پایان رسیدگی به پرونده کلثوم اکبری قاتل سریالی مازندران علت آتش‌سوزی در ساختمان شرکت سیمان سبزوار چه بود؟ مهار آتش سهمگین ساختمان سیمان لار سبزوار با تلاش آتش‌نشانان فرودگاهی چالش‌های اصلی خدمات‌دهی حوزه سلامت در مشهد از زبان رئیس دانشگاه علوم پزشکی (۲۸ شهریور ۱۴۰۴) رئیس سازمان نظام پزشکی مشهد: امنیت شغلی و اجتماعی پزشکان به مخاطره افتاده است خبر خوش برای کارگران مشاغل سخت و زیان آور (۲۸ شهریور ۱۴۰۴) ترافیک نیمه سنگین در جاده‌های شمال کشور (۲۸ شهریور ۱۴۰۴) مارگزیدگی سالانه ۵.۴ میلیون نفر در جهان | مارگزیدگی بیش‌از ۸ هزار ایرانی در سال ۱۴۰۳ غرق شدن مادر و دختر در استخر کشاورزی نیشابور (۲۷ شهریور ۱۴۰۴) زلزله ۷.۸ ریشتری روسیه را لرزاند (۲۷ شهریور ۱۴۰۴) زلزله زاهدان را لرزاند + جزئیات (۲۷ شهریور ۱۴۰۴) برگزاری کلاس‌های آمادگی شروع مدارس ممنوع است | والدین گزارش کنند، با مدارس متخلف برخورد می‌شود حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی‌‌اكبر الهى خراسانى دعوت حق را لبیک گفت  ۸۱ کودک شیرخوار در مراکز بهزیستی خراسان رضوی تحت مراقبت هستند | شیرخوارگاه‌ علی‌اصغر(ع) خالی نشده است آخرین اخبار از آتش‌سوزی یک مجتمع تجاری در سبزوار | آتش مهار شد + فیلم (۲۷ شهریور ۱۴۰۴) برنامه‌های آموزش و پرورش استان خراسان رضوی در راستای بهبود آموزش در مدارس شیوع بالای آرتروز زانو در بین ایرانی‌ها | کدام گروه‌های سنی در معرض خطر هستند؟ طرح جدید هلال احمر برای کمک به دانش‌آموزان نیازمند | توزیع بسته‌های لوازم‌التحریر در مناطق کم‌برخوردار بازنشستگان نفت، سهامدار پتروشیمی می‌شوند واکسن آبله‌مرغان موجود شد | آیا واکسن بزنیم یا نه؟ آیا کره‌های محلی برای طبخ غذا بهتر است و باعث افزایش چربی خون نمی‌شود؟ بی‌احتیاطی ۳ جوان به قیمت جانشان تمام شد | پا در رکاب چاه، جان در کمین مرگ فرمانده انتظامی سیب و سوران به شهادت رسید دستگیری قاتل پس از ۱۴ سال | انکار دسیسه زنانه برای قتل شوهر ۵ هزار شاکی منتظر تعیین تکلیف پرونده «موبایل موسوی» توصیه رئیس کل دادگستری خراسان رضوی به کارآموزان قضایی: با مردم مهربان باشید و از وسوسه‌های شیطانی دوری کنید سخنگوی آموزش و پرورش: هیچ اتفاقی مانع آغاز مدارس در اول مهر نمی‌شود پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۲۷ شهریور ۱۴۰۴) | هوای مشهد موقتاً گرم می‌شود
سرخط خبرها

دفاعیه یک موادفروش

  • کد خبر: ۱۷۸۷۵۰
  • ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۰
دفاعیه یک موادفروش
من خوب بودم آقای قاضی. بهترین موادی را که مطمئن بودم از بهترین مزارع کشت خشخاش و شاهدانه برداشت شده اند، وارد کشور می‌کردم و دست مشتری می‌دادم.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

من خوب بودم آقای قاضی. بهترین موادی را که مطمئن بودم از بهترین مزارع کشت خشخاش و شاهدانه برداشت شده اند، وارد کشور می‌کردم و دست مشتری می‌دادم. جنسم جور بود آقای قاضی. همیشه همه چیز برای همه جور سلیقه داشتم. از کوکائین بگیر تا تریاک. از مت آمفتامین یا همان شیشه خودمان بگیر تا هروئین و ماری جوانا که مشتری‌ها به آن می‌گفتند: گل.

گران فروشی نمی‌کردم آقای قاضی. برای اینکه مشتری‌ها نپرند قیمت را ثابت نگه می‌داشتم. نمی‌گویم ناخالصی داخل موادی که می‌دادم دست مشتری نبود، ولی ناخالصی هایم سرطان زا نبودند. مثل بعضی همکاران محترم موادفروشم نبودم که چرم مصنوعی یا کلیشه رادیولوژی یا سرب اضافه کنم و باعث شوم کلیه و طحال و مغز مشتری به خاطر سرب و مواد شیمیایی داخل جنس آسیب ببیند. من فقط چیز‌هایی مثل نان سوخته سنگک یا آرد نخودچی یا مثلا جگر مرغ اضافه می‌کردم. حتی آن چیز‌های چندشی را که خودتان می‌دانید منظورم چیست را اضافه نمی‌کردم و آن‌ها را توی باغچه حیاطمان می‌ریختم تا گیاهانش بهتر رشد کنند.

فکر نکنید ناخالصی بد است. خیلی‌ها از بس هر دفعه ناخالصی مواد مخدری که به آن‌ها می‌فروختیم بیشتر می‌شد و دز تریاک داخل مواد کمتر می‌شد، اعتیاد شدیدشان کمتر می‌شد و حتی اگر چند روز مواد مخدر نمی‌خریدند استخوان درد و دیگر علائم نرسیدن مواد را نداشتند. واضح‌تر بگویم، بعد از مدتی دیگر عملا معتاد نبودند. یعنی به من فقط به چشم فروشنده مواد نگاه نکنید، چون یک جور‌هایی یک تنه کار کمپ ترک اعتیاد را هم می‌کردم.

دیدم توی پرونده ام نوشته اند که به خانواده‌های زیادی ضربه زده ام آقای قاضی، اما اینطور نیست. در یک مقطعی توی پارک مشغول خدمت رسانی به معتادان بودم. خیلی‌ها می‌آمدند مواد بگیرند. باور کنید این قدر لاغر مردنی بودند که می‌شد پول را از دستشان بقاپم و بدون اینکه جنسی بدهم با یک ضربه لگد چند متر آن طرف‌تر پرتشان کنم، ولی من آدم ضربه زدن نبودم. فقط پول را می‌گرفتم و معادل آن جنس می‌دادم.

تمام مشتریانم راضی بودند اگرچه خانواده هایشان راضی نبودند. باور کنید کار ما آن قدر‌ها هم راحت نیست. شما فکر می‌کنید ما فقط صدای شمردن پولی که از دست مشتری می‌گرفتیم را می‌شنیدیم، باور کنید بیشتر از آن صدای فحش و آه و نفرین می‌شنیدیم. آن هم به خاطر اینکه می‌فهمیدند پسرشان از ما مواد گرفته است یا اینکه شوهرشان مشتری ماست. انگار من مجبورشان کرده بودم بیایند بخرند، ولی من صبرم زیاد بود. سکوت پیشه می‌کردم.

ما موادفروش‌ها آن قدر‌ها هم بد نیستیم، حتی باعث ارزانی هم هستیم. همین ماشین‌هایی که نمایندگی‌ها ثبت نام می‌کنند و با قیمت‌های نجومی به مردم می‌دهند،  بعضی‌ها برای اینکه پول موادشان جور شود به قیمت یک ماشین اسباب بازی پلاستیکی می‌فروختند.

در پایان امیدوارم به خاطر این ده، پانزده کیلو مواد من را مؤاخذه نکنید و اصلا تصور کنید اینها برای مصرف شخصی خودم بوده است و خلاصه حکم من را طوری صادر کنید که حتی اگر این هفته نشد، هفته بعدی کنار خانواده باشم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->