فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

خاطری را سبب تسکین باش

  • کد خبر: ۱۷۶۴۷۰
  • ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۳
خاطری را سبب تسکین باش
شاید خیلی از ما لحظه‌هایی را تجربه کرده باشیم که در کورترین گره‌های زندگی مان یک باره غریبه یا آشنایی از راه می‌رسد و دستمان را می‌گیرد و از تله آن گرفتاری که اسیرش شده بودیم رهایمان می‌کند.

شبیه روزنه‌ای که از دل تاریکی بدرخشد، شبیه راهی که ناگهان از انتهای یک مسیر رو به بن بست به رویت گشوده شود، شبیه لحظه‌های محض ناامیدی که بارقه امیدی در دلت زنده شود و شبیه استجابت خواسته‌ای که به شکل ناباورانه‌ای برایت رقم بخورد، بعضی از آدم‌ها در زندگی همان نورند، راه هستند، امیدند.

شاید خیلی از ما این لحظه‌ها را تجربه کرده باشیم که در کورترین گره‌های زندگی مان یک باره غریبه یا آشنایی از راه می‌رسد و دستمان را می‌گیرد و از تله آن گرفتاری که اسیرش شده بودیم رهایمان می‌کند. حکمت آن اتفاق‌ها و آن لحظه‌ها را هیچ کس نمی‌داند، اما اینکه آدمیزاد در زندگی اش این شانس را داشته باشد که بتواند آن آدم از غیب رسیده گره گشا باشد، نعمت و برکت مضاعف است.

حتی اگر این لحظه‌های درخشان و ناب و منحصربه فرد را کنار بگذاریم همین زندگی روزمره مان، همین اتفاق‌های کوچک و بزرگ که ممکن است گره زندگی مان به دست کسی باز شود یا خودمان گره گشای زندگی کسی شویم، مصداقی از همین لحظات است. فرقی نمی‌کند کجای این دنیا نشسته باشیم و به قول امروزی‌ها شأن و منزلت اجتماعی مان چه باشد.

فرقی نمی‌کند کارمند ساده یک اداره باشیم یا مدیر و رئیس؛ فرقی نمی‌کند پس و پیش فامیلی مان چقدر عنوان و سمت نشسته باشد یا طول و عرض میزمان چقدر باشد، همین که کسی برای تأمین نیاز یا درخواستی به سراغمان می‌آید مصداق لحظاتی است که می‌توانیم یا با گره گشایی و حل مشکل و انجام وظیفه درست، نعمت و برکتی را که قرار است روزی مان شود، از دست ندهیم یا با کارشکنی و ظلم و پاسخگو نبودن صحیح و سنگ انداختن‌های بی شمار،  مانعی برای رفع مشکل دیگران باشیم. این انتخاب ماست که یا خسته شویم و نعمت را پس بزنیم یا قدرشناس فرصتی که در زندگی در اختیارمان قرار داده شده است باشیم.

امام حسین (ع) درباره چنین فرصت‌های درخشانی برای کمک و خدمت رسانی به خلق خدا می‌فرمایند: «بدانید که نیازمندی‌های مردم به شما، از نعمت‌های الهی بر شماست. پس از این نعمت‌ها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد.» (مستدرک الوسایل، ج ۱۲، ص ۲۰۹)

*برگرفته از شعر پروین اعتصامی (خرم آن کس که در این محنت گاه / خاطری را سبب تسکین است)

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->