تولیت آستان قدس رضوی: روشنگری و هدایتگری نسل جوان از مهمترین رسالت‌های طلاب و روحانیون است کرسی تلاوت رضوی یادبود شهید «یحیی سنوار» در حرم مطهر رضوی برگزار شد مساعدت شهردار مشهد برای تزریق نقدینگی به پروژه معراج شهدا عضو کمیسیون ایثارگران شورای اسلامی شهر مشهد: اقدامات کشور‌های دیگر در زمینه بازماندگان جنگ باید پیاده‌سازی و بعد مقایسه شود توزیع بسته‌های غذایی آستان قدس رضوی ویژه مهاجران لبنانی بنویسیم چقدر زندگی آخرین پل را برای شهادت ساخت | یادی از شهید مهندس سردار حسن آقاسی‌زاده اهمیت امرکردن به نماز راهکار‌هایی برای حضورقلب در نماز | گفتگو با خدا «شهاب»، پویشی برای آمادگی‌ نظامی‌-امدادی جوانان مشهدی مدیرعالی حرم مطهر رضوی: حفظ قداست حرم مطهر امام رضا (ع) بر خدمات و برنامه‌ها ارجحیت دارد اهدای مدال طلای قهرمان مسابقات پارالمپیک به موزه حرم امام‌رضا(ع) او مرد میدان بود | درباره شهید یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس سوره‌ای برای بی‌نیاز شدن | آثار و فضیلت‌های اعجاب‌انگیز سوره واقعه حرف‌های بی‌حساب و کنتور‌های خاموش! اختتامیه نهمین اجلاس بین‌المللی «مجاهدان در غربت» در مشهد برگزار شد انتظار فرج الهی عاقبت‌به‌خیر شویم | چند گام برای تضمین سرانجام نیک براساس توصیه‌های دینی
سرخط خبرها

دهه‌های گم‌شده

  • کد خبر: ۲۳۸۰۶۹
  • ۱۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۶
دهه‌های گم‌شده
با ذوق چنان کاسه بزرگ قندان را دودستی میان دستان کوچکشان جای می‌دادند که گویی جهانی را به دست گرفته‌اند. هر کسی سهمی در این روضه‌ها داشت.

هنوز جهانمان گره خورده است به همان روز‌های کودکی؛ به کوچه‌های قدیمی مشهد و رخت عزایی که چند روز مانده به محرم روی درودیوار خانه‌ها نقش می‌بست؛ به بوی عطر چای روضه، اسپند روی زغال و روضه‌های دهه خانگی کوچه‌ها و محلات. شروع محرم و روضه‌های دهه‌اش-۱۰ روز متوالی روضه خواندن- شور عجیبی به جمع خانواده‌ها می‌داد. همه خانواده از کوچک و بزرگ جمع می‌شدند تا این مراسم را به بهترین شکل برگزار کنند. در این میان هرکسی سهمی از این ۱۰ روز روضه داشت. معمولا خانه مادربزرگ و بزرگ‌تر‌های فامیل، پایگاه روضه‌های دهه بود.

رسم یک دهه روضه خواندن چنان میان جمع‌های خانوادگی جان گرفته بود که با شروع ماه محرم و صفر و بدون دعوتنامه، همه از همسایه و فامیل تا آشنا می‌دانستند چه کسی در کدام دهه محرم روضه دارد؛ مثل دهه اول محرم و روضه حاج‌خانم. حوالی ساعت ۴ بعدازظهر که بوی اسپند روی زغال تمام کوچه‌های محله جهان‌آرا را پر می‌کرد، از چند روز قبل، سماور و قوری گل‌قرمز بزرگ هیئت از کنج انبار بیرون می‌آمد و با وسواس خاص شسته می‌شد. استکان و نعبلکی‌ها هم با همان ظرافت و حساسیت، شسته و داخل سبد بزرگ کنار سماور چیده می‌شد. 

جدا از اتاق‌ها، تمام حیاط را فرش پهن می‌کردند تا جمعیت از فضای داخل حیاط نیز استفاده کنند. تمیز کردن خانه، شستن حیاط و پهن کردن فرش و چیدن پشتی‌ها کنار دیوارها، از وظایف جوان‌تر‌ها بود. همه تلاش‌ها برای آماده کردن مراسم روضه‌های دهه یک طرف، نصب کتیبه‌ها و پرده‌های بزرگ عزا یک طرف. 

این کار با یک قانون نانوشته برعهده مردان جمع بود؛ کاری که با سفارش‌های ویژه بانوان خانواده انجام می‌شد تا هر کتیبه و پرچم با نظم خاص نصب شود. بچه‌ها و کوچک‌تر‌ها هم از این روضه‌های دهه بی‌بهره نبودند. می‌دانستند که توزیع شیرینی چای روضه برعهده آنهاست. کوچک‌تر‌ها با لباس سیاه و سربند‌های سبز یازهرا (س)، یاحسین (ع) و... با ذوق بسیار و با فاصله کمی از فردی که سینی چای را می‌آورد، کار توزیع قند را برعهده داشتند.

با ذوق چنان کاسه بزرگ قندان را دودستی میان دستان کوچکشان جای می‌دادند که گویی جهانی را به دست گرفته‌اند. هر کسی سهمی در این روضه‌ها داشت. هنوز گذرمان که به خیابان جهان‌آرا می‌افتد، بوی اسپند دودکرده و عطر چای روضه حاج‌خانم می‌آید، حتی الان که دیگر هیچ اثری از آن حیاط و ایوان نیست، بازهم صدای نوحه و روضه می‌آید؛ صدایی با سلام بر پرچم علم، سلام بر محرم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->