فردوسی در تاجیکستان بود، هست و خواهد ماند. مردم تاجیک همانند هم زبانان خود در اقصی نقاط جهان شاید از نخستین روزهای تألیف شاهنامه و پخش و نشر آن در اذهان و زبان مردمان و نیز کتابت آن، با روح این اثر و گوینده بانام آن هم صدا و همراه بودند و احتمال میرود در آن روزگارانی که مرزهای امروزی وجود نداشت، از مرگ هوشنگ، پسر سیوهفتساله دانای توس گریان و از پایان پیروزمندانه انشای شاهنامه شادمان شده اند و آنگاه که محمود غزنوی با دلایل مختلف نامه باستان را نپذیرفت، همراه با سراینده شاهنامه او را نفرین و شاید در نوشتن هجو او با افزودن ابیاتی بر آن همراهی کرده اند. منابع در این زمینه اخبار ضدونقیضی دارند که شاید هم خود فردوسی آن را نوشته و احتمال هم میرود این هجو از سوی آنانی که حکومت او را قبول نداشتند، سروده شده باشد.
باری، فردوسی با شاهکار شاهوارش در بطن جامعه ما، در سویدای قلب مردمان آن دیار و در هر رسموآیینشان قرار داشته و دارد. بعید نیست نام رستم و سیاوش و اسفندیار و گیو و گودرز قبل از سرودن شاهنامه برای مردمان آن خطه آشنا و در زبانشان بود، ولی یقین دارم سخنور طوسی جامه ابدیت بر تن آنان کرد و روایات و اسطوره از زبان فردوسی مکتوب شد. اگر این طور نبود، رنگین کمان آسمان از زبان مردمان این سرزمین «کمان رستم» خوانده نمیشد، زادن طبیعی زنان «رستمینه» نبود و صفت دلیران و قهرمانان «رستمانه» یا رستمپَنجه صدا نمیداد.
بدون اغراق خانوادهای را در تاجیکستان و سایر کشورهای آسیای میانه نمیتوان پیدا کرد که به فرزندان خویش از شاهنامه نامی ننهاده باشد یا دست کم ابیاتی از نامه ارزشمند فردوسی از حفظ نباشند. قابل ذکر است، در اکثر نقاط ورارودان شاهنامه پسند خاصوعام بود و هست و حتی در دشتهای قزاق به نوشته اتگین کمیسبایف، محقق قزاقستان یک جلد شاهنامه مهریه عروسان بوده است.
استاد صدرالدین عینی (۱۸۷۸-۱۹۵۴) بنیان گذار ادبیات نوین تاجیک به مناسبت هزاره فردوسی در سال ۱۹۳۴ رساله ارزشمند «درباره فردوسی و شاهنامه او» را تألیف کرد که این فتح بابی در فردوسیپژوهی در ورارودان بود. عینی در این نوشته با دقت تمام زندگی فردوسی را مرور میکند و برخی اخبار تذکره و منابع را افسانه و روایات بافتهوساخته میداند و اخبار صحیح را با تکیه بر متن شاهنامه در اختیار خوانندگان قرار میدهد و نیز درباره مقلدان فردوسی، سرودهها در ستایش گوینده شاهنامه سخن میگوید و واژگان شاهنامه را که در میان مردم ورارود کاربرد دارند، اظهار نظر میکند.
استاد عینی همان گونه که پیرامون زندگی مشاهیر فرزانه فارسی زبان-رودکی، ابن سینا، بیدل دهلوی، زین الدین محمود واصفی. رسایل ارزشمند و پربار تألیف کرد، نوشته اش از زندگی و احوال فردوسی نیز دارای اهمیت فراوان است. جایی که مینویسد: «سلاست شاهنامه به درجهای است که اگر به نثر نقل کردن هر کدام از بیتهای آن خواهش کرده شود، غیر از سخنهایی که خود حضرت استاد کار فرموده است، سخن دیگری یافتن ممکن نیست. استاد مثل اینکه به طرز عادی سخن میگفته باشد، با یک سلاست طبیعی شعر انشاد کرده است.»
پس از این رساله مهم استاد عینی بود که دانشمندان و محققان و هنرمندان تاجیک دست به آموزش، تحقیق و تهیه آثار راجع به فردوسی و شاهنامه شدند. چنانچه، ساتم الغ زاده، نویسنده زبردست، شاهنامه را به نثر برگرداند و این کتاب با شمارگان ۵۰ هزار نسخه سال ۱۹۷۷ منتشر شد و در مدت کمتر از یک ماه نایاب شد. این در حالی بود که جمعیت تاجیکستان آن زمان کمتر از چهار میلیون نفر بود و بارها تجدید چاپ شد. همچنین، استاد با الهام از این شور و شوق مردم به شاهنامه، دست به تألیف رمان فردوسی زد و در سال ۱۹۸۵ آن را منتشر کرد که در سال ۱۹۹۶ (۱۳۷۴) کتاب سال ایران برگزیده شد. چاپ کامل شاهنامه در تاجیکستان سالهای شصتم قرن گذشته آغاز شد و تاکنون سه بار منتشر و به بازار عرضه شده است.
همچنین در سالهای ۶۰ و ۷۰ قرن گذشته شرکت سینمایی تاجیکستان، تاجیکفیلم بر پایه داستانهای شاهنامه سه فیلم- «کاوه آهنگر» (۱۹۶۱)، «داستان رستم» (۱۹۷۰) و «داستان سیاوش» (۱۹۷۶) را با کارگردانی بوریس کیمیاگراف ساخت که در میان مردم استقبال صمیمی پیدا کرد.
فرهنگ مختصر شاهنامه را ابراهیم علیزاده، محقق تاجیک تهیه کرد. شاهنامه خوانی در گذشته و امروز در تاجیکستان از رونق بی سابقه برخوردار بوده و بارها از طریق رادیو سراسری انجام شده است. بزرگترین کتابخانه تاجیکستان در زمان اتحاد شوروی نام فردوسی را داشت. تندیس و مجسمههای این شاعر نامدار در بسیاری از شهرهای تاجیکستان نصب شده و چندین خیابان و میدان و کوچه، شهرک و محله، مکاتب و مراکز علمی نام این بزرگ مرد را دارند.
جا دارد در روز بزرگداشت فردوسی و زبان فارسی از فردوسیپژوهان نامدار تاجیک یادی کنیم، از جمله باباجان غفوراف، خالق میرزازاده، کمال عینی، ظاهر احراری، بهرام سیروس، شریفجان حسین زاده، عبدالغنی میرزایف، موسی رجب اف، رسول هادی زاده، میرزا ملااحمد، معروف رجبی، شریف شکوراف، اعلاخان افصحزاد، خدایی شریفزاده، مکرمه قاسمآوا، عبدالنبی ستارزاده، شادی اسراراف، حفیظ رعوفزاده، صفر عبدا...، شادیجان یاراحمدزاد، که در نشر و معرفی شاهنامه خدمات سزاوار تحسین انجام داده اند.
توجه رئیس جمهور تاجیکستان محترم امامعلی رحمان به شاهنامه و مؤلف آن بر سر زبانهاست؛ که در پنجم دسامبر سال ۲۰۲۳ در سمپوزیوم بین المللی به افتخار ۱۱۵سالگی آکادمسین باباجان غفوراف دستور داد به خاطر آگاهی بیشتر مردم از تاریخ و فرهنگ و تمدن نیاگان خویش شاهنامه فردوسی نشر و به طور رایگان در دسترس هر خانواده تاجیک قرار بگیرد.
رئیس جمهوری تاجیکستان گفت: «اگر ما بخواهیم که جاودان در این سرزمین روح فردوسی را زنده نگاه داریم و خود را وارث واقعی او بدانیم، باید همه اندرزهای او را حفظ نموده، طبق آنها عمل کنیم، بهر آرامش و آسایش، وحدت و یگانگی و پایدار گردیدن صلح به جان بکوشیم.»
ابتکار رئیس جمهوری تاجیکستان از سوی جامعه فرهنگی ایران نیز با استقبال صمیمی روبه رو شد و از جمله دکتر محمدجعفر یاحقی، مدیر خردسرای فردوسی و دانشمند ممتاز، دکتر میرجلال الدین کزازی، آن را ستودند.
باباجان غفوراف، دانشمند سرشناس تاجیک که با ابتکار او شاهنامه به زبان روسی ترجمه و نشر شد، در یکی از مصاحبه هایش جایگاه فردوسی و شاهنامه را آن گونه تشریح میکند: «شاهنامه یک دریاست و فردوسی تنها یک شاعر نیست. در این دریا باید با صبوری و مداومت کاوش کرد، تا به تازه ترها رسید. فردوسی هم اجر و عظمتی بیش از یک شاعر دارد: تاریخ را خوب میشناسد، اجتماعش را هم. به این دلیل ضرورتها را تشخیص میدهد و از آینده نگری چشمگیری برخوردار است، یعنی وقتی داستانی را بازمیگوید، با توجه به تاریخ، موقعیتها، ضرورتهای اجتماعی و آینده، از موضع مشخص شروع به روایت کرده است.»
شاید بتوان گفت حرف غفوراف کلام همه مردم و پژوهشگران تاجیک است که از زبان او صدا داد.