۵۲ زائر ایرانی در عربستان بستری شدند (۱۴ خرداد ۱۴۰۴) اعمال مخصوص شب و روز عرفه پنج شب با امام(ره) | واکاوی ابعاد مغفول‌مانده یک رهبر تاریخ‌ساز در برنامه «رواق امام» ازدحام زائران کربلا در مرز مهران در آستانه روز عرفه + فیلم ۲۰ هزار لباس شیرخوارگان حسینی در حرم مطهر رضوی دوخته خواهد شد تولیت آستان قدس رضوی: ۳۶ سال زعامت رهبر معظم انقلاب، استمرار راه امام خمینی (ره) است انتشار برای اولین بار | دست نوشته شهید حاج قاسم سلیمانی درباره امام خمینی (ره) + عکس مردی که به وعده‌اش عمل کرد | روایت رئیس جمهور ونزوئلا از دیدار با شهید سلیمانی + عکس نشست تبیینی انتقال تجربه «پشت پرده» در مشهد برگزار شد| تمدن غرب در اختیار یهود+ فیلم بزرگداشت سالگرد ارتحال امام‌خمینی(ره) در بیش از هزار شهر و روستا‌های کشور | پوشش خبری برنامه توسط ۶ هزار خبرنگار حرم امام‌رضا(ع)، میزبان نمایشگاه «از نهضت تا رحلت» به‌مناسبت سالگرد ارتحال امام(ره) اعلام جزئیات اقامه نماز عید قربان در حرم امام‌رضا(ع)، جمعه (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) برگزاری مراسم دعای پرفیض عرفه ویژه ناشنوایان و کم‌شنوایان در حرم امام‌رضا(ع)، پنجشنبه (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: ارتباط با خانواده شهدا، قدرت مضاعفِ همه حرکت‌های نظام است تشریح ابعاد حج از دیدگاه امام خمینی(ره) از گستراندن سفره‌های اطعام غدیر در مساجد مشهد تا نهج‌البلاغه‌خوانی در دهه ولایت ۱۴۰۴ آیین تکریم خانواده شهدای کانون مساجد کشور با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد (۱۳ خرداد ۱۴۰۴) در سوگِ آفتاب آغاز پویش جمع‌آوری تجهیزات پزشکی و دارو برای زائران اربعین ۱۴۰۴ توصیه‌های بهداشتی و ایمنی به زائران در آستانه عزیمت به مشاعر مقدسه
سرخط خبرها

ثبت یک رفاقت ۵‌نفره

  • کد خبر: ۲۲۷۱۷۹
  • ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۱
ثبت یک رفاقت ۵‌نفره
ما چهار نفر همیشه باهم بودیم. هم بچه یک محل بودیم، هم توی مدرسه طاهر، سر یک کلاس می‌نشستیم.

ما چهار نفر همیشه باهم بودیم. هم بچه یک محل بودیم، هم توی مدرسه طاهر، سر یک کلاس می‌نشستیم. آقای کفشچی، ناظم مدرسه با آن نگاه همیشه نگران و ابرو‌های گره خورده، هروقت یکی از ما را تنها توی حیاط یا راهروی مدرسه می‌دید، می‌پرسید: پس اون سه‌تا وروجک دیگه کجان؟ سرکلاس، وقتی که امتحان داشتیم، معلم‌ها هر کدام از ما را یک کنج کلاس می‌نشاندند که حسابی از هم دور باشیم. اهل تقلب نبودیم، اما اگر کنار هم می‌نشستیم شوخی‌ها و کرکر خنده‌مان حواس بقیه را پرت می‌کرد. همه عادت کرده بودند ما چهار نفر را با هم ببینند.

معلم ادبیاتمان آقای رحیم‌زاده، با آن صدای بم و مهربانش ما را چهارتفنگدار صدا می‌کرد. ما هم از داشتن این لقب کیف می‌کردیم. بینمان قهر و آشتی هم بود، اما اگر قهری بین دو نفر پیش می‌آمد، آن دوتای دیگر نمی‌گذاشتند فاصله بین قهر تا آشتی از چند ساعت و گاهی از چند دقیقه بیشتر شود. یادم می‌آید مجید که به محله ما آمد، اوایل تابستان بود. مدرسه‌ها تازه تعطیل شده بود و ما قرار‌های چهارنفره‌مان را جلو دیواری می‌گذاشتیم که روی آن تصویر حرم امام رضا (ع) نقاشی شده بود. 

اسم این دیوار را گذاشته بودیم دیوار حرم. قرار‌ها و آشتی‌کردن‌ها و بگو و بخند‌هایمان جلو دیوارِ حرم بود. مجید و خانواده‌اش، تازه‌واردان محله ما بودند. خانه‌شان تهِ کوچه بود. بعدازظهر‌ها که ما سرِ قرار همیشگی‌مان، دور هم جمع می‌شدیم و می‌گفتیم و می‌خندیدیم، مجید جلو در خانه‌شان می‌ایستاد و از دور ما را تماشا می‌کرد. تا ما نگاهش می‌کردیم سرش را پایین می‌انداخت و طوری وانمود می‌کرد که انگار اصلا ما را ندیده.

 تا اینکه یک روز نزدیک ظهر زنگِ درِ خانه ما را زدند، در را که باز کردم مجید با یک کاسه آش توی دستش جلو در ایستاده بود. بفرمایید، نذریه! کاسه را که گرفتم، مجید صبر نکرد و برگشت سمت خانه‌شان. داشت دور می‌شد که با صدای بلند گفتم: بعدازظهر میای جلوی دیوار حرم؟ مجید برگشت، چشمان متعجبش را به من دوخت و با لحن پرسشگری گفت: دیوار حرم؟

لبخندی زدم و با انگشت محل قرارم با بچه‌ها را نشانش دادم و گفتم: همون دیواری که روش حرم امام رضا (ع) رو کشیدن دیگه! مجید لبخند پهنی زد و با صدای بلند جواب داد: میام حتما و دوید به انتهای کوچه، به سمت خانه‌شان. بعدازظهر مجید زودتر از ما آمده بود. جلو دیوار حرم خیلی زود با مجید رفیق شدیم. حالا دیگر چهارتفنگدار نبودیم، شده بودیم پنج رفیق.

عکس: فیروزه جمعه پور

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->