شهرها به عنوان مهمترین سکونتگاههای بشری دارای کالبدهایی هستند که این کالبدها متاثر از سبک زندگی، فرهنگ و نگرشهای دینی و مذهبی مردمانشان هستند.
در واقع آنچه اساس شکل گیری زیستگاههای انسانی را شکل میدهد، عامل فرهنگی و به ویژه اعتقادات مذهبی است.
هویت هر شهر از دل زندگی روزمره شهروندان و جهان بینی آنها برآمده و بر کالبد تاثیر میگذارد؛ در نتیجه هر شهر روح و کالبد مختص به خود را دارد که این تفاوت یک ویژگی محسوب میگردد. چنین ارتباطی یک سویه نبود و کالبد شهر منجر به استمرار تحولات و تغییرات پویا میشود.
مفهوم منظر متفاوت از کالبد است چرا که منظر با درک افراد ارتباط داشته و پدیدهای عینی-ذهنی است که از طریق ذهن تفسیر میشود. در این بین آیینها تاثیر مهمی در نحوه تفسیر ما از مناظر شهری داشته و به دلیل ویژگی تکرار شوندگی که دارند منجر به شکل گیری فضایی خاطره انگیز و مفهوم "منظر شناسی مناسبتی " میشوند.
باید تاکید کرد با وجود آنکه منظر شهری ابتدا از طریق کالبد درک میشود، اما این ذهنیت افراد است که نهایتا آن را شکل میدهد. منظر شهری نه صرفا یک عنصر غیر محسوس ذهنی است و نه صرفا یک کالبد عینی. در این بین برگزاری مراسمهای آیینی کلان علاوه بر ایجاد با معنا و نمادین خواهد توانست بر کالبد شهر به عنوان یک عنصر عینی موثر باشد.
مراسم عاشورا نیز به عنوان بزرگترین کنش جمعی آیینی در شهرهای ما تاثیراتی از جنس ذهنی-عینی به جا خواهد گذاشت، تاثیراتی که در طول تاریخ و در اثر تکرار پدید آمده اند. تغییرات ظاهری موقتی، چون سیاهپوشی و نصب المانهای خاص شهری به صورت موقت نیز از این دست تغییرات محسوب میشوند؛ بنابراین برگزاری مراسماتی، چون عاشورا در دو بعد قابل بررسی است، نخست تغییرات کالبدی که چه به صورت موقت و چه به صورت تاریخی در کالبد شهر ظاهر میشود و دوم تاثیرات شگرف و غیر کالبدی که حضور افراد و ایجاد دستهها و اجرای مراسم نوحه خوانی و تعزیه بر ذهن افراد خواهد گذاشت.
نهایتا برگزاری چنین آیینها و مراسماتی که ریشه در فرهنگ و دین مردم یک شهر یا کشور دارد در طی یک تعامل دوسویه و در بستر تاریخی تاثیر مهمی در هویت شهرها و کالبد مخصوص به خودشان دارند. مجموعهای که خواهد توانست منجر به ادامه حیات شهر شود. این حیات و حفظ هویت معنوی همچنین خواهد توانست بر سایر ابعاد توسعهای شهر از جمله اقتصاد از طریق حضور گردشگران موثر و مهم باشد.