کتاب‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، همچنان در صدر علاقه‌مندی کودکان جشنواره لوتوس؛ صحنه رقابت فیلم‌ها و سریال‌های شاخص سال امین حیایی با شمایل مجری به نمایش خانگی می‌آید پیمان معادی با «بالاتر از سیاهی» به سینماها می‌آید سریال‌های قدیمی، ناجی صدا و سیما شدند مشارکت گسترده عکاسان در جشنواره سینماحقیقت | ۱۶۰۶ قطعه عکس به دبیرخانه مسابقه «از قاب تا روایت» رسید تیزر فیلم «تارزان» جعلی ازآب در آمد! «هم‌خوان»؛ گامی تازه در مسیر عدالت فرهنگی و ترویج مطالعه بازگشت سید علی صالحی، با دفتر شعری تازه رونق دوباره صحنه موسیقی پس از رکود کرونایی تلویزیون به سراغ چهره‌های ماندگار می‌رود | برنامه‌ریزی برای چند سریال فاخر تام یورک: تا زمانی که نتانیاهو در قدرت است، در اسرائیل اجرا نمی‌کنم مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (سه‌شنبه، ۶ آبان ۱۴۰۴) اکران مستند «روبرتو روسلینی؛ بیش از یک زندگی» در جشنواره رم حضور ۲ فیلم ایرانی در جشنواره کوتاه استانبول اعضای هیئت انتخاب جشنواره فیلم «آوای صلح» را بشناسید آغاز فعالیت رسمی دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر | نمایش «ویژه بانوان نیست» روی صحنه می‌رود پویانمایی، هنری برای انتقال فرهنگ به نسل آینده | گزارشی از راه اندازی «کارخانه نوآوری پویانمایی و فناوری وابسته» در مشهد شعر در خط مقدم | شاعران چگونه با نشان‌دادن واکنش سریع نقش خود را در اتفاقات مختلف ادا می‌کنند؟
سرخط خبرها

چگونه با ۲۰ میلیون تومان ذهنمان را خالی کنیم؟

  • کد خبر: ۱۸۰۱۳۳
  • ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۳
چگونه با ۲۰ میلیون تومان ذهنمان را خالی کنیم؟
پرسید: کتابی که توی دستت داری چی هست؟ چی می‌خوانی؟ گفتم: زمستان کوئری‌ها. مال جیمز وود است. از آن جستارنویس‌ها و منتقد‌های ادبی درجه یک.
قاسم فتحی
نویسنده قاسم فتحی

ایستگاه مترو فلسطین بودم که بدو رفتم و از نگهبانی که خندان و ریلکس نشسته بود کنار ورودی پرسیدم: مترو آخر بود؟ نشسته بود روی صندلی و ایرپادش هم توی گوشش.

گفت: وقتی من هنوز روی صندلی نشسته ام یعنی مترو تمام نشده. بعد که کارت زدم و رفتم داخل پرسید: کتابی که توی دستت داری چی هست؟ چی می‌خوانی؟ گفتم: زمستان کوئری‌ها. مال جیمز وود است. از آن جستارنویس‌ها و منتقد‌های ادبی درجه یک. بعد گفتم: بچه دارید؟ گفت: دوتا دختر. گفتم: عالی، کتاب راسته کار خودت است. واکنشی نشان نداد. یک جوری که یعنی با این چیز‌ها حال نمی‌کنم.

گفت: توی عمرم فقط دوتا کتاب خوانده ام، یکی «جادوی رازها» یا یک همچین چیزی که سال‌ها پیش خواندمش. یکی هم آخرین بار همین ده روز پیش؛ رفته بودم پیش دوستی که کتابی نوشته بود درباره خالی شدن ذهن.

گفت که قیمت بسته اش با دوره‌های آموزشی و کتاب و فلان و بیسار می‌شود ۷ میلیون تومان. نداشتم بدهم. گفت که پس بیا کتابش را بخوان و به عنوان نمونه یکی دوتا فایل صوتی یک ساعته اش را هم داد تا شاید مشتری شدم. الآن هم دارم یک بسته  بیست میلیون تومانی گوش می‌کنم که یکی از رفقا برای خالی شدن ذهنش خریده است.

پرسیدم: این بیست تومنی هم خالی می‌کند؟ گفت: تضمین داده خالی می‌کند و با یک چیز بهتر پر می‌کند. گفته اگر به چیزی که می‌خواهید نرسیدید پولتان را پس می‌دهد. گفتم: خیلی تضمین خوبی است فقط بعد از خالی شدن چه می‌شود؟ یعنی چقدر و برای چه مدت خالی شدن تضمین داده؟ مغز آدم هم مثل شکم آدم است. باید با یک چیزی پرش کرد.

گفت: این فایل‌ها و این کتاب‌ها ماهیگیری یادت می‌دهد نه ماهی خوری. خودت یاد می‌گیری چطور هروقت دلت می‌خواهد یا هروقت احتیاج داشتی خالی اش کنی. بعد که مترو داشت می‌آمد گفت: بچه سومم هم دارد به دنیا می‌آید. گفتم: برای سه تا بچه حتما باید بسته گران تری بخری برای خالی شدن ذهن.

گفت: من که پول آن چنانی ندارم، ولی خب شاید قسطی یک بسته اش را بخرم. گفتم: قسط بدجوری مغز آدم را پر می‌کند. مکالمه ما نتوانست بیشتر از این ادامه پیدا کند. سوار مترو شدم و دیدم دوباره ایرپادش را روشن کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->