آقاجواد همیشه میگفت: زرنگ باشید، کم نخواهید. برای نخود و لوبیای دنیایی هم به پدر و مادرتان متوسل شوید. خدا میرساند، خوب هم میرساند. مثلا بعد از نمازت بگو خدایا به حق بیدارخوابیهای مادرم وقت حمل من، به حق لب گازگرفتن هایش وقت لگدزدنم، این حاجت دنیایی من را بده و بدون شک خدا میدهد. آقاجواد همیشه میگفت: از امام رضا (ع) برای آن ور بگیرید، آن وری که تا حالا هیچ کس نیامده که بگوید چه خبر است، چه جوری حساب وکتاب میکنند و چه جوری فاکتور میبندند.
آقاجواد میگفت آینه را جلو آینه بگیرید، تکثیر میشود، بی نهایت میشود، از شمارش حسابش بیرون میزند. میگفت مشهد که میروید، اسراف کنید، در اشک، در زیارت، در گریه، درخواستن و... زرنگ باشید، امام ما شیعه زرنگ بیشتر دوست دارد. قدمها را کوتاه بردارید. استغفار کنید. قبل از زیارت و زیارت که تمام شد، نشانه بخواهید. چهار خط روضه حفظ کنید. بگویید آقاجان خودتان گفته اید «یابن الشبیب! ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین بن علی». بعد شعر را با تمام دلتان بخوانید و بگویید من روضه جدتان را در محضر شما خواندم، ولی اگر ثوابی بر آن مترتب است، برسد به روح مادرتان.
آقاجواد میگفت آینه در مقابل آینه گرفتن، همین است. میگفت شما فکر کنید یک رفیق، یک چادرنماز، یک سجاده، یک شاخه گل بدهد به شما و با تمام دل بگوید این هدیه کوچک من را بدهید به مادرتان، چقدر خوش حال میشوی؟ چقدر رفتار محترمانهای است. حالا تو فکر کن امام چقدر برایش خوشایند است که شیعه اش به محضرش برسد و بهترین هدیه، یعنی اشک هایش را بدهد و برسد به حضرت مادر؛ چه غوغایی میشود.
پسر! ذی القعده که به آخر میرسد و ذی الحجه طلوع میکند هلالش، چه اضطرابی به جان آدم میاندازد... ماه آخر سال هجری میرود که تمام شود و با تمام شدن آن سال هم تمام میشود و تو میمانی و این سؤال که محرم را میبینم یا نه؟ محرم پارسالم را مرور میکنم و با خودم حساب وکتاب میکنم فرقی کرده ام یا نه؟ آدم دیگری شده ام یا نه؟ حسین (ع) امام تمام سالم بوده یا فقط امام دو ماه محرم و صفرم؟ با عینک عدل و انصاف که نگاه کنم، کار خراب است، ولی به مهربانی شان یقین دارم. کی این دلهره دست از دلم برمی دارد؟ که مشکی حسین (ع) را امسال هم غروب شب اول اتو میزنم و تنم میکنم و عزادار عزیزترین عزیزکرده خدا میشوم یا نه.
آقای بزرگوار ما! حضرت رضا (ع) الهی دور ضریحتان بگردم، قول میدهم امسال محرم از شما و خانواده محترمتان هیچ حاجت دنیایی برای خودم و خانواده ام نخواهم. امسال رزق اشک و زیارت میخواهم. معرفتی میخواهم که با اشک زیاد شود و از شما لبریز شوم. امسال خیلی دل شوره رسیدن به محرم را دارم. شما حتما حواستان هست... خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش.