آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ آوعده اسلام برای پایان ظلمتها و آلام بشر، جهانی شدن اسلام در دولت کریمه مهدوی است، از اینرو نگاهی انداختهایم بر جلوههای جهانشمولی اسلام که سعادت و کمال را برای نوع بشر میخواهد.
اسلام دینی جهانی، جهانشمول و پایاندهنده همه ادیان است. به فرموده امیرالمؤمنین علی (ع)، اسلام ریسمانی است که پاره نمیشود و حلقهای است که ازهم گسسته نخواهد شد. اسلام، اساسی است که از بین نمیرود، ستونی است که کنده نمیشود و درختی است که قطع نمیشود (نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۸).
جهانى بودن دین اسلام و اختصاص نداشتن آن به قوم یا منطقه خاصى، از ضروریات این آیین الهى است و حتى کسانى هم که به آن ایمان ندارند، مىدانند که دعوت اسلام، همگانى است و محدود به منطقه جغرافیایى خاصى نمیشود. افزونبر این، شواهد تاریخى فراوان وجود دارد که پیامبر اکرم (ص) به سران کشورها مانند قیصر روم و پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و حبشه و شامات و نیز به رؤساى قبایل مختلف عرب و... نامه نوشتند و پیک ویژه بهسوى آنان گسیل داشتند و همگان را به پذیرفتن این دین مقدس دعوت کردند و از پیامدهاى وخیم کفر و استنکاف از پذیرفتن اسلام، برحذر داشتند. اگر دین اسلام جهانى نبود، چنین دعوت عمومى انجام نمىگرفت و سایر اقوام و امتها هم عذرى براى نپذیرفتن آن مىداشتند.
امامصادق (ع) در حدیثی فرمودند: «ای مفضّل! به خداوند سوگند، همه اختلافها از میان ادیان برداشته میشود و همه بهصورت یک دین واحد درمی آیند؛ همانگونه که خدای -عزوجل- فرموده است تنها دین حق نزد خدا، اسلام است». با نگاهی ژرف و جامعنگرانه به تعالیم اسلام، میتوان گفت اسلام زمینههای لازم و کافی را برای جهانی شدن و جهانی شمولی دارد؛ همچون برتری فکری و غنای فرهنگی و سابقه تمدن درخشان، نوع تعالیم و آرمان ها، نفی مظاهر جهل و خرافه و عوامل شرک و انحطاط، نفی تمایزات قومی و قبیلهای و نژادی و مادی.
حکومت واحد جهانی اماممهدی (عج) درحقیقت، پاسخی است به نگرانی بشر از آینده خود. شیعیان، آینده روشنی را برای زندگی انسان پیشبینی میکنند و امید به زندگی درقالب انتظار فرج به زندگی شیعیان، معنا و گرمی میبخشد. در این حکومت جهانی، دین اسلام تنها دین حاکم بر جهان خواهد بود و قرآن کریم محور زندگی بشر قرار میگیرد. این حکومت بر محور توسعه اخلاقی، اجتماعی و امنیتی استوار است و عقلانیت بر آن غلبه دارد.
طبق کلام امیرالمؤمنین (ع)، در حکومت واحد جهانی حضرت مهدی (عج)، مؤمنان به دور او اجتماع میکنند و از افراد فاسق و فاجر و کافر، در آن حکومت اثری نیست و درنهایت آنکه حکومت واحد جهانی حضرت مهدی (عج) براساس عدل و قسط اداره میشود و جایی از کره زمین نیست که در آن عدل گسترده نشود؛ همانگونه که در روایات متعدد، تعبیر به پر شدن زمین از عدل شده است.
این آیات به دو دسته کلی تقسیم میشوند: دسته نخست، آیاتی که بهطور مستقیم از جهانی بودن دعوت قرآن سخن میگویند و به دلالت التزامی، بر جهانی بودن اسلام دلالت میکنند؛ همچون «تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا (فرقان:۱)؛ بزرگ و [خجسته]است کسی که بر بنده خود، فرقان (کتاب جداسازنده حق از باطل) را نازل فرمود تا برای جهانیان هشداردهندهای باشد».
از اینگونه آیات برمیآید که یکی از اهداف فروفرستادن قرآن کریم بر حضرت محمد (ص)، هشدار به همه زندهدلان بهوسیله آن حضرت (ص) است (المیزانفیتفسیرالقرآن، ج ۱۷، ص ۱۰۸ ـ ۱۰۹). «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَه لِّلْعَالَمِین (انبیاء:۱۰۸)؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم». همچنین، خداى متعال در آیه ۲۸ سوره «سبأ» مىفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّه لِلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا...؛ و ما تو را جز برای اینکه عموم بشر را (به رحمت خدا) بشارت دهی و (از عذابش) بترسانی، نفرستادیم...».
قرآن مجید در آیه ۱۹ سوره مبارکه انعام مىفرماید: «وَ أُوحِىَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لاُِنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ؛ این قرآن بر من وحى شده است تا شما و همه کسانى را که این سخن به آنها مىرسد، انذار کنم». در حدیثى که بعضى مفسران بهتناسب این آیه ذکر کردهاند، عمومی بودن دعوت پیامبر (ص)، از افتخارات بزرگ آن حضرت (ص) است؛ آنجا که مىفرماید:
«خداوند پنج چیز به من مرحمت فرموده -و این را از روى فخر و مباهات نمىگویم [بلکه بهعنوان شکر نعمت مىگویم]- من به تمام انسانها از سفید و سیاه مبعوث شدهام و زمین براى من پاک و پاککننده و همهجاى آن مسجد و معبد قرار داده شده است، غنیمت جنگى براى من حلال است -درحالىکه براى هیچ فردی قبل از من حلال نشده بود- من با انداختن رعب و وحشت در دل دشمنان، یارى شدهام [و خداوند رعب ما را در دل خصم ما افکنده]بهطورىکه در پیشاپیش من به اندازه یک ماه راه طى طریق مىکند و مقام شفاعت، به من داده شده است و من آن را براى امتم در قیامت ذخیره کردهام» (تفسیر مجمعالبیان).
از آیات متعدد قرآن بهصراحت استفاده میشود که پیامبر اسلام (ص) براى عموم بشر فرستاده شدهاند. ازجمله در سوره سبأ، آیه ۲۸ آمده است: «یا محمد! ما تو را نفرستادیم مگر براى عموم مردم.» و همچنین «یا محمد (ص)! بگو: اى مردم! بیتردید من بهسوى همه شما فرستاده شدهام» (اعراف، ۱۵۸) و... بنابراین عمومیت و جهانی بودن دین اسلام امری مسلم است، اما دلیل اینکه هر پیامبری به زبان قوم خود سخن میگوید، این است که ادراک هر موضوع و مطلبى، موقوف به این است که گوینده و شنونده، لغت و زبان یکدیگر را بهطور کامل بدانند و در آنچه گوینده بیان میکند، کوچکترین ابهامى براى شنونده باقى نماند، از اینرو خداوند در این آیه مورد بحث میفرماید: «ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم، مگر به لغت و زبان بومى و معمولى قوم و امت او».
این تعبیر که «قرآن براى فهم مردمى بدوى و عربزبان نازل شده است»، سخنى نادرست است؛ زیرا قرآن مجید درمیان مردمى بدوى و عربزبان نازل شد و فرق است میان اینکه چیزى در میان قومى خاص ظهور یابد، با اینکه «مخصوص آنها پدید آمده باشد»! قرآن هیچگاه مخاطب خود را، اعراب یا قوم دیگرى قرار نداده و همواره به «ناس» (جمیع مردم) یا مؤمنان خطاب کرده است. اینکه قرآن مجید به وقایع زمان خود یا به گذشتهها اشاره کرده است، آن را منحصر به یک عصر نمىسازد؛ زیرا کتاب خدا منحصر به ذکر چند حادثه و نکته تاریخى گذرا نیست.
قرآن شامل معارفى جاودان در باب خداشناسى، کیهانشناسى، انسانشناسى، راهشناسى، راهنماشناسى و مجموعه گستردهاى از احکام، اخلاق و... است که همه زمانها را پوشش مىدهد و هدایت بشر بهسوى سعادت را در هر مقطع تاریخى تأمین مىکند. ازطرفى وقایع تاریخى بیانشده در کتاب خدا اگرچه مربوط به گذشته است، کارکرد آنها مربوط به آینده میشود؛ یعنی هریک بیانگر نوعى سنت تغییرناپذیر تاریخى یا حکم و قانونى است که داراى کلیت و شمول است.