افزایش ۱.۳ درجه‌ای میانگین دمای هوای ایران در تیرماه تعطیلی و کاهش ساعت کاری ادارات و بانک‌های قم از دوم مرداد ۱۴۰۳ + جزئیات دستمزد عجیب سوادآموزی هر بیسواد در کشور خراسان‌رضوی پیشگام در واکسیناسیون دام نمرات امتحان نهایی چه زمانی اعلام می‌شود؟ بی‌اختیاری ادرار، یکی از علائم اصلی اختلال در کف لگن است بهره‌مندی ۵ هزار دانش‌آموز مشهدی از خدمات بهزیستی پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (دوشنبه یکم مرداد ۱۴۰۳) | تداوم وزش باد در استان تا پایان هفته برای اولین بار در خراسان‌رضوی؛ افتتاح مرکز نگهداری شبانه‌روزی موقت اوتیسم تجویز آنتی‌بیوتیک در ایران ۱۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی قاچاق معکوس دخانیات به دلیل قیمت پایین در ایران توصیه‌هایی در خصوص خشکی چشم | زائران اربعین مبتلا به خشکی چشم، اشک مصنوعی همراه داشته باشند کشف و ضبط ۱۳۰ قبضه سلاح جنگی غیر مجاز در شادگان خوزستان تغذیه و تحرک کافی از عوامل اثر گذار در حفظ سلامت استخوان و مفاصل است علت تأخیر در واریز حقوق تیرماه ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین‌اجتماعی | تعطیلات رسمی بهانه تأخیر در واریز حقوق و مستمری نشود! چرا مدیریت مصرف آب در تابستان امسال ضرورت دارد؟ | مراقب گرمای غیر طبیعی تابستان امسال باشید ابلاغ بیش از ۶۱ هزار میلیارد ریال از اعتبارات سرمایه‌ای خراسان رضوی ماجرای نامه مخبر برای حداقل‌بگیران تامین اجتماعی چه بود؟ | سه میلیون تومان برای متناسب‌سازی نیست! راه اندازی چهارمین مرکز خدمات جامع سلامت آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعمال‌قانون ۱۸۳۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | توقیف ۴۴ خودروی متخلف (یکم مرداد ۱۴۰۳) آخرین وضعیت بانک‌ها در پرداخت وام ازدواج | ۲۷۰ هزار نفر در صف انتظار هستند (یکم مرداد ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

تقاضای قصاص برای زن کودک ربای تهرانی

  • کد خبر: ۱۵۹۷۲۷
  • ۳۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۵
تقاضای قصاص برای زن کودک ربای تهرانی
مادر و پدر صحابه هنوز هم با گذشت شش ماه از قتل دردناک فرزندشان داغدار هستند.

به گزارش شهرآرانیوز، ۱۱ آبان ماه سال گذشته بود که صدای زنگ در خانه زن و مرد بلند شد و صحابه ۳ ساله به همراه برادر ۵ ساله اش به نام عرفان به سمت در دویدند. مادر دلش غنج می‌رفت از دیدن شیطنت بچه هایش و با خنده از آن‌ها خواست از جلوی در کنار بروند.۲ زن جوان در قاب در خانه حاضر شدند و خودشان را نیکوکار معرفی کردند. می‌گفتند می‌خواهند برای بچه‌ها کفش بخرند. از زن جوان خواستند که شماره کفش بچه هایش را به آن‌ها بگویند و مادر صحابه و عرفان به داخل خانه رفت تا کف کفش بچه هایش را نگاهی کند و برگردد. اما وقتی جلوی در برگشت نه خبری از بچه‌ها بود و نه از آن دوزن. سر کوچه دوید و شیون کرد. اما فایده‌ای نداشت. انگار بچه هایش آب شده بودند و در زمین فرو رفته بودند.

رسیدگی به موضوع بلافاصله در دستور کار پلیس قرار گرفت. دو روز تمام یک چشم مادر و پدر صحابه و عرفان اشک بود و یک چشمشان خون! چند بار فردی ناشناس با آن‌ها تماس گرفت و تقاضای یک میلیارد تومان پول کرد، اما دو روز بعد جسد بی جان صحابه به همراه عرفان نیمه جان در بوستان ولایت پیدا شدند.

آن روز وقتی به پدر و مادر صحابه خبر رسید که فرزندانش پیدا شده اند، چشمانش از شادی روشن شد و گمان می‌کرد تا لحظاتی دیگر دخترک شیرین زبانش را در آغوشش می‌فشرد. او فکرش را هم نمی‌کرد جسد سرد و بی جان صحابه؛ سهم او از پایان چشم انتظاری باشد.

عرفان با حال وخیم به بیمارستان منتقل شد و این در حالی بود که تحقیقات بازپرس شعبه ۱۰ دادسرای جنایی تهران نشان می‌داد دلیل وخامت حال عرفان و مرگ صحابه یک چیز است: خوراندن خواب آور و مخدر به بچه ها!

حدس زدن دلیل این کار هم سخت نبود. لابد آدم ربایان می‌خواستند صدای بچه‌ها در نیاید تا به مقصودشان برسند.

یک هفته‌ای از قتل هولناک صحابه ۳ ساله می‌گذشت که گره معمای قتل او با دستگیری آدم ربایان و عاملان قتل باز شد. تحقیقات نشان می‌داد که زن جوان به نام افسانه به همراه دو دخترش و پسر دوستش به نام محسن نقشه کودک ربایی را کشیده بود. دختران افسانه با نقشه مادرشان مقابل خانه مادر صحابه رفته بودند و وقتی او به داخل خانه رفت با موتور محسن، بچه‌ها را به خانه افسانه منتقل کردند. در آنجا افسانه بچه‌ها را مخفی کرد، اما وقتی متوجه حال وخیم آن‌ها شد تصمیم گرفت قید اخاذی یک میلیاردی را بزند و از محسن خواست بچه‌ها را در بوستان ولایت رها کند. افسانه به بچه‌ها مخدر و خواب آور خورانده بود که همین سبب قتل صحابه شد و مهر اتهام قتل روی پرونده افسانه خورد.

افسانه همسایه خانه مادر و پدر صحابه بود و وقتی مادر بچه ها، آن‌ها را بعدازظهر‌ها به پارک نزدیک خانه شان می‌برد، افسانه آن‌ها را می‌دید. مادر صحابه گاهی با همسایه‌ها هم کلام می‌شد. می‌گفت از زندگی اش و فرزندانش راضی است و همیشه شکرگزار است که دستشان به دهانشان می‌رسد. او ۷ فرزند داشت و برای آن‌ها زندگی با آبرویی ساخته بود. همه این‌ها باعث شده بود افسانه گمان کند که آن‌ها ثروتمند هستند و در ازای ربودن فرزندان خردسالش می‌تواند از آن‌ها اخاذی کند.

بعد از بازداشت افسانه و همدستانش، افسانه راهی زندان شد و دختران او و پسر جوان که زیر ۱۸ سال سن دارند به کانون اصلاح و تربیت منتقل شدند. مدتی قبل همدستان افسانه در دادگاه اطفال محاکمه شده و پرداخت جریمه نقدی با احتساب ایام بازداشت شدند.

در همین حال پدر و مادر صحابه روز گذشته با مراجعه به شعبه دهم دادسرای جنایی بار دیگر تقاضای قصاص افسانه را کرده و همچنین از افسانه بابت صدماتی که به عرفان زده بود اعلام شکایت کردند و تقاضای دیه عرفان را کردند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->