مشهد اولین مقصد سفر‌های ریلی مردم در نوروز شد (۱۰ فروردین ۱۴۰۳) راهپیمایی حمایت از غزه فردا جمعه (۱۰ فروردین ۱۴۰۳) در مشهد برگزار می‌شود هشتمین شب جشنواره هنر‌های نوری کوهسنگی مشهد| ترازی بین‌المللی با هنرمندانی ایرانی+ فیلم تعطیلی موقت جشنواره هنر‌های نوری مشهد به مناسبت لیالی قدر عیدانه مدیریت شهری به اهالی محدوده جاده سیمان مشهد+ فیلم سخنگوی شورای شهر مشهد مطرح کرد: لزوم تفویض اختیارات کمیسیون ماده ۵ به کلانشهرها افزایش ۳۰ درصدی نیرو‌های کارگری شهرداری مشهد در شب‌های قدر همراهی مشهد با پویش جهانی «ساعت زمین» سرویس‌دهی صلواتی ناوگان اتوبوسرانی مشهد به حرم مطهر در سالروز شهادت حضرت علی(ع) کاهش محسوس دما در مشهد فردا جمعه (۱۰ فروردین ۱۴۰۳) شهردار مشهد: تست گرم فاز اول خط ۳ قطار شهری مشهد ١٨ فروردین انجام می‌شود یک قلاده گرگ هار در مشهد زنده‌گیری شد + عکس سرویس دهی رایگان قطار شهری مشهد در روز شهادت امام علی(ع) | فعالیت قطار شهری در شب های قدر تا پایان مراسم سومین دوره پویش «مشهد مهربان» در مشهد آغاز شد+ فیلم شهردار مشهد مطرح کرد؛ تجلی ظرفیت‌های شورای اجتماعی محلات در پویش «مشهد مهربان» خدمات‌رسانی رایگان خطوط قطار شهری و اتوبوسرانی مشهد در شب‌های قدر + فیلم ورود بیش از ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار زائر به خراسان رضوی (۸ فروردین ۱۴۰۳) خدمت رسانی ۳۵ هزار ناوگان مسافربری برون شهری به زائران و مسافران نوروزی مشهد مراسم شب‌های قدر در گلزار مطهر شهدای بهشت رضا (ع) برگزار می‌شود «جناب خان» و فرزاد حسنی روی آنتن شبکه نسیم می‌روند
سرخط خبرها

«کیچیری» و نان ازبکی؛ محله «قابلی» و شورنخود

  • کد خبر: ۱۶۲۱۹۹
  • ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۱
«کیچیری» و نان ازبکی؛ محله «قابلی» و شورنخود
درباره گلشهر مشهد که میلان هایش همیشه خدا بوی کارگری می‌دهد.

مینی بوس‌های «گلشهر»، عصرها، پر می‌شد از آدم‌هایی که لباس‌های خاک و خلی داشتند و هر کدامشان یکی دو تا نان را توی دستمال‌های چارخانه، بقچه پیچ کرده بودند و روی صندلی‌های سرخ مینی بوس، خوابشان برده بود. آدم‌هایی با دست‌های زمخت پرترک و لهجه‌ای که غریب بود. مینی بوس‌های گلشهر، مثل میلان هایش، همیشه خدا، بوی کارگری می‌داد. بوی فعلگی؛ بوی خاک گچ و سیمان و آجرگری.

حالا سال‌ها گذشته است و آدم‌هایی که عصر‌ها توی «مقدم طبرسی» صف می‌کشیدند تا سوار مینی بوس بشوند، حتما پیر و فرتوت شده اند، اما در عوض گلشهر، نونوار شده است. توی بولوارهایش گل و گیاه کاشته اند و جدول‌های حاشیه میلان هایش را رنگ زده اند. شلوغ بازار گلشهر، اما همچنان شلوغ است.

آن قدر که اگر آدم سر شب، با ماشین بیفتد توی مسیر آن، از خود زندگی هم پشیمان می‌شود. راسته تنگ و باریکی که پر است از مغازه‌های فروش لباس و پلاستیک و چای، چای سیاهی که از آن طرف هند و پاکستان می‌آید و چای سبز افغانستانی. گلشهر، محله افغانستانی هاست، محله مزاری‌ها و قندهاری‌ها و هراتی ها. محله «کیچیری» و نان ازبکی. محله «قابلی» و شورنخود. مشهور است که افغانستانی‌ها دو چیز را خیلی دوست دارند؛ طلا و غذا.

برای همین هم سر و دست زنان افغانستانی، بازار زرگرهاست و مطبخشان همیشه بوی غذا‌های اشتهاآور می‌دهد. از جمع آن همه غذا اما، قابلی توانسته طرف داران فراوانی پیدا کند. آن قدر که آدم‌ها از همه جای شهر می‌آیند شلوغ بازار گلشهر تا قابلی بخورند. قابلی حالا، شناسه رستوران‌های گلشهر است. کاش کسی از آن رستوران دارها، همت کند و کیچیری هراتی را هم به منوی غذاهایش اضافه کند. پلویی که با پیاز‌های تف داده شده رنگ گرفته و با دارچین خوش طعم شده است. گلشهر، محله «گودی پرانی» هم هست.

هنوز هم گوشه و کنار گلشهر، زمین‌های پرت افتاده‌ای هستند که جان می‌دهند عصرها، جوان‌ها و نوجوان‌ها «کاغذباد» هایشان را هوا کنند و ببینند کدامشان می‌توانند تا قعر آسمان بروند و نخشان پاره نشود.
حیفم می‌آید از گلشهر بنویسم و از «آدیداس گلشهری» یادی نکنم. کفش‌های لاستیکی ارزان قیمتی که آن سال‌ها متداول بود. کفش‌های سگ جانی که جان می‌داد برای زمین‌های خاکی و توپ‌های پلاستیکی سه لایه.
آدیداس گلشهری، خیلی از جوان‌ها و نوجوان‌های مشهدی را فوتبالیست کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->