قدیمیها یادشان هست که همه «مهرآباد» زمین کشاورزی بود؛ زمین چغندر و گوجه. قناتهای پرآب مهرآباد، زمین هایش را پربار و حاصلخیز کرده بود. قدیمیها این را هم یادشان هست که چندین و چند خانواده غریب هم آمده بودند و همان جا در همان زمینها کارگری و کشاورزی میکردند؛ خانوادههایی با لهجهای غریب که از جایی دور آمده بودند.
انقلاب بلشویکی روسیه و شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی و روی کارآمدن کمونیست ها، در چندین و چند مقطع تاریخی، خانوادههای فراوانی را از دل آن سرزمینهای دور و نزدیک، به جغرافیای امن و آشنای ایران کشاند. خانوادههای ایرانی تبار مهاجری که از روسیه به ایران آمده اند، فصل مهمی از کتاب تاریخ این سرزمین را شامل میشوند، به ویژه بسیاری از هنرمندان نقاش و موسیقی دان و مجسمه ساز، در همین خانوادهها ریشه دارند.
بسیاری از ترکمنها هم در همان مقاطع از دشتهای وسیع ترکمنستان خودشان را به سرحدات ایران زمین رساندند؛ به جایی که گوشههایی از خراسان تاریخی را شامل میشد؛ به «عشق آباد» که آن قدرها از «لطف آباد» و «باجگیران» دور نیست و به «مرو» (یا به گویش ترکمنها «ماری») و «سرخس» که شهری است که در دو سوی مرز گسترده شده است؛ هرچند تاریخ تعامل ما و ترکمنها محدود به این دههها و سدهها نیست.
ترکمنهای مهرآباد هم قبل از آنکه از روستاهای سرخس بیایند تا مهرآباد مشهد، از اطراف ماری و عشق آباد به سرخس ترکمنستان آمده بودند و سودای زیستن در کشور مسلمان، آنها را به این سوی مرز به روستاهای ترکمن نشین سرخس ایران کشانده بود. در مهرآباد، اما ترکمنها غریب بودند، به ویژه نحوه زیست آنها و هم گرایی ویژه شان فضای کمی برای تعامل و ارتباط باقی میگذاشت.
حالا دست کم نیم قرن از آن سالها گذشته است. ترکمنهای مهرآباد، مثل ما مشهدی هستند. نوهها و نبیرههای ترکمنها حالا در مهرآباد، نزدیک هم خانه دارند؛ در خیابانی که به نام خودشان خوانده میشود. «میلان ترکمن ها» محله ترکمن نشین مشهد است با اهالی پیر و جوانی که همه زبان ترکمنی را هم مثل فارسی، روان صحبت میکنند. به قول خودشان، در خانه ترکمنی حرف میزنند و در کوچه و خیابان و مدرسه و دانشگاه، فارسی.
ترکمنهای مشهدی که شاخهای از ترکمنهای «سالور» هستند، حالا حسابی در مشهد و فرهنگش جا گرفته اند. با وجود این، هنوز هم کم وبیش آداب ورسوم خودشان را دارند. مسجد ترکمنها جایی است که به ویژه در اعیاد مذهبی میشود بخشی از این آداب ورسوم را در آن تماشا کرد.