صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ حادثه‌ای که فریبا متخصص را راهی اتاق عمل کرد درآمد فیلم بچه مردم تقدیم بهشت امام رضا (ع) می‌شود سانس‌های فوق‌العاده سومین روز فیلم فجر۴۳ اعلام شد (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) وقتی همه خوبیم! | درباره هیاهوی بی‌مورد برای مدیریت انجمن سینمای جوان مشهد  بهرام رادان رسماً از داوری چهل وسومین جشنواره فیلم فجر خارج شد جزئیات تصادف آرمان امیدی، خواننده مسجدسلیمانی برنامه عصر جدید اکران ۳ فیلم کوتاه مشهدی راه‌یافته به فجر در سینما مهر کوهسنگی شهاب آسمان بازیگری | درباره شهاب حسینی، بازیگر نام‌آشنای سینمای ایران جست‌و‌جو در دنیای امپرسیونیسم | گزارشی از نمایشگاه گروهی نقاشی در نگارخانه آسمان مشهد نگاهی به مسیر هنری میترا حجار، به بهانه سالروز تولدش آموزش داستان نویسی | این شانزده نفر که به من زل زده اند (بخش دوم) پسرى که پاره تن رسول خدا بود | روایت «الفتوح» از تولد امام حسین(ع) که پروردگار هم‌زمان آن را تهنیت و تسلیت گفت جدول اکران فیلم‌های جشنواره فجر ۱۴۰۳ در سینما آفریقا مشهد + تاریخ و ساعت نشست خبری بیست‌ودومین جشنواره فجر مشهد برگزار شد | اکران ۳۲ فیلم سینمایی و انیمیشن در سینما‌های آفریقا، هویزه و سیمرغ + فیلم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ آغازبه‌کار نمایشگاه خوشنویسی و تذهیب هنرمندان تایباد و هرات افغانستان انتقاد انیمیشن‌سازها در جشنواره فجر: نه داوری درست داریم نه نگاه درست گفتگو با مهتاب ناظری، برنده جایزه برترین بازیگر بخش دیگرگونه‌های اجرایی تئاتر فجر برای نمایش تلقین درخشش هنرمندان مشهدی در جشنواره تئاتر فجر | تندیس برترین اثر بخش دگرگونه‌های اجرایی به نمایش «تلقین» رسید
سرخط خبرها

پایتخت و جابه‌جایی مرزهای اخلاق

  • کد خبر: ۲۲۱۱۸
  • ۰۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۷
  • ۱
پایتخت و جابه‌جایی مرزهای اخلاق
غلامرضا بنی‌اسدی، روزنامه‌نگار
متاسفم، «پایتخت» رکورد دروغ را جا به جا کرده و مرز‌های پنهان کاری خانوادگی را فرسنگ‌ها آن سوتر گذاشته است. همه به هم دروغ می‌گویند. نقی به هما. هما به نقی، ارسطو به هر دو و .. همه دارند به هم دروغ می‌گویند. در همین قسمتی که پنجشنبه پخش شد، نقی در خانه بود، اما به مالکی، کاراکتر نماینده مجلس، می‌گفت در پمپ بنزین است و دوباره که زنگ زد، باز در خانه بود و از تعویض فیلتر (ویا قطعه‌ای دیگر) سخن می‌گفت. سارا و نیکا هم بی اطلاع پدر و مادر، نصاب به خانواده آورده بودند و. قصه بدآموزی ها، خط به خط ادامه پیدا می‌کند. ساختار خانواده که در فصل‌های قبلی این سریال از نقاط ممتاز آن به حساب می‌آمد در این فصل، به کل منهدم می‌شود. مگر بمبی قوی‌تر از دروغ هم داریم در زندگی؟ همان هم در این سریال دارد جا به جا منفجر می‌شود. عجیب این که قصه جوری پیش می‌رود که مخاطب نه تنها زشتی دروغ را درنمی یابد بلکه بدان می‌خندد و انگار اگر در موقعیت مشابهی قرار بگیرد از تاسی به این شیوه و تنظیم رفتار به این قاعده، پرهیز نخواهد کرد. روشن است که نتایج آن دروغ‌ها دیگر کمیک و خنده آور نخواهد بود بلکه تلخ‌تر از زهر، در رگ زندگی جاری خواهد شد در رگ جامعه نیز هم. بگذریم که علاوه بر دروغ، پنهانکاری، تملق، جعل عنوان، به بازی گرفتن مفاهیم مقدس و. نیز پایه‌های «پایتخت» را لرزان می‌کند. از دیگر شیرین کاری‌های سریال هم متهم کردن صدا و سیما به کار‌های نابخردانه است. چیزی که اگر به کلمه تبدیل و در روزنامه‌ای بنشیند، مدیر و نویسنده آن باید برای پاسخگویی شکایت این سازمان راهی دادگاه شود، اما در این «خود ساخته تلویزیون» بدان متهم می‌شود و امضای ناظر پخش هم پای آن می‌نشیند! کجای قانون، «به شوشتر زدن گردن مسگر» را گردن می‌نهد که در این سریال آن را فرض می‌پندارد و به خاطر «گناهی که یک آهنگر در بلخ انجام داده» بدین شرح که خواهر بهبود در مسابقه آشپزی یک شبکه آن ور آبی، از هما سعادت تشکر کرده، کارمندی که از فیلتر‌های سخت این سازمان عبور کرده و می‌تواند در برنامه زنده و آن هم خبر خوانی شرکت کند، را تا مرز اخراج یا حد اقل اخطار پیش می‌برد؟ باز هم بگذریم که قصه تمسخر کار‌های تلویزیون در خود تلویزیون به این مجموعه تلویزیونی ختم نمی‌شود و در برنامه «دور همی» ویژه هم بدان پرداخته شد. باری، تلویزیون شاید اختیار آبروی خود را داشته باشد، اما قطعا اختیار بازی بااعتقادات و فرهنگ جامعه را ندارد و نباید با آسان سازی دروغ و ساده سازی پنهان کاری، نظام جامعه و نهاد خانواده را به بازی بگیرد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۹
0
0
فقط همین یکی دو قسمت را مرور کنیم:
بچه ها بدون اجازه پدر (نقی) اردو می روند و به وی دروغ می گویند...
فرزند (بهتاش) به مادر خود و به بقیه بزرگترها بی احترامی می کند و حتی پدر خود را در خواب نقی، در فرودگاه کتک می زند.....
درب منزل را باز نمی کنند و به دروغ وانمود می کنند منزل نیستند....
فرزند کوچک فریبا ضمن بی احترامی به رحمت که جای پدرش را دارد او را کتک می زند.....
هما که نقش محوری در دروغگویی ها (از جمله پنهان کاری شغلش و... دارد) مثل قهرمان خاتمه دهنده قائله هاست.....
زن تقی شوهرش را کتک می زند....
چندین بار اشاره می شود که سرگرمی دختران نقی پلکیدن در اینستاگرام است....
کار خلاف و مواد مخدر پولساز است و هیچ عاقبت بدی ندارد....
آب زمزم..... ریاکاری با جای مهر و نماز بلند خواندن و...... تداوم تمایل به رابطه زنی که شوهر دارد (زنده است) با مرد نامحرم و ناراحتی از زنده بودن شوهرش...... و...... و..... و.....
کلکسیونی از بدآموزی و پیامهای بد غیرمستقیم برای مخاطب درست کرده
خنده دار است. اما خنده به قیمت ذبح اخلاق.
خیلی زحمت کشیده اند و نکات مثبتش جای خود، اما ای کاش این اشتباهات و ضعفها در سری اخیر مجموعه ی پایتخت وجود نداشت و امیدوارم در برنامه های آتی بیشتر دقت شود و مسؤولانه تر و با احترام بیشتری به مخاطب و اخلاقیات ساخته شود
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->