یک صبحانه مردانه با زرافه‌ها! | نگاهی به فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» سروش صحت نمایش فیلم «چارلز دیکنز، مردی که سرود سال نو را نوشت» به مناسبت روز کتاب و کتاب‌خوانی + زمان پخش مستند «پاسخ» و ناگفته‌هایی از عملیات‌های وعده صادق در شبکه سه + زمان پخش تئاتر خیابانی در اولویت دوم قرار دارد | گلایه‌های  کارگردانان بخش خیابانی جشنواره استانی تئاتر خراسان رضوی ترس جهان از ترامپ بازار کتاب را تکان داد «پلان آخر بازی» در جشنواره تورین ایتالیا جایزه بوکر ۲۰۲۴ به چه کسی می‌رسد؟ وضعیت سریال‌های جدید تلویزیون از زبان رئیس مرکز سیمافیلم تجلی «رمضان»، «حماسه» و «مقاومت اسلامی» در رویکرد محتوایی استقبال از بهار ۱۴۰۴ جزئیات برگزاری جشنواره هنر‌های شهری ۱۴۰۴ مشهد | پراکندگی عادلانه آثار هنری در شهر + فیلم پرده پایانی سی‌وچهارمین جشنواره تئاتر استانی خراسان رضوی (رضوان) | راه‌یابی ۳ نمایش به جشنواره تئاتر فجر + اسامی برگزیدگان «ساعت ۶ صبح» مهران مدیری در جشنواره فیلم دریای سرخ عربستان دلیل قطع همکاری «گری لینکر» مجری معروف با بی‌بی‌سی چیست؟ تریلر فصل سوم انیمیشن «چه می‌شود اگر...؟» منتشر شد + فیلم «ماموریت: غیرممکن» تام کروز اکران می‌شود + فیلم رونمایی از کتاب «بی‌تا» | روایتی از زندگی بیتا فرهی + عکس «خرِ لَنگ» به روایت کیانوش عیاری شبی برای بدلکاران سینمای ایران
سرخط خبرها

حکایت کله آشی پادشاه

  • کد خبر: ۲۴۴۸۳۲
  • ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۹
حکایت کله آشی پادشاه
در یکی از زمان‌های گذشته پادشاهی بر سرزمین‌های شمالی حکومت می‌کرد که عصبانی و غضبناک بود.

در یکی از زمان‌های گذشته پادشاهی بر سرزمین‌های شمالی حکومت می‌کرد که عصبانی و غضبناک بود و به محض دیدن کوچک‌ترین اشتباه از سوی اطرافیان و درباریان دستور کشتن یا زندانی کردن یا تبعید آن‌ها یا قطع اعضای بدن آن‌ها را به طور ضربدری صادر می‌کرد.

روزی از روز‌ها هنگام صرف ناهار شاهانه، مسئول ستاد تشریفات پادشاه که وظیفه انداختن و جمع کردن سفره و آماده کردن و چیدن و سرو غذا برای پادشاه و مهمانانش را برعهده داشت، پس از آنکه دستیارانش سفره را انداختند و غذا‌ها را چیدند، شخصا یک کاسه برداشت و داخل آن آش ریخت و با قاشق به حضور پادشاه برد.

اما همین که قاشق را داخل آش گذاشت، یک قطره از آش به ریش پادشاه پرید. پادشاه نیز که از این اتفاق بی اندازه عصبانی شده بود، دستور قتل مسئول ستاد تشریفات را صادر کرد. مسئول ستاد تشریفات به گریه افتاد و به پادشاه گفت:‌ای پادشاه، من قصدی در این کار نداشتم، یک بدهکاری دارم و فکرم مشغول است. اگر امکان دارد مساعدت فرمایید و از تقصیر من درگذرید. پادشاه گفت: اتفاقا در نمی‌گذرم تا برای دیگران درس عبرتی شود که موقع خدمت به پادشاه حواس خود را جمع کنند و از سهل انگاری و غفلت برحذر باشند. 

مسئول ستاد تشریفات که از بخشش پادشاه به طرق عادی ناامید شده بود فکری کرد و کاسه آش را برداشت و آن را روی سر پادشاه خالی کرد. پادشاه گفت: چرا همچین کردی؟ مسئول ستاد تشریفات گفت: نخواستم در مملکت شایع شود که شاه یکی از خادمان خود را به خاطر یک قطره آش سهوی، یا درواقع بی دلیل کشته است.

این جسارت را کردم که در صورت مردن حقم باشد و پشت سر شما حرفی نزنند. پادشاه که از این کاسه لیسی و پاچه خواری مسئول ستاد تشریفات خوشش آمده بود، با خود فکر کرد حیف است چنین کسی کشته شود، پس نه تنها از گناه وی درگذشت بلکه او را با حفظ سمت قبلی به سمت مسئول کمیته اطلاع رسانی و ارتباطات و روابط عمومی هم منصوب کرد. وی سپس قطره آش را از روی ریش خود پاک کرد و با کله آشی به خوردن بقیه غذا‌ها پرداخت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->