جای خودت. او همان طور که خمیر نان را توی دستش گرفته بود می‌گفت: چه فرقی می‌کند من گرما بکشم یا آن ها. این بندگان خدا هم روزه اند. خودم دوست دارم پای تنور باشم. خیالم راحت‌تر است که نان خام یا سوخته دست مردم نمی‌دهم. همسایه‌ها حریف اصغرآقا نمی‌شدند ساکت می‌شدند و بحث را ادامه نمی‌دادند.

گاهی نانوای محل کارش طول می‌کشید و افطار‌ها در مغازه می‌ماند. آن شب‌ها اهالی کوچه جواب محبت‌های این مرد زحمت کش را با پذیرایی شان می‌دادند. صدیقه خانم یک پارچ شربت آبلیمو می‌داد دست پسرش برای نانوا ببرد، کبری خانم شامی یا آش می‌فرستاد
نانوایی. چای با حسن آقای بقال بود. او یک فلاسک با خودش به نانوایی می‌برد و همانجا با اصغرآقا افطار می‌کرد.
نانوای محله ما روز بعد هر کدام از آن همسایه‌های با محبت را‌ می‌دید تشکر می‌کرد و ظرفشان را پس می‌داد. از تعداد ظرف‌ها ما می‌فهمیدیم اصغرآقای نانوا چقدر بین اهالی هواخواه دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->