ورودی های پایانه مرزی مهران به ۱۴ مورد افزایش یافت حضور بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار زائر در حج ۱۴۰۴ نماز عید قربان را چگونه بخوانیم؟ اقامه نماز عید قربان در حرم امام‌رضا(ع) (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) آیت‌الله علم‌الهدی در خطبه‌های باشکوه نماز عید قربان: مسئولان در برابر بدحجابی بی‌تفاوت باشند، مدیون خون شهدا هستند مراسم قرائت دعای عرفه در مشهد هم‌زمان با سراسر کشور برگزار شد + فیلم (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) دعای عرفه از کدام شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود؟ مناجات عرفه، کلاس درس امام شهیدان (ع) در یادآوری نعمات الهی دعای عرفه مقدمه‌ای برای قربانی نفس در عید قربان | غفلت از عرفه، ازدست‌دادن فرصتی ناب مراسم باشکوه دعای عرفه در حرم امام‌رضا (ع) امروز ، پنجشنبه (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) ساعت ۱۵:۳۰ ۵۲ زائر ایرانی در عربستان بستری شدند (۱۴ خرداد ۱۴۰۴) اعمال مخصوص شب و روز عرفه پنج شب با امام(ره) | واکاوی ابعاد مغفول‌مانده یک رهبر تاریخ‌ساز در برنامه «رواق امام» ازدحام زائران کربلا در مرز مهران در آستانه روز عرفه + فیلم ۲۰ هزار لباس شیرخوارگان حسینی در حرم مطهر رضوی دوخته خواهد شد تولیت آستان قدس رضوی: ۳۶ سال زعامت رهبر معظم انقلاب، استمرار راه امام خمینی (ره) است انتشار برای اولین بار | دست نوشته شهید حاج قاسم سلیمانی درباره امام خمینی (ره) + عکس مردی که به وعده‌اش عمل کرد | روایت رئیس جمهور ونزوئلا از دیدار با شهید سلیمانی + عکس نشست تبیینی انتقال تجربه «پشت پرده» در مشهد برگزار شد| تمدن غرب در اختیار یهود+ فیلم بزرگداشت سالگرد ارتحال امام‌خمینی(ره) در بیش از هزار شهر و روستا‌های کشور | پوشش خبری برنامه توسط ۶ هزار خبرنگار
سرخط خبرها

رازِ هادی

  • کد خبر: ۱۶۲۰۳۱
  • ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۰
رازِ هادی
هادی همین طور که داشت، برای کبوترهایش آب و دانه می‌ریخت و به آن‌ها رسیدگی می‌کرد، از قول و قرارش با امام رضا (ع) گفت و من داشتم به هادی کلاس پنجم و هادی امروز فکر می‌کردم که چقدر باهم فرق دارند.

همیشه صدای کبوترهایش در خانه ما می‌آید. بالای طبقه دوم خانه شان را دیوار آجری بدریختی چیده که گویی هیچ کدام از اصول معماری در چیدمان آجر‌ها رعایت نشده و قلمبه‌های بی ریخت سیمان از لا به لای آجر‌ها زده بیرون. هادی کلاس پنجم ابتدایی هم کلاسی من بود. بعد دیگر ندیدمش تا همین پارسال که با ما همسایه شدند. در واقع دیوار خانه هایمان را پشت به پشت هم زده بودند تا مقاوم‌تر باشند.

بعد سال‌ها همدیگر را بالای پشت بام دیدیم و او درحالی که داشت به کبوترهایش دانه می‌داد از شرق تا غرب سخن می‌گفت. یک روز که رفته بودم بالای پشت بام و اتفاقا هادی هم آن بالا بود، نشستیم به حرف زدن. دیدم یک کبوتر سپید را انداخت توی قفس. گفتم: «می خوای بفروشی اش؟» گفت: «نه، این قراره بره یه جای خوب» گفتم: «کجا؟» گفت: «من یک قولی به امام رضا (ع) داده ام و این نذر حرمه. فردا چهارشنبه است و من طبق قولم به آقا باید بر م حرم و آزادش کنم.»

هادی همین طور که داشت، برای کبوترهایش آب و دانه می‌ریخت و به آن‌ها رسیدگی می‌کرد، از قول و قرارش با امام رضا (ع) گفت و من داشتم به هادی کلاس پنجم و هادی امروز فکر می‌کردم که چقدر باهم فرق دارند. هادی اسم پسرش را جواد گذاشته است، خودش هم همین که بیکار می‌شود می‌نشیند ترک موتورش و گازش را می‌گیرد و می‌رود حرم.

به قول رحیم برادرش، هادی جَلد حرم آقا شده است. بعد‌ها از رحیم شنیدم که هادی چند سال قبل تصادف کرده و هرچه شده در همان چند روز کما شده. او با پای خودش از بیمارستان بیرون آمده، رفته است سر تور کبوترهایش، یک قمری که از همه بیشتر دوستش داشته را برداشته و رفته حرم آزادش کرده است. هادی با هیچ کس درباره آنچه در اغما دیده و ماجرای شفایش حرف نزده است، حتی مادرش.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->