آغازبه‌کار دهمین نمایشگاه کتب حوزوی و معارف اسلامی با حضور ۱۷۰ ناشر در مشهد ایوان مقصوره مسجد گوهرشاد میزبان برگزاری محافل قرانی در هفته وحدت چگونه کلام، باور و رفتار می‌سازد؟ همه؛ زیر پرچم اسلام | نگاهی به وحدت اسلامی از منظر سخنان و سیره علمای شیعه ثبت بزرگ‌ترین موقوفه کشور در مشهد سرمایه‌گذاری ۵۹۵ میلیارد تومانی موقوفات خراسان رضوی در پروژه‌های اقتصادی لزوم توجه به نیاز‌های نسل جوان در جشنواره‌های رضوی برگزاری جشن‌های وحدت در ۴ نقطه مشهد هم‌زمان با میلاد پیامبر اعظم(ص) + جزئیات ماه سرخ و نماز آیات برای طولانی‌ترین ماه‌گرفتگی قرن در حرم مطهر امام رضا(ع) + جزئیات حکم شرعی استفاده از رنگ موهای نامتعارف چیست؟ اولین سامانه فناورانه حمایت از فعالان قرآنی راه اندازی شد آغاز همکاری بنیاد بین المللی امام رضا(ع) و انتشارات آستان قدس رضوی در تولید آثار امام رضایی آیت‌الله علم‌الهدی: دشمن با تفرقه‌افکنی به دنبال شکست اتحاد مسلمانان است | وحدت سنی و شیعه، کلید مقابلهٔ با تهدیدات خارجی و کاهش نفوذ غربب است ارزش و اجر خدمت به همسر در آموزش‌های پیامبر خدا (ص) استاندار خراسان رضوی: مشهد برای تبدیل شدن به پایتخت گفت وگوی بین مذاهب اسلامی ظرفیت بی‌نظیری دارد لبخند بهشتی در قاب زندگی | دستورالعمل‌های دینی برای دستیابی به شادی پایدار در زندگی روزمره ماه‌گرفتگی شامگاه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ و وجوب نماز آیات + شیوه‌های اقامه نماز آیات جشن مردمی هفته وحدت (۱۴۰۴) در بوستان کوهسنگی مشهد + جزئیات وحدت و تمسک به اصول دین دو مبانی انقلاب اسلامی است برگزاری کنفرانس وحدت با حضور علمای جهان اسلام | وحدت از هفت اکتبر مفهوم جهانی پیدا کرده است
سرخط خبرها

کفشداری می‌کنم درگاه دربار تو را

  • کد خبر: ۱۸۸۲۶۳
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۸
کفشداری می‌کنم درگاه دربار تو را
کفشداری می‌کنم درگاه دربار تو را / شکر‌ها دارم رضا جان لطف بسیار تو را / تا شود پر نور چشم دل به نور معرفت / می‌کشم بر دیده گرد کفش زوار تو را.

جوان خوش سیمایی وارد کفشداری شد. مستقیما به طرف من آمد و بی مقدمه گفت: حاج آقا ببخشید، همین دستکش هاتونو می‌دید به من؟ من هم فورا و بدون، چون و چرا دستکش هایم را درآوردم و تقدیمش کردم.

دستکش‌ها را با اینکه غبار گرفته وخاکی بود، گرفت، تا کرد، بوسید، به چشم هایش کشید و در جیبش گذاشت. بعد از جیب دیگر ش یک جفت دستکش نو و تمیز بیرون آورد و به من داد و گفت: حاج آقا راضی هستی؟ معامله خوبیه؟ و من نفهمیدم از این معامله کداممان سود بردیم؟

جوان رفت. همکارم که شاهد این جریان بود گفت: معامله برد بردی بود. شما یک جفت دستکش نو، سفید و تمیز گرفتی و او یک جفت دستکش متبرک شده به کفش زائران حضرت رضا (ع)؛ و بعد این شعر را خواند.

کفشداری می‌کنم درگاه دربار تو را / شکر‌ها دارم رضا جان لطف بسیار تو را / تا شود پر نور چشم دل به نور معرفت / می‌کشم بر دیده گرد کفش زوار تو را.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->