سرمایه‌گذاری ۵۹۵ میلیارد تومانی موقوفات خراسان رضوی در پروژه‌های اقتصادی لزوم توجه به نیاز‌های نسل جوان در جشنواره‌های رضوی برگزاری جشن‌های وحدت در ۴ نقطه مشهد هم‌زمان با میلاد پیامبر اعظم(ص) + جزئیات ماه سرخ و نماز آیات برای طولانی‌ترین ماه‌گرفتگی قرن در حرم مطهر امام رضا(ع) + جزئیات حکم شرعی استفاده از رنگ موهای نامتعارف چیست؟ اولین سامانه فناورانه حمایت از فعالان قرآنی راه اندازی شد آغاز همکاری بنیاد بین المللی امام رضا(ع) و انتشارات آستان قدس رضوی در تولید آثار امام رضایی آیت‌الله علم‌الهدی: دشمن با تفرقه‌افکنی به دنبال شکست اتحاد مسلمانان است | وحدت سنی و شیعه، کلید مقابلهٔ با تهدیدات خارجی و کاهش نفوذ غربب است ارزش و اجر خدمت به همسر در آموزش‌های پیامبر خدا (ص) استاندار خراسان رضوی: مشهد برای تبدیل شدن به پایتخت گفت وگوی بین مذاهب اسلامی ظرفیت بی‌نظیری دارد لبخند بهشتی در قاب زندگی | دستورالعمل‌های دینی برای دستیابی به شادی پایدار در زندگی روزمره ماه‌گرفتگی شامگاه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ و وجوب نماز آیات + شیوه‌های اقامه نماز آیات جشن مردمی هفته وحدت (۱۴۰۴) در بوستان کوهسنگی مشهد + جزئیات وحدت و تمسک به اصول دین دو مبانی انقلاب اسلامی است برگزاری کنفرانس وحدت با حضور علمای جهان اسلام | وحدت از هفت اکتبر مفهوم جهانی پیدا کرده است برنامه «مهمانی امت محمد» در سطح مشهد و خراسان رضوی برگزار می‌شود آغاز پویش ملی کتابخوانی به یاد شهدای جنگ ۱۲ روزه آغاز طرح ارتقای تجوید قرآن کریم در بستر فضای مجازی اهدای کتاب به زائران، ارمغان جدید زیارت رضوی پخش تلاوت‌های تصویری از قاریان نوجوان در شبکه نهال و پویا
سرخط خبرها

تو که آخر گره رو وا می‌کنی!

  • کد خبر: ۱۶۸۸۳۴
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۷
تو که آخر گره رو وا می‌کنی!
زائران عاشق و نماز شب خوان دسته دسته وارد حرم می‌شوند. صدای زمزمه عاشقانه به گوشم می‌رسید.

شب از نیمه گذشته است. کم کم به سحر نزدیک می‌شویم. صدای دل نشین مناجات از مأذنه‌های حرم مطهر به گوش می‌رسد. زائران عاشق و نماز شب خوان دسته دسته وارد حرم می‌شوند. صدای زمزمه عاشقانه به گوشم می‌رسید. به پشت سر نگاه کردم. گروهی از جوانان بودند که زمزمه رضا رضا داشتند. خیلی آرام و عاشقانه قدم برمی داشتند. جلو کفشداری که رسیدند، صدایشان قطع شد. یکی از آن‌ها با صدای محزونی شروع به مداحی کرد.

پس از عرض ارادت مختصر و قرائت اذن دخول وارد کفشداری شدند. یکی از آن‌ها که جوان خوش سیمایی بود، به طرف من آمد و دستی به چشمان اشک آلودش کشید. سلام کرد و گفت: حاج آقا ما کاروان زائران پیاده امام رضا (ع) هستیم از قائم شهر مازندران آمده ایم. سه روز مهمان امام رضا (ع) بودیم و فردا برمی گردیم و تا به حال چند سفر پیاده خدمت آقا رسیده ایم. در هر سفر آقا ما را سر سفره اش مهمان کرده است، اما امسال موفق نشدیم از غذای متبرک حرم بهره‌مند شویم و این بی نصیبی بچه‌ها را حسابی کلافه کرده است.

گفتم من دیشب میلی به غذا نداشتم و شام دیشب من کاملا تمیز و دست نخورده است و آن را در یخچال گذاشته ام. می‌خواستم برای کسی ببرم، ولیگویا قسمت شماست. رفتم و غذا را آوردم و تقدیمشان کردم. از خوش‌حالی در پوست خود نمی‌گنجیدند. بسیار تقدیر و تشکر کردند. مسئول گروه جلو آمد و گفت حاج آقا خیلی ممنون! فردا داخل دیگ ناهارشان می‌زنیم که همه استفاده کنند. در حالی که از کفشداری بیرون می‌رفتند، شنیدم مداحشان شروع به خواندن کرد:

تو که آخر گره رو وا می‌کنی
پس چرا امروز و فردا می‌کنی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->