ادبیات مظلومترین و مقتدرترین جریان از میان ستونهای اصلی فرهنگ ماست. هزارویک فیلم سینمایی و نمایش و موسیقی و همایش و محفل پرخرج در اثرگذاری و ماندگاری به پای مثنوی معنوی و شاهنامه فردوسی نمیرسند. به همین قیاس، ادبیات امروز هم در آینده تمدنی ما مهمترین یادگاری و میراث ما برای مردمان آینده خواهد بود و از احساس ها، باورها، قصهها و غصههای ما برای نسلهای نیامده سخن خواهد گفت.
اما این هنر کم هزینه و این دلبر محجوب، همیشه رها شده و مغفول است و بسیار اندک اند کسانی که از ارزش آن آگاه باشند؛ خاصه در دنیای امروز که زر یکی از خدایگان اصلی است و هر چیزی که گردش مالی سنگینی نداشته باشد، بی نصیب از توجه خدایگان دیگر یعنی رسانه خواهد بود و در نتیجه، اقبال مردمی را هم به خود نخواهد دید.
در زمانه ما شبکههای اجتماعی با رویکرد به اهوا و اوهام خلق، به مرور مردم را از گرد متنهای اصلی فرهنگشان پراکنده میکنند و نفسانیات و واگویههای خودشان را برای آنها به متن تبدیل میکنند.
این گونه است که نه تنها ادبیات اصیل و متنهای مقدس رها میشوند، بلکه هر متنی که بویی از تعمق و اندیشه داشته باشد، در چنین جهانی مهمل و بی فایده به نظر خواهد آمد. انسان عصر رسانههای خرد، شاعران و راویان شکوهمند نمیخواهد و به دنیای اوهام دل خوش است. دنیای بلاگرها جای بیهقی و حافظ و نادر ابراهیمی نیست و در عمل، متن دیگر وجود ندارد. متنها رها شده اند و حاشیهها و احساسها و اوهام، خودشان را متن پنداشته اند و به مرور همه چیز را تصرف میکنند.
اما عادت هر افراطی این است که به مرور چهره حقیقی اش را بازمی نماید و مردم را از خودش منزجر میکند. آن هنگام است که نیروهای اجتماعی برای بازسازی مفاهیم و ارزشهای ازدست رفته به صحنه برمی گردند و بازی را پس میگیرند. دراین میان، هوشیاری نیروهای مؤثر اجتماع برای طراحی درست این بازگشت بسیار مهم است.
اینک پس از چندین سال تنهاماندن با اوهاممان در شبکههای اجتماعی، نیازمند صدا و چهره بزرگانمان هستیم. جریان سومی برای ترویج آن میراث درحال شکل گرفتن است که بر همین بستر فضاهای تازهای خواهد ساخت و امیدها را زنده خواهد کرد.
پادکستها و نسل جدید بلاگرهای محتوا قدری بازی را ارتقا میدهند و ما به خودمان امیدوارتر میشویم. قصه اصلی، اما در تولید متن جریان دارد. اهل متن به مرور در عصر شبکههای اجتماعی اعتمادبه نفس خود را باخته اند و باید به بازی برگردند. ایجاد باشگاههای موضوعی برای تولید محتوا یکی از راههای زنده کردن جریان تألیف است.
بهترین استعدادهای جوان باید یکی از گزینههای مهمشان در آغاز راه زندگی، ورود به جریان تولید ادبی باشد و این جریان بدون طراحی اقتصاد ادبیات ممکن نیست.