سیدمحمد عطائی | شهرآرانیوز محدوده گلشهر منطقه ۵ با چهار محله شهیدآوینی، ثامن، نیزه و امیرالمؤمنین (ع) به «افغانستان کوچک» معروف است. جمعیت زیادی از مهاجران افغانستانی که کسبوکارشان هم تاحد زیادی به وجود بارگاه مطهر امامرضا (ع) و زائران حضرت وابسته است، سالهای سال است که در این محلات ساکن شدهاند.
در این مدت، بسیاری از زنان و مردان مهاجر با ایرانیها وصلت کردهاند و پیوند دو ملت ناگسستنیتر از قبل شده است. سوای این، جامعه مهاجر افغانستانی همیشه پاسدار خاک کشورمان بوده و در جنگ تحمیلی و مبارزه با تکفیریها نیز، رزمندگان بسیاری اعزام کرده است. در این شماره از شهرآرامحله سراغ مادران این محدوده آمدهایم تا خواستههایشان را از نمایندگان احتمالی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران بشنویم؛ خواستههایی که یک سمت و سو بیشتر ندارد.
برای گفتگو با چند بانوی ایرانی ازدواجکرده با مردان خارجی، وارد منزل یکی از آنها میشوم. نفر اول فاطمه مغربی است که حدود چهلسال دارد. او در ابتدای گفتگو خواستار پیگیری اجرای قوانین وضعشده توسط نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی است و میگوید: قوانینی درباره اعطای هویت به فرزندان مادر ایرانی تصویب شده است، اما انگار در مشهد اجرا نمیشود.
در سالهای گذشته فقط عده کمی توانستهاند برای فرزندانشان شناسنامه بگیرند و مابقی، که تعداد آنها هم کم نیست، در انتظار اجرای قانون هستند. هربار که برای پیگیری پرونده فرزندانمان به اداره اتباع استان خراسان رضوی میرویم، میگویند «پرونده شما درحال بررسی است.» چندسال گذشته، اما این پروندهها هنوز تعیین تکلیف نشده است. نماینده مشهد در مجلس بعدی میتواند قبل از هر کاری، اجرای قانون قبلی را پیگیری کند.
مریم گلایم، دیگر مادر ایرانی، درباره بلاتکلیفی پرونده شناسنامه دار شدن برای فرزندانش میگوید: قبلا قانونی بود که فرزندان بالای هجدهسال مادران ایرانی میتوانند شناسنامه بگیرند. خیلیها همان زمان اقدام کردند و کارشان پیش رفت، اما قانونی دیگر آمد که دیگر شرط هجدهسال را نداشت؛ یعنی از بدو تولد میتوانستیم برای فرزندمان شناسنامه بگیریم. با تغییر این قانون، پروندههایی که پیشازاین برای فرزندان بالای هجدهسال درجریان بود، کنار گذاشته شد و ما باید دوباره اقدام میکردیم. تا الان حدود چهارسال است که اکثریت قریببهاتفاق درخواستکنندگان، به ویژه در مشهد، منتظر تأیید نهادهای ذیربط هستند و پاسخی دریافت نمیکنند. من از نماینده مجلس انتظار دارم که از طولانیشدن این روند جلوگیری کند و تلکیف مهاجران و فرزندانشان را یکبار برای همیشه مشخص کنند.
اعظم رفیعی، مادر ایرانی ساکن گلشهر، درباره بلاتکلیفی فرزندانش به ویژه در این ایام نزدیک انتخابات میگوید: چهار سال کامل است که تمام مراحل دریافت شناسنامه را برای فرزندانم انجام دادهام، اما هنوز تأیید نهایی نشدهاست. این بچهها اگر شناسنامه داشتند، میتوانستند در انتخابات شرکت کنند و برای سرنوشت شهر و کشورشان تصمیم بگیرند، اما در حال حاضر شهروند این خاک نیستند.
او میگوید: امسال پسرم قرار بود رشته تحصیلیاش را در دبیرستان انتخاب کند و دوست داشت علومانسانی بخواند تا بتواند وارد دانشگاه شود و در رشته حقوق تحصیلاتش را ادامه دهد. معدلش هجده و نیم بود؛ اما گویا ابتدا آنها که شناسنامه دارند، انتخاب رشته میکنند و اگر جایی ماند بعد نوبت به فرزندان مادران ایرانی میرسد. مشاور مدرسهای که فرزندم برای ثبتنام رفته بود، به پسرم گفته بود «تو که نمیتوانی به دانشگاه بروی و اگر بتوانی هم در آینده نمیتوانی وکالت کنی و آخرش کارگری؛ پس به هنرستان کار و دانش برو.» پسرم چند روز گریه کرد و آخر فقط بهخاطر اینکه من خوشحال شوم، راضی شد تا در رشتهای که به آن علاقه نداشت، درس بخواند. نمایندگان مجلس اگر بخواهند، میتوانند گره از کار ما باز کنند.
مادری ایرانی که تجربه کار در آموزشوپرورش را هم دارد، اما نمیخواهد نامش ذکر شود، درباره وضعیت دانشآموزان مهاجر و فرزندان مادران ایرانی میگوید و اضافه میکند: ثبتنام بچههای مهاجر و فرزندان مادران ایرانی در مدارس همیشه با مشکلاتی روبهروست. یا باید پاسپورت را تمدید کنند یا کارت آمایش و دیگر مدارک هویتی داشته باشند که خود داستانیهایی دارد. علاوهبراین تمدید مدارک همیشه پرهزینه است. پیش میآید که دانشآموز یکیدو ماه از تحصیل بازبماند و پس از رفع مشکل دوباره به مدرسه برگردد.
او با بیان اینکه بین فرزندان جامعه مهاجر، تنها فرزندان خانواده شهدای مدافع حرم هستند که با مشکل روبهرو نمیشوند، میگوید: دانشجوها باید ویزای دانشجویی بگیرند و برای این کار باید به افغانستان و شهر هرات بروند و برگردند. این سفر و دریافت پاسپورت از افغانستان هم هزینه مالی دارد و هم باتوجهبه شرایط افغانستان، گاهی جان آنها را به خطر میاندازد.
او صحبتش را با نمایندگان مجلس آتی با این جمله پایان میدهد: درخواست اصلی ما این است که حداقل بین دانشآموزان و دانشجویانی که اینجا به دنیا آمدهاند و تعدادیشان هم مادر ایرانی دارند، با دیگر دانشآموزان و دانشجویان تازهوارد به ایران فرق بگذارند. اینها متولد کشور ایران هستند و این خاک را دوست دارند. نمایندگان مجلس در وضع قوانین، نگاهشان به این موارد باشد.
محبوبه راستین هم که با یک مهاجر ازدواج کرده است، درباره مشکلات خدماتی و درمانیای میگوید که یک زن در شرایط او تجربه میکند. او میگوید: من ایرانی هستم و فرزندانم همگی اینجا به دنیا آمدهاند، اما، چون همسرم اصالتا افغانستانی است، بیمه درمانی یا کمکمعیشتی مثل یارانه خانوار دریافت نمیکنیم. در حال حاضر شوهرم بیمار است و توانایی کار ندارد و خودم باید دو نوبت کار کنم تا هزینهها را جور کنم. علاوهبراین هرسال کلی هزینه برای تمدید مدارک اقامت پرداخت میکنیم که باتوجهبه شرایط خانواده ما امر بسیار دشواری است.
اکرم عنایتی، دیگر بانوی ایرانی که با مردی مهاجر ازدواج کرده است، درباره مجوز اشتغال همسرش میگوید، شاید قانونی در مجلس تصویب شود که بتواند یا گرفتن مجوز اشتغال را آسان کند یا اینکه هر نهادی نتواند به هر بهانهای باطلش کند. او میگوید: همسر من مجوز اشتغال دارد. در مجوز او نوشته شده «تسبیحفروشی». در بازار رضا غرفهای اجاره کرده بود، اما پس از حادثه تروریستی شاهچراغ، دستورالعملی وضع شد که مهاجران افغانستانی تا سهکیلومتری اطراف حرم مطهر، حق اشتغال ندارند.
بار اول که مأموران برای سرکشی آمدند، جریمه شد و چهلروز بیکار در خانه نشست. از آن پس هم دائم میرفت و میآمد تا با مأموران برخورد نکند. اگرچه بالاخره این قضیه حل شد، اما چندین ماه پرتنش و سخت را پشت سر گذاشتیم. دوست من هم همسرش افغانستانی بود و برای کار بنّایی در ساختمانی نزدیک بابالجواد (ع) مجوز اشتغال گرفته بود، اما با اجرای این طرح، نتوانست در آن مجموعه کار کند.
منصوره صبوری، دیگر مادر ایرانی، برای گفتگو با نماینده مجلس بعدی، دل پردردی دارد. او آینده فرزندش را بربادرفته میداند و میگوید: پسر من، ترم آخر رشته مهندسی درس میخواند. چند ترم پیش، درسش تمام شده است؛ اما دو واحد نگه داشته و چند ترم هم مرخصی گرفته است تا شناسنامه ایرانیاش صادر شود. هنوز که هنوز است، تأییدیه نهادهای مربوطه به دست اداره اتباع نرسیده و پرونده ما پس از سالها هنوز معلق است.
این مادر میگوید: اگر فرزندم ویزای دانشجویی بگیرد، یعنی تابعیت پدر افغانستانیاش را پذیرفته است و دیگر شناسنامه ایرانی به او تعلق نمیگیرد و اگر هم ویزا نگیرد، دانشگاه بیشتر از این به او اجازه تحصیل نمیدهد. درنهایت بهخاطر همین قضایا چندروز پیش به دانشگاه رفت و از ادامه تحصیل انصراف داد، آن هم زمانی که درسش تمام شده بود.
عطیه علوی، بانوی مهاجر که بهتازگی وارد خاک ایران شده است، درخواستی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دارد. او میگوید: زمانی که طالبان حکومت را در شهر مزارشریف در دست گرفت، برای دخترانم نگران شدم. مجبور بودم هر سه دخترم را به کابل بفرستم تا امنیت داشته باشند، ولی پس از مدتی کابل هم به دست آنها افتاد.
درنهایت مجبور شدیم به ایران مهاجرت کنیم. در حال حاضر اینجا باید برای سهنفر از افراد خانواده هر کدام ۱۰۰میلیونتومان وثیقه بگذاریم، اما آه در بساط نداریم. نه راه پیش داریم و نه راه پس. ما حتی پاسپورت نداریم که بتوانیم از ایران به کشور سومی برویم و، چون روابط دولت ایران با طالبان رسمی نیست، هیچ امکانی برای گرفتن پاسپورت در سفارتخانههای افغانستان هم نیست.
زهرا چنارانی، دیگر مادر ایرانی، در دفاع از مهاجران تازهواردشده به ایران صحبت میکند و به تعدد قوانین و طرحهای مختلفی که هرازچندگاه اجرا میشود، اعتراض دارد و میگوید: همیشه درحال پیگیری اخبار در گروههای مختلف هستیم؛ چون دائم قوانین جدیدی وضع میشود یا دستورالعملها تغییر میکند.
مثلا اخیرا دستورالعملی آمده است که مهاجران تازهواردشده به ایران که از اداره اتباع سربرگ گرفتهاند، باید به دفاتر کفالت امور مهاجران مراجعه کنند و در ازای هر فرد بالای هجدهسال، صدمیلیونتومان وثیقه بگذارند. این درحالی است که بسیاری از خانوادههای تازهآمده از چنگال گروههای تندرو در افغانستان فرار کردهاند و دارایی و مایملکی ندارند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی میتوانند با وضع قوانینی منعطف، شرایط زندگی برای این آوارگان مسلمان و خانهبهدوش را راحتتر کنند.
مهمترینخواستههای مادران ایران دارای فرزند مهاجر را از دستگاه قانونگذاری کشور در دو گروه تلگرام و ایتا-که مهاجران زیادی در آنها عضو هستند- به رأی گذاشتیم تا نظر و خواسته آنها را نیز در این خصوص جویا شویم. ۱۶۵ نفر در گروه ایتا در این نظرسنجی شرکت کردند و ۱۱۴ نفر نیز در گروه تلگرام.
از آنجاکه رأیدهندگان گروه تلگرام، فقط امکان انتخاب یک گزینه را داشتند، اما رأیدهندگان گروه ایتا میتوانستند چند انتخاب داشته باشند، امکان تجمیع آرا وجود ندارد. به همین ترتیب آرای مأخوذه از هر گروه را جداگانه اینجا آوردهایم.
۱. رفع مشکلات قانونی ثبت ازدواج و ثبت فرزندان مهاجر
۲. قانونگذاری مشخص و فراگیر درباره وضعیت ادامه تحصیل فرزندان مهاجران در آموزشوپرورش و تحصیلات عالی
۳. تعیین تکلیف وضعیت قانونی دریافت مجوز اشتغال، بیمه حوادث و درمان و حسابهای بانکی برای مهاجران
۴. پیگیری اجرای قانون درباره ساماندهی هویت فرزندان مادر ایرانی