ابهامات حذف دهک‌بندی ایثارگران رفع شد آیت‌الله عبدالله جوادی آملی: رضایت به فعل باطل، هم‌تراز انجام آن است فراخوان ثبت‌نام در «طرح ملی انسان مسئول» ویژه ماه مبارک رمضان، منتشر شد ریزش کاشی‌کاری‌های مسجد تاریخی سید اصفهان چهره سال همایش ملی سلامت معنوی اسلامی شناخته شد علی غلام آزاد، راهی مسابقات بین‌المللی قرآن الجزایر شد وزیر آموزش و پرورش: آسیب‌های دانش‌آموزان و دانشجویان از باورهای اعتقادی متناقض نشئت می‌گیرد درس‌نامه زندگی با آیه‌ها ویژه ماه مبارک رمضان روانه بازار شد رویداد ملی طبا، بستری برای درآمدزایی طلاب آیت‌الله علم‌الهدی: حوزه‌های علمیه خواهران، مولود انقلاب است | ضرورت تقویت رویش‌ها در جریان طلبگی خواهران ۷۲ زندانی حافظ کل قرآن شدند فراخوان انتخاب شعار نمایشگاه قرآن منتشر شد معاون سیاسی سپاه در مشهد: وضعیت سوریه به‌زودی تغییر می‌کند | شگفتانه‌های جدید از قدرت مقاومت در راه است مشهدالرضا (ع)، میزبان گردهمایی اساتید بسیجی حوزه‌های علمیه خواهران | فرهنگ، علم و تبلیغ، سنگر اصلی بسیج تأخیر طولانی پروازهای عمره و مشکلات جدی برای زائران خانه خدا کرونای ترک نماز! بررسی آثار حسادت بر سبک زندگی انسان بر اساس باورهای دینی | آتشی که خرمن زندگی را می‌سوزاند ویدئو | روایتی از طبخ غذا برای آوارگان سوری و لبنانی توسط مشهدی‌ها در آن سوی مرزها فرمانده سپاه امام رضا (ع)، درگذشت همسر شهید برونسی را تسلیت گفت «هُنر گمنامی»؛ رویدادی هنری برای تجلیل از مدافعان امنیت
سرخط خبرها

تو که آخر گره رو وا می‌کنی!

  • کد خبر: ۱۶۸۸۳۴
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۷
تو که آخر گره رو وا می‌کنی!
زائران عاشق و نماز شب خوان دسته دسته وارد حرم می‌شوند. صدای زمزمه عاشقانه به گوشم می‌رسید.

شب از نیمه گذشته است. کم کم به سحر نزدیک می‌شویم. صدای دل نشین مناجات از مأذنه‌های حرم مطهر به گوش می‌رسد. زائران عاشق و نماز شب خوان دسته دسته وارد حرم می‌شوند. صدای زمزمه عاشقانه به گوشم می‌رسید. به پشت سر نگاه کردم. گروهی از جوانان بودند که زمزمه رضا رضا داشتند. خیلی آرام و عاشقانه قدم برمی داشتند. جلو کفشداری که رسیدند، صدایشان قطع شد. یکی از آن‌ها با صدای محزونی شروع به مداحی کرد.

پس از عرض ارادت مختصر و قرائت اذن دخول وارد کفشداری شدند. یکی از آن‌ها که جوان خوش سیمایی بود، به طرف من آمد و دستی به چشمان اشک آلودش کشید. سلام کرد و گفت: حاج آقا ما کاروان زائران پیاده امام رضا (ع) هستیم از قائم شهر مازندران آمده ایم. سه روز مهمان امام رضا (ع) بودیم و فردا برمی گردیم و تا به حال چند سفر پیاده خدمت آقا رسیده ایم. در هر سفر آقا ما را سر سفره اش مهمان کرده است، اما امسال موفق نشدیم از غذای متبرک حرم بهره‌مند شویم و این بی نصیبی بچه‌ها را حسابی کلافه کرده است.

گفتم من دیشب میلی به غذا نداشتم و شام دیشب من کاملا تمیز و دست نخورده است و آن را در یخچال گذاشته ام. می‌خواستم برای کسی ببرم، ولیگویا قسمت شماست. رفتم و غذا را آوردم و تقدیمشان کردم. از خوش‌حالی در پوست خود نمی‌گنجیدند. بسیار تقدیر و تشکر کردند. مسئول گروه جلو آمد و گفت حاج آقا خیلی ممنون! فردا داخل دیگ ناهارشان می‌زنیم که همه استفاده کنند. در حالی که از کفشداری بیرون می‌رفتند، شنیدم مداحشان شروع به خواندن کرد:

تو که آخر گره رو وا می‌کنی
پس چرا امروز و فردا می‌کنی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->