برو کار می‌کن، نگو بازنشسته‌ام! پدر در پدر پهلوان‌زاده‌ایم گذر‌های هنری به وسعت شهر | گزارشی از بخش جدید جشنواره هنر‌های شهری بهار ۱۴۰۴ درنگی در کم‌وکیف برگردان‌های منثور منظومه فردوسی، به‌مناسبت انتشار «شاهنامه منثور»، اثر گیتی فلاح‌رستگار رقابت ۲۴ گروه در جشنواره ملی سرود رضوی مستند «جانان» اثر فیلم‌ساز مشهدی، روی آنتن شبکه دو + زمان پخش انتشار مجموعه داستان «شرّ درونش» قسمت ۱۲ مسابقه مافیا دن، در شبکه خانگی رکوردشکنی تقاضا برای بلیت مشهد، هم‌زمان با پخش قسمت پایانی «پایتخت» حضور دیزنی با «زوتوپیا۲»، «الیو» و «داستان اسباب‌بازی ۵» در جشنواره انسی رکوردشکنی نمایش آنلاین | «پایتخت ۷» در تلوبیون ۱.۸۵ میلیارد دقیقه تماشا شد خانه منسوب به «سعدی» در حال ویرانی مجری مراسم جوایز امی ۲۰۲۵ را بشناسید زمان پخش فصل دوم سریال بی‌باک: تولدی دوباره صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ مروری بر حواشی سریال پایتخت ۷ | از جایگزینی سارا و نیکا تا سانسور چهار قسمت و پایان ناگهانی داستان
سرخط خبرها

حکایت ملک بایسنقری و مشاور رسانه‌ای

  • کد خبر: ۱۶۳۴۵۹
  • ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۵
حکایت ملک بایسنقری و مشاور رسانه‌ای
در روزگار حکمرانی ملوک بایسنقری بر سرزمین‌های باختری، یکی از ملوک بایسنقری برای وفاق ملی و تألیف قلوب و استفاده بهینه از سلیقه‌های مختلف سیاسی، جشن بزرگی برپا کرد.

در روزگار حکمرانی ملوک بایسنقری بر سرزمین‌های باختری، یکی از ملوک بایسنقری برای وفاق ملی و تألیف قلوب و استفاده بهینه از سلیقه‌های مختلف سیاسی، جشن بزرگی برپا کرد و همه اعیان و اشراف و وزرا و معاونان وزرا و مدیران و کارگزاران و کارپردازان و کارآفرینان و کارشناسان و همه اقشار اجتماعی به جز رعیت و توده‌های مردم را به آن جشن دعوت کرد و برای آنان انواع اطعمه و اشربه و اسباب و آلات عیش ونوش و غفلت از وضعیت اقشار متوسط و زیرمتوسط و فرودست را مهیا کرد.

درحالی که مهمانان دخل مشروبات و سالاد‌ها و دسر‌ها را می‌آوردند، ملک بایسنقری که مشغول خوش وبش و احوالپرسی با مهمانان بود، ناگهان یکی از انبوه سازان شهر را مشاهده کرد که یک آجیل خوری عتیقه متعلق به دوران ساسانیان را پیچاند و زیر عبایش قایم کرد و به بهانه اینکه اسبش را بدجا پارک کرده است، از مجلس بیرون رفت و دقایقی بعد بدون ظرف به مجلس بازگشت.

ملک بایسنقری چیزی نگفت و به ادامه خوش وبش و احوالپرسی با مهمانان پرداخت. پس از پایان مهمانی، وزیر تشریفات نزد ملک بایسنقری رفت و گفت: در مهمانی امشب برای اکرام بیشتر مهمانان، از سه ظرف عتیقه که در گنجه سلطنتی نگهداری می‌شود، برای پذیرایی استفاده شد، اما یکی از آن‌ها گم شده است.

ملک بایسنقری گفت: ایرادی ندارد. وزیر تشریفات گفت:، اما خیلی پولش بود. ملک بایسنقری گفت: کسی که آن را برده برنمی گرداند، کسی هم که دیده چیزی بروز نمی‌دهد. بدین ترتیب ضرب المثل کسی که برده برنمی گرداند و کسی که دیده بروز نمی‌دهد، به گنجینه ضرب المثل‌های نواحی باختری اضافه شد. چند روز بعد ملک بایسنقری در جلسه شورای عالی شهرسازی که با حضور متولیان امر و انبوه سازان و صاحبان صنایع مرتبط و با حضور افتخاری ملک بایسنقری برگزار شد، انبوه ساز سارق را مشاهده کرد که لباس‌هایی بسیار گران بها بر تن کرده و کلاهی بسیار گران بهاتر بر سر گذاشته و ساعتی بسیاربسیار گران بهاتر در دستش انداخته بود.

آهسته وی را صدا کرد و گفت: این ردا و قبا و کلاه و ساعت مال دوره ساسانیان است؟

انبوه ساز که متوجه متوجه شدن ملک بایسنقری شده بود، گفت: بله. ملک بایسنقری افزود: آن وقت می‌دانی این‌ها الان مال من است؟ انبوه ساز گفت: بله می‌دانم. وی بلافاصله افزود:، اما نمی‌دانید که علاوه بر این‌ها در بیرون اسب و کالسکه هم هست و زیر این لباس‌ها هم پیراهن و شلوار و رکابی و زیرشلواری هم هست که آن‌ها نیز مال شماست.

ملک بایسنقری که از مدیریت بحران و حاضرجوانی انبوه ساز خوشش آمده بود، خنده بلندی سر داد و وزیر تشریفات را صدا کرد و دستور داد جفت دیگر آن ظرف را نیز از گنجه سلطنتی بیرون بیاورند و به انبوه ساز بدهند. سپس بار دیگر انبوه ساز را صدا کرد و گفت: شخصیت بااعتمادبه نفس و پررو و زبان باز و بپیچانی داری.
از این جهت تو را مناسب سمت مشاور رسانه‌ای و سخنگوی دربار یافتم. سپس او را به این سمت منصوب کرد و از آن پس مشورت‌های رسانه‌ای را او داد و سخن‌های دربار را او گفت و دیگران به کل خاموش شدند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->