زهرا شریعتی | شهرآرانیوز؛ پرچمهای افراشته، حجلههای پرخاطره، پردههای گل دوزی شده، گلها و درختچههای باطراوت، سنگ مزارهایی با نوشتههایی از اسم ورسم و محل شهادت هر شهید، در کنار هم دنیایی ساخته بود به نام «گلزار شهدا». خیلی از خانوادهها بالای مزار شهیدشان مهر، تسبیح، شعر و دست نوشته شهید را که به یادگار مانده بود، گذاشته بودند. هر مزار فقط جای تصویر شهدا نبود، بلکه موزهای برای خانواده شان و همه مردم بود با یک دنیا خاطره.
با این حال، بیش از یک دهه است که زیرپوشش «طرح سامان دهی قبور شهدا» روند تخریب این سرمایه مردمی آغاز شده است و با وجود تأکید چندباره رهبر معظم انقلاب درباره حفظ ظاهر و اصالت گلزارهای شهدا و نارضایتی خانواده ها، این طرح همچنان ادامه دارد. هفته گذشته در گزارشی با عنوان «با هویت اینجا چه کردید؟» نظر راویان و رزمندگان دفاع مقدس را دراین باره جویا شدیم و در این گزارش به مزار شهدای بهشت رضا (ع) سر زده و پای صحبت خانوادهها نشسته ایم.
مادری تک وتنها کنار پسرش نشسته و مشغول قرائت قرآن است. به سراغش میروم موضوع گزارشمان را با او در میان میگذارم. او سفره دلش را باز میکند و میگوید: قبل از این یکسان سازی، دست کم گل وبوته و سایهای فراهم بود تا بتوانیم راحت کنار فرزندمان باشیم، اما حالا از شدت آفتاب یا باید کنار دیوارها بنشینیم یا به زیر چادر پناه ببریم. بعد هم با اشاره به عکس روی سنگ و عکس واقعی فرزندش، ادامه میدهد: مثلا این عکس جبهه اش است، اما نه چهره اش معلوم است و نه شباهتی با عکس واقعی اش میتوانید پیدا کنید!
سراغ مادر دیگری میروم که به زحمت کنار مزار فرزندش زانو زده است و زیر لب با او نجوا میکند. در جواب اینکه این جور نشستن برایتان خوب نیست، میگوید: چاره چیست؟ ارتفاع قبرها چند پله بالاتر محل اصلی شان برده اند، اما فکر این را نکرده اند که ما سن وسال دارها چطور میخواهیم اینجابیایم و بنشینیم! حجله و دعای صاحب الزمان (عج) را هم که بالای سر شهید بود، معلوم نیست چه کار کرده اند! عکس هم عکس پسر من نیست. واقعا راضی نیستم، هرچند راضی باشیم یا نباشیم، حرف ما به جایی نمیرسد.
یکی از بستگان شهیدی دیگر که هر هفته به زیارت مزارش میآید نیز معتقد است خیلی برای بازسازی گلزار هزینه شده است، اما مطابق نظر خانوادهها نیست؛ هیچ زیبایی ندارد که قبور شهدا را مثل خانههای سازمانی یا ساختمانهای مسکن مهر، یک شکل ساخته اند. هویت دینی و انقلابی شهدای ما با الگوهای ساختاری و رفتاری که مدیران برای مزار شهدا انتخاب کرده اند، فرق دارد.
حمیدآقا که برادرش سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسیده و پیکرش تاکنون برنگشته است، میگوید: مزار نمادین برادرم کنار مزار شیخ مرتضی تهرانی بود که بعد از بازسازی به قطعهای که شهید کاوه مدوفن است منتقل شد، درحالی که روحمان هم خبر نداشت.
فرزند شهید نیز در ادامه صحبت عمویش را تأیید میکند: فضای کنونی دل بازتر شده است، اما بازهم آن نظمی را که میخواستند، ندارد. از یکی درمیان بودن حجلهها یا خالی بودنشان بگیرید تا درج بی کیفیت عکس و اطلاعات شهدا روی سنگ که از همان هم با آفتاب خوردن چیزی باقی نمانده است. خودمان چندبار با جوهر نوشتهها را پررنگ کردیم، اما باز به مرور کم رنگ شده است.
کمی آن طرفتر که شهدای قدیمیتر آرام گرفته اند، مریم، دختر شهیدی که حالا خودش مادربزرگ شده، با پدر خلوت کرده است. سر صحبت را که باز میکنم، میگوید: قبلا فضای اینجا شلوغ و گرفته بود و الان بهتر شده است، اما دوست داشتیم آن حجله و عکس و گلدان سر مزار پدرم هم میبود. چند ماه پیش گفتند بیایید شکل تابلو سر مزار را انتخاب کنید که با همسرم رفتیم انتخاب کردیم و نصب شد، اما نمیدانم چرا دیگر آن حال وهوای قبل را ندارد.
برادر شهیدی هم که به اتفاق سایر اعضای خانواده روی زمین دور مزار نشسته است، رگههای عجیب وغریب روی سنگ و عکس محو شهید را نشانمان میدهد و میگوید: آخر کدام طراح این گونه کار میکند؟! حتی کسی که هیچ تجربه طراحی ندارد هم این قدر خنده دار طراحی نمیکند. خداراشکر که بخشی از آن پاک شده است، وگرنه مردم به جای بهره معنوی، وحشت میکردند.
نوشتهها هم آن قدر کم رنگ است که نمیتوانیم مزار شهیدمان را پیدا کنیم! این وضعیت با همه هزینهای که در بر داشته است، اصلا در شأن شهدا نیست و تفاوتی با قطعههای سایر اموات ندارد. به هیچ وجه راضی نیستیم و پیام خاصی هم نداریم. مسئولان خودشان بهتر میدانند که چه بلایی سر اینجا آورده اند!
پدری پیری که به زحمت میتواند صحبت کند، از تصویر پسرش روی سنگ گله میکند: موهای پسرم را مثل کلاه کشیده اند! نامش هم نقطه ندارد و سخت تشخیص داده میشود. ما زمان شهادت، عکس خودش را در حجله گذاشته بودیم، اما برای بازسازی خراب کردند و نمیدانم آن را کجا بردند.
میرسم به مزاری که نوشتههای رویش از بس پررنگ و نامنظم است، به زحمت خوانده میشود؛ بیشتر به نقاشی کودکی که از سر ناشیگری قلم را محکم فشار داده است، شبیه است تا مزار شهید! خانواده شهید میگویند: در طرح نوسازی عکس شهید را اشتباه هک کرده اند، اما برای اصلاح، به جای تعویض سنگ، دوباره همین سنگ را کمی تراشیده و تصویر جدید را رویش انداخته اند، درحالی که تصویر قبلی هنوز مشخص است و به این ترتیب چیزی از چهره شهید دیده نمیشود.
این تصاویر هک شده روی سنگها بیشتر شبیه کاریکاتور است تا خود شهدا. از طرفی، هرسال مثلا برای عید نوروز یا مناسبتی اگر میخواستند تبریک بگویند، در حالت قدیم گلزار شهدا، برچسبهای تبریک را روی حجله میچسباندند، اما حالا روی خود سنگ میزنند که گذشته از بدمنظری مانع دیدن اطلاعات روی سنگ میشود. ما خانواده شهدا یا جانبازان مشکلات و کمبود داریم، اما وقتی از مسئولان پیگیر میشویم، پاسخمان نبود بودجه است، درحالی که برای بهسازی گلزار شهدا آن هم به این وضعیت افتضاح، میلیاردها تومان هزینه شده است.
امیر که به دیدار پدربزرگ شهیدش آمده است، با شکایت میگوید: پدربزرگم روحانی بود، اما عکسی که روی سنگ هک کرده اند، طوری است که انگار مقنعه سر کرده است! فاطمه خانم، همسر یکی از شهدا، نیز از نبود درخت و سایه بان گله میکند و میگوید: سنگ مزار قبلی را خودمان تهیه کرده بودیم. چون همه قبرها آجری بود، ما سنگ خریدیم که ماندگاری داشته باشد. یک حجله هم نصب کردیم، اما همه را خراب کردند. به جای این همه هزینه بیهوده دست کم یک آب سردکن اینجا میگذاشتند تا زیر این آفتاب لب تشنه نمانیم.
دو خواهر شهید هم میگویند: نام خانوادگی شهید اشتباه درج شده و عکسش کم رنگ و مصنوعی است. برادرمان وصیت کرده بود سر مزارش حتما عکس فرمانده اش هم باشد، اما حالا فقط یک عکس مصنوعی از خودش هست و هیچ چیز دیگری نمیتوانیم بگذاریم!
مادر شهید دیگری گله میکند:
ادعا میکنند از ما اجازه گرفته اند، اما هیچ کس چیزی به ما نگفته است! روزمان را شب کرده اند؛ روز قیامت جلو هرکس که پای چنین طرحی را امضا کرده است، میگیرم. خدا بازخواستشان کند که هم به ما ظلم کردند، هم به سرمایه مملکت. آخرش هم این وضع مزارهاست که همه دل خوشی مان بود!
موقع خروج از مزار شهدا هم خانوادهای که دل خور و گرفته پای دیوار حاشیه نشسته اند، توجهم را جلب میکنند. جلوتر که میروم، متوجه میشوم از هرم آفتاب اینجا پناه گرفته اند. خواهر شهید که حسابی از ساختار جدید گلزار گلهمند است، میگوید: اینجا هم مثل بیت الاحزان حضرت زهرا (س) در مدینه که درختانش را قطع کرده اند، به بیابان تبدیل شده است. نمیتوانیم چند لحظه آسوده بنشینیم کنار عزیزمان. اعتراض هم که میکنیم، میگویند برای راحتی خانوادهها این طور ساخته ایم، درصورتی که هم ما هم شهدا را اسیر کرده اند.
من تهران زندگی میکنم و آن روزها که اینجا درحال بازسازی بود، بی خبر بودم تا اینکه یک شب خواب دیدم همه شهدا را در قفسهای آهنی چهارنفره گذاشته اند و در دریا میریزند. این خواب را تلفنی با مادرم در میان گذاشتم. گفت بیا مشهد برویم بهشت ر ضا (ع) شاید اتفاقی افتاده است.
همین کار را کردیم و وقتی رسیدیم، در اوج ناباوری با میل گردهای آهنی و قالبهای بتنی روبه رو شدیم و متوجه علت خوابم شد. حالا هم با این چهرههای نصفه نیمه روی سنگ مزارها روبه رو هستیم که به مرور پاک میشوند و شکلی مضحک میگیرند. کسانی که کار طراحان سنگها را تأیید کرده و بودجه اختصاص داده اند، اصلا خبر دارند که اینها چه کار کرده اند؟! واقعا هم با نام شهدا و هم احساسات ما خانوادهها بازی کردند.
خانواده معظم شهدا به ویژه پدران و مادران کهن سال که سالهای پیاپی با شکل وشمایل قدیمی مزار شهدا که یادگاری از دوران جنگ بود، انس گرفته بودند، همچنان با فضایی روبه رو بودند که هیچ حس تعلقی به آن نداشتند. ازاین رو، به صورت رسمی شکایت کردند.
درنهایت سال ۱۳۹۰ دیوان در حکمی اعلام کرد: «هرگونه دست زدن به قبور شهدا بدون رضایت خانواده شهدا خلاف موازین شرع و قانون است.» با وجود این، گویا ماشین حذف آثار دفاع مقدس بنای توقف نداشت و بدون رضایت خانوادهها بی رحمانه پیش میرفت تا اینکه سال ۱۳۹۷ درپی تذکر دوباره رهبر معظم انقلاب به ایرادداشتن طرح سامان دهی، چندصباحی ظاهرا متوقف شد، اما هرازگاهی خبر میرسید که کم وبیش همچنان کار با روال گذشته ادامه دارد.
اواخر مهرماه امسال نیز مجلس شورای اسلامی در بررسی گزارش کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم، با «بند ج» این ماده موافقت کرد که مطابق آن باز هم با هدف بهسازی مزار شهدا و کمک به ترویج فرهنگ جهاد و مقاومت و...، بنیاد شهید و امور ایثارگران مکلف است به مرمت گلزارهای شهدای سراسر کشور با هماهنگی خانواده معظم شهدا اقدام کند.
شاهرخ رامزی، مدیرکل کنونی پشتیبانی و مهندسی بنیاد شهید و امور ایثارگران، چند روز بعد از این مصوبه در گفتگو با فارس گفت: ما کلیت گلزار را سامان خواهیم داد، اما در بحث یکسان سازی قبور حتما مطابق نظر خانوادههای شهدا پیش میرویم. خانوادههای شهدا را به جلسهای در اداره کل استانها دعوت میکنیم و صحبتهای آنها صورت جلسه میشود. این سامان دهی در طراحیها مبتنی بر مؤلفههای ایرانی اسلامی و هویت جهاد و شهادت خواهد بود.
حال باید دید تا پایان سال این سخنان به واقعیت میپیوندد یا همچون گذشته در حد ادعا باقی میماند و خانوادهها نیز شاکی میمانند.
فروردین ۱۳۹۷ در حاشیه مراسم غبارروبی از مزار شهدای بهشت رضا (ع)، نمایشگاهی با موضوع «گلزار شهدا؛ آنچه بود، آنچه نباید و آنچه باید» برپا شد که در آن جلوههای فرهنگ و هنر در گلزار شهدا قبل از تخریب، یکسان سازی قبرستانهای مسیحی و نمونه درست بهسازی در مزار شهدای ضاحیه لبنان، به نمایش درآمده بود. جمعی از خانواده شهدا و فعالان فرهنگی مشهد و طرقبه در پایان این مراسم، در بیانیهای به آنچه بهسازی مزار شهدا در سراسر کشور نامیده شده است، اعتراض کردند و به تکرار این اشتباه در دیگر نقاط باقی مانده هشدار دادند:
در بخشی از این بیانیه خانوادههای شهدا تاکید کردند: گلزار شهدا نماد فرهنگ شیعی و ریشه داری است که در تاریخ این مکتب شهیدپرور نهفته شده است.
گلزار شهدا آنچه که بود، نشان دهنده حضور مردمی بود که کوشیدند مزاری در شأن شهید و مقام قدسی او ایجاد کنند. در نتیجه آن را با امکانات محدود مالی و ابزاری به بهترین شکل ممکن برپا کردند و در حد اعلا از هنر و سلیقه شخصی شان در مزارآرایی بهره جستند و سعی کردند با قراردادن یادگارهای شهید در ویترینهای آلومینیمی سر مزار و با ایجاد فرمهای مناسب، زائر را در همان چند لحظه زیارت با ویژگیهای شهید آشنا کنند. این یعنی نگاه به مزارها به مثابه فضایی برای حفظ یک میراث و انتقال یک فرهنگ و به مثابه موزه زندهای از آثار شهید در جبهههای حق علیه باطل است.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: این یکسان سازی باعث شد که همه مزارهای شهدا، سنگهای آن و ویترینهای آن که حاصل زحمات و دقت نظرهای خانواده شهدا بود، به آسانی از بین برود و فضای معنوی حاکم به آن که نتیجه همان خلوص و ذوق عارفانه خانوادههای شهدا در تحکیم این فرهنگ بود، نابود شود. استحکام مزار شهدا و اصلاح مسیر رفت وآمد نباید منجر به صدمه زدن به راه مسیر شهدا و ناپایدارکردن اندیشه و انتقال فرهنگ شهدا میشد.
در پایان این بیانیه آمده بود: ما خانواده شهدا، فعالان فرهنگی و تشکلهای مردمی دفاع مقدس در مشهد، علاوه بر مطالبه جدی از مسئولان برای پاسخگویی در این امر، راه پیگیری حقوقی و قانونی برای مشخص شدن مقصران و تنبیه آنان را باز میبینیم و برای تکرار این خیانت فرهنگی در مزار شهدای سایر شهرستانها هشدار میدهیم.