برگزاری همایش ملی فقه و حکمرانی ۱۴۰۴، در مشهد بررسی هوش مصنوعی از لحاظ فقهی را دنبال می‌کنیم امام حسین (ع) نماد وحدت شیعه و سنی و الهام‌بخش آزادگان جهان است شیعه امام حسین (ع) حجت‌الاسلام‌والمسلمین راشدیزدی: عشق به امام حسین‌ (ع) آدمی را عزیز می‌کند شرکت‌کننده قرقیزستانی مسابقات بین‌المللی قرآن: رسانه‌ها باید مسابقات بین‌المللی قرآن ایران را به جهان معرفی کنند برگزاری اجتماع بزرگ منتظران در عرصه میدان شهدای مشهد(۲۶ بهمن ۱۴۰۳) سالانه حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار زائر خارجی به حرم مطهر امام رضا (ع) مشرف می‌شوند استقبال ۱۰۲ هزار نفر از طرح بین‌المللی «من قرآن را دوست دارم» تشریح برنامه‌های بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه در ایام ولادت امام سجاد(ع) قرآن منسوب به‌دست‌خط مبارک امام حسین(ع) در گنجینه رضوی آیت الله مکارم شیرازی: برخی محتوا‌های شبکه‌های نمایش خانگی منجر به انحراف جوانان می‌شود شرکت‌کننده یمنی در مسابقات بین‌المللی قرآن: اگر واژه‌ای بالاتر از زیبایی سراغ داشتم، آن را برای ایران به کار می‌بردم شرکت‌کننده تونسی در مسابقات بین‌المللی قرآن: برگزاری مسابقات در مشهد، خاطره خوبی را برای ما به یادگار گذاشت غزاله سهیلی‌زاده: موفقیتم در مسابقات قرآن را مرهون عنایت امام‌رضا (ع) هستم ۵ درصد سهمیه حج ایران به عوامل اجرایی اختصاص دارد شناسایی ۱۰ هزار و ۸۰۰ نخبه شاهد و ایثارگر در کشور لزوم نظارت جدی بر قرارداد خودروهای ایثارگران اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز میلاد امام‌حسین(ع) در حرم مطهر رضوی نگاهی به آثار سینمایی مرتبط با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در چهل و سومین جشنواره فجر
سرخط خبرها

«زوار آقا» اولین مسافر مشهد بود

  • کد خبر: ۲۰۵۳۹۵
  • ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۶
«زوار آقا» اولین مسافر مشهد بود
وقتی باهم حرم می‌رفتیم، می‌رفت یک گوشه می‌ایستاد، دوبار زیارت امین‌ا... می‌خواند، یکی از طرف خودش و یکی به نیابت از اموات و حالا من هر وقت حرم می‌روم، سه‌بار زیارت امین‌ا... می‌خوانم که یکی از آن‌ها به نیابت از پدر‌بزرگ است.

اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ چند سالی خانه خاله در یکی از فرعی‌های کوچه عیدگاه بودیم. از آن خانه قدیمی‌ها که سقف چوبی داشت، پنجره‌هایش چوبی بود و حیاط دلبازی داشت که یک درخت انجیر کهن‌سال سال‌ها بود در گوشه حیاطش جا خوش کرده بود. من خوشمزه‌ترین انجیر‌های عمرم را از آن درخت کندم و خوردم.

آن روز‌ها سر رفتن به خانه خاله بین من و خواهر برادرهایم دعوا بود و از هر فرصتی برای رفتن به آنجا استفاده می‌کردیم. یکی از این فرصت‌ها وقتی بود که پدربزرگ می‌خواست برود خانه دخترش و، چون نابینا بود باید یکی از ما نوه‌ها او را همراهی می‌کردیم. معمولا من با او همراه می‌شدم و در طول این همراهی چیز‌های زیادی از او یاد می‌گرفتم.

مثلا وقتی اتوبوس فلکه طبرسی را رد می‌کرد و وارد زیرگذر حرم می‌شد، پدر‌بزرگ می‌گفت، ما به مرقد آقا امام رضا (ع) نزدیکیم، حمد و سوره بخوان. خودش شروع می‌کرد و من هم عادت کرده بودم، همراه با او حمد و سوره می‌خواندم. هنوز وقتی مسیرم به زیر‌گذر حرم می‌افتد، حمد و سوره می‌خوانم، یکی برای امام رضا (ع)، یکی برای پدر‌بزرگ و یکی برای دیگر درگذشتگان. چون پدر‌بزرگ در دهه ۴۰ از افغانستان به مشهد آمده بود و اولین زائر امام رضا (ع) در فامیل بود، همه او را «زوار آقا» صدا می‌زدند.

وقتی باهم حرم می‌رفتیم، می‌رفت یک گوشه می‌ایستاد، دوبار زیارت امین‌ا... می‌خواند، یکی از طرف خودش و یکی به نیابت از اموات و حالا من هر وقت حرم می‌روم، سه‌بار زیارت امین‌ا... می‌خوانم که یکی از آن‌ها به نیابت از پدر‌بزرگ است. وقتی هم از حرم به خانه بر‌می‌گشتیم در راه برای من از خاطراتش در اولین سفر به مشهد می‌گفت. از اینکه چقدر سختی کشیده تا از غزنی به مشهد رسیده و از حال غریبی که در اولین زیارت داشته می‌گفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->