لابد شنیده اید که میگویند نستعلیق عروسِ خطوطِ ایرانی است. فارغ از اینکه نخستین بار چرا چنین تعبیری را به کار گرفته اند، من هم در این باره توجیهی دارم: عروس، چه در معنای حقیقی و چه در معنای مجازی، موجودی است که موزونترین و متناسب ترینِ موجودات است و در بین اقران میدرخشد. نستعلیق هم در بین خطوط چنین شأنی دارد؛ اگر آن را با ثلث یا شکسته مقایسه کنیم، این نکته را به روشنی در خواهیم یافت. «قوّت» و «ضعف» و «سطح» و «دوْر» حروف (به زبان غیرفنی، «کلفتی» و «نازکی» و «تختی» و «گِردی» آن ها) که از اصول خوش نویسی هستند، در هیچ یک از این قلمها به آن اندازه که در نستعلیق متوازن اند در توازن نیستند؛ در ثلث، قوّت و سطح غلبه دارند و در شکسته، ضعف و دوْر چیره اند، اما در نستعلیق، هیچ کدام اینها از دیگری پیش و بیش نیست؛ در نستعلیق، کلفتیِ سر و کاسه یاء با نازکی مفاصل آن در نهایت هماهنگی است و تختی کاف با گردی لام در اوج سازگاری. البته در همه خطوط مفردات چنین اند، اما جمع حروف و ترکیبات و کرسی چینی یکی از دو حالت را القا میکنند، چنان که ثلث قوّت و سطح را و شکسته ضعف و دوْر را (و این، به هیچ روی، سببِ نکوهیدگیِ این قلمهای نیک رو نمیشود).
باری، اگر استادان بزرگ نستعلیق نویسی، امثال میرعماد حسنی و میرزا محمدرضا کلهر، را با هم بسنجیم (باز، بی آنکه بخواهیم یکی را از دیگری برتر نهیم)، میفهمیم که در فاصله سیصدساله بین این دو توازنِ نستعلیق، روزبه روز و فردبه فرد، بیشتر شده است، چنان که به نظر میرسد این هم ترازی، در کار کلهر، به غایت خود رسیده است. این خوش نویس کُرد که امروز درست ۱۳۱ سال از درگذشت او میگذرد و البته در شکسته نویسی هم از سرآمدان بوده است، خواسته یا ناخواسته، بنا به ذوق شخصی یا به اقتضای زمانه، ولی به هرروی هوشمندانه، در نستعلیق نویسی طرحی درانداخت که مقبول طبع مردم صاحب نظر افتاد، چنان که امروز اغلب خوش نویسان پیرو آن اند.
میگوییم «خواسته»، زیرا کلهر، با مشق کردن از روی آثار استادان سَلَف، از جمله خودِ میرعماد، و با قریحه سرشار، پیوسته، در کار خوش اندام ترساختنِ نستعلیق میکوشید و میگوییم «ناخواسته»، زیرا او به واسطه ورود و رونقِ صنعتِ چاپ و همچنین شغل کتابت نشریات، به تدریج، در صورت و اجرای این قلم تغییراتی ایجاد میکرد. این خوش نویس بزرگ همچون میانجی دوران قدیم و جدید حروف نگاری عمل کرد و با نگارش درهم تنیدهتر و مجموعتر و گوشتیتر هم عروسی پیراستهتر و آراستهتر ساخت و هم چاپ را سادهتر و چشم نوازتر نمود و البته از همین طریق شیوه و سبکِ مخصوصِ مطبوع خود را نیز نشر داد.
علی راهجیری، استاد و پژوهشگر نستعلیق نویسی، در جستاری که در «یادنامه محمدرضا کلهر» درج است، نوشته است: «وی [..] گوشتِ ... [قلم] را بیشتر کرد و تنها کسی بود که در فن کتابت خط را چاق (گوشتالود) نوشت و بدان پایه و مایه زیبا و فریبا و خوش سبک واسلوب در کرسی و ترکیبْ مناسب و سازگار که هیچ یک از قدیمیان و متوسطان و متأخران به آن دسترسی نیافته بودند.»
عبدالله مستوفی که مدتی نزد کلهر مشق میکرده است در کتاب «شرح زندگانی من» راجع به استاد خود آورده است: «طرز مشق کردنش هم منحصر به خودش بود؛ مثلا، یک هفته مشق دایره میکرد: در گوشه بالای کاغذ دوایر متصل به هم روی کاغذ رسم مینمود. سطر اول که تمام میشد، سطر دوم را چنان به سطر اول نزدیک شروع میکرد که فاصله مابین دو سطر دیده نمیشد.»