نقل قولی از فریدا کالو، یکی از زنان نام دار هنر جهان، وجود دارد که میگوید: «چارچوب زندگی و هنر من در خانواده است.» و برنارد شاو، نمایشنامه نویس و برنده جایزه نوبل، جایی گفته است: «خانواده نقطه شروع هنر است.» در اهمیت خانواده مکتوبات زیادی قلم زده اند و همین طور در هنرهای بصری هم بسیار به آن پرداخته شده، اما در کنار خانواده مفهوم دیگری نیز همپای آن اهمیت دارد و همان قدر صاحب جایگاه است؛ و آن مفهوم خانه است، به عنوان بستری که خانواده در آن معنا پیدا میکند. خانه معنایی فراتر از تعریف کلاسیک به عنوان مکان دارد. به همین دلیل، در موقعیتهای مختلف، تعابیر مختلف و نمادینی از آن میشنویم. سرزمین مادری، زادبوم، مرز و... ازجمله مواردی هستند که گاه به خانه تعبیر میشوند.
در هنر هم چه به صورت مستقیم و چه به شکل نمادین، مفهوم خانه و خانواده اهمیت داشته و دارد؛ ازجمله در عکاسی. عکاسان شناخته شده زیادی مثل سالی مان یا دورتی لانگ در تاریخ عکاسی، یا استاد محسن راستانی که پروژه معروف و بلندمدت خانواده ایرانی را در دست دارد، به این موضوع از زاویه دید خودشان پرداخته اند.
احمد تاجی، عکاس نام دار و پیشکسوت شهرکرد، ازجمله عکاسانی است که تجربههای بسیار خوبی در عکاسی مستند اجتماعی با رویکرد مردم نگاری و آیینی دارد. عکس یادداشت امروز یکی از عکسهای بسیار خوب اوست که از عشایر منطقه سبلان ثبت شده است.
عکس اطلاعات جالبی درباره جغرافیا و فرهنگ محلی همراه دارد. گزاره ساده عکس اشاره دارد به زوج عشایری که در حال مقدمات برپایی چادر یا به فرهنگ محلی «اوبا» هستند. اما فرای این گزاره، اهمیت عکس به معنایی است که در مقدمه یادداشت اشاره شد؛ خانوادهای که در حال برپایی خانه شان هستند. تلاش استعاری زوج زن و مرد که نماد خانواده هستند، مهمترین نکته محتوایی این عکس است. اما جذابیت عکس تاجی به اینجا تمام نمیشود.
او از فرم در عکسش غافل نشده است. همه پایههای منظم چادر مخاطب را هدایت میکنند به مرکز عکس؛ جایی که مرد ایستاده است و برای چفت وبست «اوبا» تلاش میکند؛ باز هم معنایی نمادین از ستون خانه و خانواده. اما زن دورتر ایستاده است و از بیرون «اوبا» برای ساختن به شدت تلاش میکند. ما درواقع با تعریفی کلاسیک از معنای زوج در یک خانواده روبه رو هستیم؛ و درنهایت گستره آبی آسمان و ابرهایش وجهی دراماتیک به عکس افزوده است.