کرونا، مدتهاست که در تیتر یک رسانهها جا خوش کرده است. با اخبار کرونا به خواب میرویم و با اخبار کرونا اگر زنده باشیم! بیدار میشویم. تب کرونا همه رسانهها را بلعیده است. مذهبیها از فیض شعبان غافل شدهاند. حساسها، وسواس شستوشو گرفتهاند. بدبینها، همه را ناقل میبینند، بیخیالها، از سفر رفتن احساس شجاعت میکنند و خلاصه همه دنیا را ۴۰ روزی است داریم از دریچه کرونا میبینیم. حالا نعمتهای مجهول صحت و امنیت را بهخوبی قدر میدانیم. دیگر دل خیلیها برای یک سلام و علیک معمولی لک زده است. حتی آنهایی که اهل روبوسی هم نبودهاند، دیگر دوست دارند یکی باشد بتوانند یا جرئت کنند با او گرم و صمیمی دست بدهند.
اما همه ابعاد ماجرا این نیست. روزمرگی نگرانکننده حاکم بر فضای اجتماعی، برخی را نگران حال و فردای بشر و البته هموطنان کرده است. مشاغل بسیاری آسیب دیدهاند. مرگ مشاغل در گذشته اگر به وسعت ۲ نسل اتفاق میافتاد، اینبار تنها در ۴۰ روز در حال روی دادن است. از حوزههایی مانند گردشگری، هتلداری، صنعت غذا، صنعت بستهبندی، صنعت ساختمان تا کارگران روزمزد و مشاغل خردهپا، کاملا متأثر از شیوع بیمهابای کرونا، به شدت زیر فشار هستند. کاهش چشمگیر مشتریهای پرسهزن در خیابانها و دکانها هم غافلگیرکننده است. برخی مغازهها با راهاندازی گروههای مشتری در اپلیکیشنها تلاش دارند بازار خود را از دست ندهند، ولی بهصورت عمومی بازار در رکود سنگینی قرار گرفته است.
سؤال اصلی این است، درحالی که جناب کرونا حالا حالاها میهمان ماست، برای اقتصاد کرونایی چه باید کرد؟
چند پیشنهاد اولیه شاید کمک کند تا هموطنان، مدیران و افراد مؤثر بهتر بتوانند برای کنار آمدن با اقتصاد کرونایی تدبیر کنند:
۱-هر مجموعهای از جمله صندوقهای خانوادگی، محافل خانوادگی، هممحلهایها و... خوب است تلاش کنند تا از وضعیت ضعیفترهای جمعشان خبردار شوند و با کمک نقدی یا با سفارش کار آنها را کمک کنند، مانند اقدامی که ما در محله کوثر یا خانواده خود انجام دادهایم.
۲-با هدف حفظ وضعیت خانهنشینی مردم و ایجاد اشتغال برای کارگران روزمزد، شبکههای پیک توزیع محصولات از سوی شرکتهای زنجیرهای، یا شهرداریها و نهادهای توانمند، با انجام آموزشهای بهداشتی لازم سریعتر ایجاد شود.
۳-آموزش از حالت دوسویه معلم و شاگردی، به سوی آموزش چندهستهای و مشارکت آموزشگیرندگان با هم در فضای مجازی تبدیل شود. تأمین این حجم محتوا کار یک نهاد نیست، بلکه باید مشارکت مردم و آزادسازی ظرفیت آموزش مردم به مردم از سوی نظام اجرایی کشور بسترسازی شود.
۴-در جهان رسانهای کرونایی، مجریمحوری و رسانه مونولوگ محکوم به فنا خواهد بود. بگذاریم مردم هم برای هم حرف بزنند. این زنجیره خواهد توانست حتی تا کارآفرینی و فروش و... هم رشد کند و خانمهای خانهدار و آقایانی که حالا به اجبار خانهنشین شدهاند را وارد اقتصاد دوره کرونا کند.
۵-خیران در وقف فضای مجازی و تأمین اینترنت برای افراد محروم و صنایع در ایجاد اشتغال خانگی بیش از گذشته وارد شوند. بسیاری از محصولات میتوانند در خانهها مونتاژ شوند.
۶-تقویت تولید صنایع فرهنگی و صنایع خلاق که باتوجه به عقبه غنی تمدنی ایرانی و از همه مهمتر معنویت ایرانیاسلامی، ما را در تجربه تحمل کرونا از جهانیان جلو انداخته است.