آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ وقتی میگویند سیره کلامی و عملی اهلبیت (ع) ترجمان قرآن است، یعنی آن آموزهها و رهنمودهایی که خدای متعال در قرآن به ما ارائه کرده است تا به وسیله آنها راه خوشبختی را پیدا کنیم و طعم شیرین حیات طیبه را بچشیم، از طریق سیره و توصیههای ائمه معصوم (ع) دستییافتنیتر میشود. مرور روایات آن حضرات هم بهخوبی شاهدی بر این ادعاست، از اینرو در چهارشنبهای امامرضایی، یکی از توصیههای اخلاقی عالم آلرسول و اثرگذاری آن در اصلاح و ارتقای سبک زندگی را بررسی میکنیم.
امام رضا (ع) میفرمایند: «خشم، کلید هر بدی است» (مشکاهالانوار، ص۳۸۳، ح۱۲۶۶). در بررسی دلیل این جمله و تأکید بر آن، آموزههای بسیاری دراختیار داریم که بهخوبی این سخن امام مهربانیها را تأیید و اسرار آن را بازگو میکند؛ بهویژه آنکه به تصریح آموزههای دینی، خشم و غضب باعث میشود عقل از کار بیفتد و انسان دیوانهوار حرکاتی را انجام دهد که مایه ترس یا تعجب دیگران شود. امامعلی (ع) میفرمایند: «غضب، عقل آدمی را فاسد میکند».
بهدلیل همین آثار سوء خشم و عصبانیت، آموزههای روایی بهشدت ما را از آن پرهیز داده و عواقب منفی و سنگین خشم و عصبانیت را برشمردهاند. پیامبر (ص) میفرمایند: «غضب، ایمان را فاسد میکند؛ چنانکه سرکه، عسل را فاسد میکند» و از حضرت امام محمدباقر (ع) نیز روایت شده است: «این غضب، آتشپارهای است از شیطان که در باطن فرزند آدم است و، چون یکی از شما غضبناک شد، چشمهای او سرخ میشود و باد به رگهای او میافتد و شیطان داخل وجود او میشود».
از حضرت امام جعفر صادق (ع) نقل شده است: «غضب، کلید هر بدی و شر است» و باز از آن حضرت روایت است که: «غضب، دل مرد دانا را هلاک میکند» و نیز آن حضرت فرمودهاند: «فردی که قوه غضبیه خود را مالک نباشد، عقل خویش را نیز مالک نیست». در روایتی دیگر، امیرالمؤمنین (ع) فرمودهاند: «سختترین دشمن انسان، غضب و هوای نفس اوست. هرکه بتواند این دو را رها کند، درجه او بلند میشود و به آخرین مرحله کمال میرسد».
خشم و غضب، خطرناکترین حالت انسان است که اگر به حال خود رها شود، به شکل جنون و از دست دادن کنترل بر اعصاب، خودنمایى میکند. اگر تاریخ را ورق بزنیم و مشکلات بزرگی را که در جوامع انسانى بهوجود آمده است، بررسى کنیم، درمییابیم که سرچشمه بسیارى از، ناملایمات و حوادث دردناک، همین خشم و غضب انسان است. خداوند در آیه۳۷ سوره مبارک شوری میفرماید: «افرادی که ایمان قوی و توکل بر خدا دارند، از گناهان بزرگ دوری میکنند و وقتی به مردم خشم میگیرند، از اشتباهات آنان چشمپوشی و گذشت میکنند».
قرآن و آموزههای روایی همانقدر که درباره آثار منفی و عواقب بدی که با خشم دامنگیر انسان میشود توصیه کرده اند و هشدار دادهاند، برای درمان آن نیز نسخه و تجویز دارند. یکی از راههای کنترل خشم، تغییر وضعیت و مکان است. توصیه شده است هنگام بروز خشم اگر میتوانید، صحنه را ترک کنید.
در غیر اینصورت، بهتر است تغییر حالت دهید؛ یعنی اگر ایستادهاید، بنشینید و اگر نشستهاید، به پهلو دراز بکشید. در حالات پیامبر اکرم (ص) آمده است: «هنگامی که پیامبر (ص) خشم میگرفت، درحالىکه ایستاده بود، مینشست و اگر نشسته بود، به پهلو مىخوابید و خشم او برطرف مىشد». (المحجهالبیضاء، جلد۵، ص۳۰۸).
باتوجهبه اینکه غضب، پیامدهاى بسیار خطرناکى دارد، تلاش براى درمان آن ضروری است؛ البته رویکرد آموزههای قرآنیروایی بیشتر جنبه پیشگیری دارد تا درمان؛ برای این کار باید در آثار و عواقب آن فکر و مرتب به خود تلقین کرد غضب آتشى است که میتواند خرمن ایمان و سعادت و هستى انسان را بسوزاند. عصبانیت و خشم موجب گرفتن تصمیمهای نسنجیده و درنتیجه پشیمانی آدمی میشود. یکی دیگر از راهکارهای مقابله با خشم، یاد خداست؛ گفتن «اَعُوْذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِالرَّجِیْمِ» و «لاحَوُلَ وَ لا قُوَّه اِلاّ بِاللّه الْعَلِىَّ الْعَظِیمِ» در هنگام عصبانیت، در روایات توصیه شده است. تغییر دادن حالت و مکان، یکى دیگر از راههای رفع غضب است.
عصبانیت و خشم در فرهنگ قرآن به قدری ناپسند است که حتی یونس پیامبر (ع) بهدلیل خشمگین شدن، مشمول عقوبت الهی قرار گرفت؛ خداوند با اشاره به خشم حضرت یونس (ع) در هنگام ناامیدی از هدایت قومش، آن را ترکاولی دانسته که از عجله نشئت گرفته است، لذا میفرماید: «در آن هنگام، خشمگین از میان قوم خود رفت. میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت. در آن ظلمتهاى متراکم صدا زد خداوندا! منزهى تو، من از ستمکاران بودم». دلیل این مجازات، این بود که براى پیامبر بزرگى مانند حضرت یونس (ع)، بهتر بود پس از آگاهى از اینکه بهزودى عذاب الهى براى آن قوم فراخواهد رسید، بازهم تا آخرین لحظه، آنها را ترک نگوید و از تأثیر سخن مأیوس نشود.
هر انسانی طبیعتا در مقابل پیشامدهای ناگوار، ناراحت و عصبانی میشود، اما اگر خشم بهطور متعادل بهکار گرفته نشود، موجب خواری و هلاکت و بروز بسیاری از بدیهای دیگر میشود، بهطوریکه شخص در زمان عصبانیت، قدرت تفکرش را از دست میدهد و ممکن است دست به اموری بزند که شایسته نیست و حتی موجب قتل شخصی دیگر شود. چهبسیار پروندهها در دادگاهها و محاکم قضایی که ریشه همه آنها، یک عصبانیت ساده و کنترل نکردن لحظهای خشم بوده است؛ خشمی که پشیمانی بیپایان را برای مرتکبان جرم بههمراه دارد.
کنترل خشم و فروبردن آن به قدری اهمیت دارد که خداوند در معرفی و تحسین پیامبران خود، آنها را به این ویژگی میستاید؛ برای مثال در آیه۱۱۴ سوره توبه، حضرت ابراهیم (ع) را با صفت «اوّاه حلیم (دلسوز در هدایتگری و بردبار)» ستایش میکند، حتی زمانی که به او بشارت تولد اسماعیل (ع) را میدهد، از میان تمام صفات برجسته انسان، تنها روى صفت بردبارى اسماعیل تکیه میکند (سوره صافات، آیه۱۰۱). همچنین در آیه ۱۹۹ سوره مبارک اعراف، به پیامبر (ص) توصیه میکند که در مواجهه با جاهلان، بردبار باشد.
سکوت کردن و پرهیز از صحبت، از دیگر راههای کنترل خشم است. باتوجهبه آنکه در هنگام بروز خشم، عقل انسان تحتتأثیر هیجان ناشی از عصبانیت قرار میگیرد، درنتیجه قدرت تصمیمگیری صحیح را از دست میدهد. در چنین شرایطی، سکوت کردن میتواند از شعلهورتر شدن آتش خشم جلوگیری کند. امیرالمؤمنین (ع) در اینباره میفرمایند: «خشمگینی را با سکوت، معالجه کنید» (غررالحکم، ج۲، ص۳۰۳).
در روایتی آمده است که پیامبر اکرم (ص) نیز هنگام مشاهده فردی که به دیگری خشم گرفته بود و از شدت عصبانیت، برافروخته شده بود، فرمودند: «من جملهای میدانم که اگر آن را بگوید، خشمش از بین میرود؛ اگر بگوید «اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» (صحیح بخاری، ج۳، ص۹۹).
قرآن درکنار هشدار و راهکار، به آنها که خشم خود را فرومیبرند و غضبشان را کنترل میکنند، وعدههایی جذاب داده است که مشوق خوبی بهشمار میرود. یکی از وعدههای خدا به آنها که خشمشان را فرومیخورند، بهشت است: «.. و بهشتى که وسعت آن، آسمانها و زمین است و براى پرهیزکاران، آماده شده است. همان کسانى که انفاق مىکنند... و خشم خود را فرو مىبرند...» (آلعمران، ۱۳۷). مغفرت الهی، از دیگر برکات و رهاوردهای کنترل خشم است: «.. و خشم خود را فرومىبرند... چنین کسانى پاداششان، آمرزش پروردگار است».
اعتقاد به فنای دنیا و تجسم و تصور مرگ، میتواند تأثیر درخورتوجهی بر خویشتنداری و کنترل خشم بگذارد و آرامش خاصی را بر انسان حاکم کند. ذکر خداوند و دعا و استعانت از نماز و روزه نیز برای غلبه بر خشم مؤثر است. دعا و نیایش و ارتباط با خداوند، سبب سعه صدر و بزرگی میشود. انسانهایی که با خداوند در ارتباط و با او مأنوس هستند، از کرامت خاصی برخوردارند و بهآسانی تحریک نمیشوند؛ چنانکه در قرآن کریم آمده است: «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همانا با یاد خدا، دلها آرام میشود» (رعد، آیه۲۸).
باید توجه کرد اگرچه کنترل خشم و غضب توصیه دین است، با توجه به آنکه خدای متعال هر قوهای را با دلیل و برنامه در وجود انسان به ودیعه گذاشته است، قطعا خشم هم در برخی مواقع، ضروری است و به کار انسان میآید، منتها باید بجا و درست از آن استفاده کرد، لذا از برخی خشمها به مطلوب تعبیر میشود. هنگامی که انسان خشمگین میشود، گاه قدرتش چندینبرابر زمان عادى میشود و میتواند از جان، مال یا منافع دیگرش حداکثر دفاع را بکند.
علاوهبر این، خشم میتواند بعد الهی و مقدس پیدا کند؛ مانند خشم حضرت موسى (ع) هنگام مشاهده «گوساله سامری» که موجب شد «بنیاسرائیل» متوجه گناه بزرگ خود شوند یا غضب امامعلى (ع) دربرابر ظلم یک مسلمان به همسرش که باعث توبه آن فرد شد.