غلامرضا زوزنی _ نام «چریکه بهرام» مخاطب را به یاد «چریکه تارا» اثر ماندگار بهرام بیضایی میاندازد، اما محتوای این فیلم هیچ نقطه مشترکی با «چریکه تارا» ندارد و درباره زندگی هنری بهرام بیضایی است.
در شنبههای هنروتجربه مشهد که این هفته در پردیس سینمایی هویزه برگزار شد، علاقهمندان و دانشجویان سینما به همراه قلیپور، فیلم مستند «چریکه بهرام» را تماشا کردند و به گفتگو درباره آن نشستند. «چریکه بهرام» نخستین فیلم بلند این فیلمساز تهرانی است که بعد از تولید چندین فیلم کوتاه مستند و داستانی، دست به ساخت آن زده است.
این فیلم مستند که در سال ۱۳۹۷ تولید شده است، شامل تصاویری از فیلمها و آثار بیضایی است که لابهلای آن، جمعی از سینماگران و صاحبنظران درباره این فیلمساز نامی ایران صحبت میکنند.
این فیلم، در روزهای جمعه (۱۲/۹)، پنجشنبه (۱۲/۱۵) و یکشنبه (۱۲/۲۵) در پردیس سینمایی هویزه اکران خواهد شد که درصورت بازگشایی سینماها، تا زمانهای یادشده میتوانید به تماشای آن بنشینید.
در ادامه، گزارشی از جلسه نقد و بررسی فیلم و گپوگفت با قلیپور خواهد آمد.
برای بهرام
سینمادوستان تابهحال شاهد چندین فیلم مستند درباره جهان سینمایی هنرمندانی همچون مرحوم عباس کیارستمی و اصغر فرهادی و ابراهیم حاتمیکیا بودهاند که تعدادی از آنها در سینما و تلویزیون نمایش داده شده است، حتی اگر حافظه سینماییشان یاری کند، شاید ویدئوهایی را که بهصورت کلیپ درباره بهرام بیضایی سرهم شده بود، بهیاد بیاورند، اما این نخستین فیلمی است که بهطور مستقل و با سروشکلی مستند درباره این استاد سینما اکران میشود و بهدلیل همین میتوان گفت تماشای آن مغتنم است.
بیننده در فیلم، سیری در آثار بهرام بیضایی میکند که صاحبنظران، تاثیر هرکدام را بر سینما و اجتماع بررسی میکنند؛ افرادی همچون شهلا لاهیجی، فاطمه معتمدآریا، علی دهباشی، مجید برزگر، مجید مظفری، داوود فتحعلیبیگی، رضا بابک، کوروش نریمانی و افشین هاشمی جزو کسانی هستند که در این فیلم درباره همکاری خود با بیضایی و ظرافتها و ویژگیهای کاری و اخلاقی او سخن میگویند.
آنها سررشته کلام را با «آرش» که او در جوانی تالیف کرده است، شروع میکنند و در ادامه به «نمایش در ایران» میرسند و بعد از آن، درباره «چریکه تارا»، «رگبار»، «مرگ یزدگرد»، «سگکشی»، «مسافران» و «وقتی همه خوابیم» سخن میگویند.
فیلمساز کمسنوسال
فرشید قلیپور که دانشآموخته دانشگاه هنر تهران است، در این جلسه گفت از زمان آشناییاش با سینما، مجذوب سینمای بیضایی شده است: «سال ۷۶ درمیان منابعی که برای کنکور هنر مطالعه میکردم، با کتاب «نمایش در ایران» آشنا شدم و پس از آن رفتهرفته مجذوب شخصیت بیضایی شدم. از همانجا بود که فهمیدم این فرد، ویژه است و باید بیشتر از اینها روی آثار او متمرکز شوم.»
او گفت که این فیلم مستند را با این رویکرد ساخته است که سینمادوستان را با جهان بیضایی آشنا کند: «بعد از مطالعه تالیفات و تماشای فیلمها و تئاترهایش، احساس کردم علاقهای در من به این هنرمند وجود دارد. در سال ۹۵ کتابی نوشتم با عنوان «کاوش در سینما و تئاتر بهرام بیضایی» و بعد از آن «بهرامنوشت» را آماده چاپ کردم که هر دو این کتابها را به دست استاد رساندم و او هم ابراز لطف کرد. همین موضوع، باعث ایجاد انگیزه در من برای تولید یک مستند شد.»
قلیپور برای تولید این مستند با افراد مختلفی صحبت کرده است تا شاید بتواند پای آنها را نیز به مستند باز کند، اما بعضی از آنها که اتفاقا افراد سرشناسی نیز هستند، حاضر به همکاری با این کارگردان جوان نشدهاند: «خیلیها بهخاطر اینکه من از نگاه آنها سن کمی داشتم، پای کار نمیآمدند. آنها توقع داشتند کسی که درباره این استاد سینما مستندی میسازد، سنوسالدار و سردوگرم روزگار چشیده باشد.»
هدف دوگانه
او در پاسخ به این سوال شهرآرا که چرا در خط روایت فیلم مستند به یکی از جنبههای کاری بهرام بیضایی نپرداخته است، گفت: بابت این جامعیت دو هدف درنظر داشتم؛ اول اینکه خواستم آنهایی که با سینمای او آشنا هستند، از تماشای این فیلم خسته نشوند.
دوم اینکه میخواستم دریچهای برای آشنایی آنهایی که از این سینماگر شناختی ندارند، باز کنم، از همینرو سعی کردیم کار را براساس سینمای استاد بیضایی پیش ببریم؛ چراکه او به قدرت تصویر ایمان دارد و این باور را در فضاهای مختلف با عبارت «ایمان به قدرت تصویر»، بیان کرده است. درکنار این موضوع به تئاتر و پژوهشهای ادبیهنری او اشاره کردیم و در بخشی هم به تالیفاتش پرداختیم.
زندگی با جهان بیضایی
مستندسازان فراوانی با تولید فیلم درباره بزرگان سینما، نامونشانی در سینما بهدست آوردهاند. سرآمد آنها نیز فیلمسازانی هستند که درباره مرحوم کیارستمی آثاری تولید کردهاند. این جریان فیلمسازی این شائبه را ایجاد میکند که بعضی برای ورود به سینما و دنیای فیلمسازی از این شیوه استفاده میکنند.
قلیپور در پاسخ به این مسئله گفت: آنهایی که با این نیت وارد فضای تولید فیلم میشوند، اندکند، اما افرادی که این دست از فیلمها را میسازند، غالبا بهخاطر علاقه شخصیشان است. من در همه فیلمهای کوتاهم ردی از بهرام بیضایی بهجا گذاشتهام.
این اتفاقی است که در زندگی من نیز جاری است و زندگیام را با آن پروراندهام. کسی که این زیست را نداشته باشد، نمیتواند پرداخت درستی در فیلمش داشته باشد. آن دسته از فیلمهایی که درباره فیلمسازهای بزرگ کشور ساخته میشود، اگر از این روح تهی باشد، به جایی نمیرسد.