به گزارش شهرآرانیوز، سیدحسین فتاحیمعصوم که یکی از شاهدان عینی واقعه خونین نهم و دهم دیماه بوده است در اینباره میگوید: چند روز از پیروزی مبارزان مشهد و وحدت و یکپارچگی اقشار مردم، روحانیان، دانشگاهیان و جامعه پزشکی نگذشته بود که در روز نهم دیماه راهپیمایی عظیم مردمی شروع شد و در خیابان بهار در نزدیکی استانداری تانکهای رژیم ستمشاهی و مزدوران حکومت نظامی بر روی مردم آتش گشودند و با تانکها به داخل جمعیت هجوم بردند و تعدادی از مردم به ویژه زنان را زیر گرفتند.
او ادامه میدهد: در بیمارستان امام رضا(ع) آمادهباش بودیم، حوالی ظهر با انبوهی از مجروحان روبهرو شدیم. در بیرون از بیمارستان مردم انقلابی و خشمگین با دستان خالی به عوامل حکومت نظامی یورش برده و آنها را از تانکها پایین کشیده و خودشان روی تانکها رفته و شعار میدادند. بعدازظهر همان روز مردم با حمله به کلانتریها و آتش زدن فروشگاه ارتش و چند مرکز دیگر بر شدت مبارزه افزودند. مردم خبرها را برای ما به بیمارستان میآوردند. حوالی غروب با آتشسوزی در فروشگاه ارتش مردم موادغذایی و اموال فروشگاه را برای جلوگیری از سوخته شدن به داخل بیمارستان آوردند و در خیابان منتهی به محل تحصن روی هم انبار میکردند. پس از تاریک شدن هوا و شروع حکومت نظامی تیراندازی از خیابان بهار و از جلوی فروشگاه شروع شد. به قدری تیراندازی شدید بود که ما به ناچار بیماران را در زیر تختها و در پناه دیوارها مستقر کردیم تا آسیب نبینند. تیراندازی تا دیر وقت و تا نیمه شب ادامه داشت.
این استاد دانشگاه در ادامه میگوید: برایمان نقل کردند در این مدت عدهای ناشناس یا از عوامل حکومت نظامی تمامی اموال و اغذیه فروشگاه لشکر که مردم به بیمارستان آورده بودند را به غارت بردند و هیچ اثری از آن همه موادغذایی و اموال باقی نماند. آن شب تا صبح ما و بقیه دوستان و کادر پزشکی با دلهره و نگرانی از بیماران نگهداری و مراقبت کردیم. اخبار مختلفی از درگیری نیروهای مردمی با عوامل حکومت به ما میرسید.
وی ادامه میدهد: در صبح روز دهم دیماه ۵۷ در پادگان لشکر ۷۷، آنچه بالا رفت، پرچم کینه و انتقام بود. فرماندهان در راستای دستورهای تیمسار اویسی مبنی بر کشتار فراگیر در سطح شهر مشهد، اقدام به ساماندهی ارتش کردند. برهمین اساس، در مراسم صبحگاه ارتش، برای تحریک احساسات سربازان و درجهداران، اجساد افرادی را که در درگیری شب گذشته به قتل رسیده بودند، به نمایش گذاشتند و آنان را وادار کردند تا مردم را در کوچهها و خیابانها قتل عام کنند و با ایجاد رعب و وحشت، جلوی قیام گسترده مردم را بگیرند. در صبح روز دهم دیماه ۵۷ از ابتدا شاهد آوردن مجروحان به داخل بخش جراحی بودیم که بسیار نگران کننده بود. مردم میگفتند از صبح زود سربازان حکومت نظامی در صف نانوایی و در خیابان مردم را به رگبار گلوله بستهاند. مجروحان را به اتاق عمل میفرستادیم و پزشکان آنها را درمان میکردند، ولی از اواسط روز برتعداد مجروحان افزوده میشد طوریکه آمبولانس تا دم درِ ورودی بخش جراحی میآمد و مجروحان را پیاده میکرد و بچههای مسئول سریعاً آنها را به اتاق عمل میرساندند، به قدری مجروح زیاد بود که اتاق عمل پر شده بود. از طرف دیگر شهدا را هم به سردخانه انتقال میدادند و سردخانه نیز پر شده بود.
این استاد دانشگاه میگوید: طبق آماری که ما داشتیم، بیش از ۱۵۰ مجروح و شهید به بیمارستان امام رضا(ع) و همین تعداد هم به بیمارستانهای قائم و هفدهم شهریور برده بودند. غوغایی برپا شده بود. هر کسی هر کار از دستش میآمد انجام میداد. واقعه دهم دیماه یا یکشنبه خونین مشهد را نباید به فراموشی سپرد و در تاریخ مبارزات مردمی ثبت کرد تا آیندگان بدانند این انقلاب با چه سختی و فداکاری و از جانگذشتگی انسانهای مبارز و وطنپرست و مسلمان به ثمر نشسته است.
چند رویداد مهم
راهپیمایی عظیم مردمی در روز ۹ دیماه ۵۷ و حرکت به سمت استانداری
حضور تانکهای حکومت نظامی برای جلوگیری از راهپیمایی و تیراندازی به سوی مردم
تصرف تانکها و به آتش کشیده شدن آنها توسط مردم خشمگین
سرنگونی مجسمه شاه در میدان شاه مشهد