سلمان ساکت| رئیس مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد
علامه محمّد اقبال لاهوری، شاعر پارسیگوی و متفکر و اندیشمند پاکستانی در سوم ذیالقعدۀ ۱۲۹۴ ق. / هفتم نوامبر ۱۸۷۷ م. در شهر سیالکوت در استان پنجاب پاکستان چشم به جهان گشود. او پس از گذراندن تحصیلات آغازین به لاهور رفت و تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکده دولتی آن شهر در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه با موفقیت به اتمام رساند. وی در اوایل سده بیستم برای ادامه تحصیلات رهسپار اروپا شد و ابتدا در دانشگاه کیمبریج دورههایی را گذراند و در آنجا با ایرانشناسان نامداری، چون ادوارد براون و نیکلسون آشنا شد که این آشناییها نقش بهسزایی در احیای علاقه او به زبانهای فارسی و عربی و نیز فیلسوفان ایرانی - اسلامی داشت. او چندی بعد به آلمان رفت و از دانشگاه مونیخ و در رشته فلسفه درجه دکتری دریافت کرد. رساله او «سیر فلسفه مابعدالطبیعه در ایران» نام داشت که نشاندهنده علاقه و اهتمام او به فلسفه اسلامی و عرفان ایرانی است.
اقبال در سال ۱۹۲۶ م؛ و در بحبوحه نهضتهای بیداری مردم و استقلالطلبی در هند، با راهیابی به مجلس محلی قانونگذاری پنجاب از سوی مردم لاهور، به طور عملی وارد سیاست شد. او که به عضویت مسلم لیگ (یکی از احزاب اسلامی) درآمده بود، در سالهای بعد به نمایندگی از آن، در کنفرانس سراسری احزاب اسلامی هند شرکت کرد که مصوبات آن موجبات اتحاد احزاب اسلامی را فراهم کرد. اقبال در طول فعالیت سیاسی خود به این نتیجه رسیده بود که از یک سو با نظریه ملیگرایی نمیتوان هند را متحد نگه داشت و از سوی دیگر، تحقق احکام عملی اسلامی در گرو تشکیل دولت مستقل مسلمانان است، از این رو در گردهمایی سالانه مسلم لیگ در سال ۱۹۳۰ م؛ که خود ریاست آن گردهمایی را بر عهده داشت، خطابه معروف خود را ایراد کرد و پیشنهاد ایجاد دولت مستقل اسلامی را مطرح کرد که بعدها اساس استقلال پاکستان شد.
عمده آثار اقبال مجموعه اشعار او به فارسی است که عبارتاند از: اسرار خودی و رموز بیخودی، پیام مشرق، زبور عجم، جاویدنامه، پس چه باید کردای اقوام شرق؟ و ارمغان حجاز. او در این مجموعهها به شدت متأثر از فرهنگ و شاعران بزرگ ایرانزمین به ویژه مولاناست.
اقبال در آوریل ۱۹۳۸ م. برابر با دوم اردیبهشتماه ۱۳۱۷ ش. در لاهور درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
جالب آنکه آشنایی ایرانیان با او که فراسوی مرزهای ایران در شبه قاره، به زبان پارسی شعر میسرود و افزون بر زبان، فرهنگ و اندیشه ایرانی را نیز دستمایه رواج افکار و آراء خود قرار داده بود، بسیار دیر و در سال ۱۳۲۸ ش؛ و با انتشار کتاب کمحجم، اما بسیار مهم و پر مغز استاد زندهیاد مجتبی مینوی با نام اقبال لاهوری آغاز گردید، یعنی ۱۱ سال بعد از درگذشت او. پس از آن اندک اندک اقبال، مورد توجه دانشمندان و اندیشمندان مختلف ایرانی قرار گرفت که یکی از آنان شادروان دکتر احمدعلی رجایی بخارایی، استاد نامدار و خوشنام دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال ۱۳۴۱ با انتشار مقاله «کیفیت تولد نظریه خودی در درون اقبال و ریشهها و اجزای آن» در مجله یغما نخستین چراغ را در مسیر اقبالشناسی و اقبالپژوهی در دانشگاه مشهد روشن کرد.
از آن پس اقبال و اقبالشناسی در زمره یکی از دغدغههای اصلی آموزشی و پژوهشی او قرار گرفت و از یک سو با انتشار چندین مقاله دیگر، ابعادی از اندیشه و اشعار اقبال را به خوانندگان مجلات علمی آن روزگار عرضهکرد و از سوی دیگر، در برخی از نیمسالهای تحصیلی در دانشکده ادبیات، در درس تحقیق در متون فارسی به طور اختصاصی اقبالشناسی درس داد.
در نیمه دوم دهه ۴۰ خورشیدی و همزمان با رجایی بخارایی که بیشتر به اقبال و اندیشههای فلسفی او گرایش داشت، دکتر علی شریعتی، استاد تاریخ دانشکده ادبیات، شیفته اندیشههای استبدادستیزی و وحدتگرایانه اقبال شد و نه تنها مقالات و کتابهایی درباره او نوشت، که در کلاسهای درس و سخنرانیهای خود نیز علاقه و شیفتگیاش را به اندیشه او آشکارا ابراز میکرد. بعدها سخنرانیهای شریعتی درباره اقبال در کتابی مستقل به نام «ما و اقبال» منتشر شد.
از میانه دهه ۴۰ به اهتمام و میانداری دکتر رجایی بخارایی، برگزاری روز اقبال در دانشگاه مشهد در سالروز درگذشت او آغاز شد که استادان دانشکده ادبیات به ویژه استادان دو گروه آموزشی ادبیات فارسی و تاریخ بدین مناسبت سخنرانی میکردند.
در سال ۱۳۵۶ «به یادگار یکصدمین سال ولادت محمّد اقبال لاهوری» یک شماره از مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی به اقبال اختصاص یافت که با مقالات متعددی درباره وی و با عکسی از او در صفحه آغازین منتشر شد.
سنت بزرگداشت روز اقبال بعد از انقلاب نیز پی گرفته شد و به ویژه در سالهای دهه ۶۰ که زندهیاد دکتر محمّدکاظم خواجویان رئیس دانشکده ادبیات بود، به این امر اهتمام ویژه داشت و از استادان سرشناسی، چون آنماری شیمل، محمّد اکرمشاه، عبدالکریم سروش و ... برای سخنرانی درباره اقبال دعوت میکرد.
در سال ۱۳۹۰ نگارنده و دکتر محمّدجعفر یاحقی مجموعه مقالات استادان دانشگاه فردوسی مشهد درباره اقبال را که بالغ بر ۲۰ مقالۀ علمی و تحقیقی بود، گرد آوردند و در مجموعهای با عنوان «مینگریم و میرویم» منتشر کردند. همچنین در سال ۱۳۹۱ همایش «اقبال لاهوری و اندیشههای او» به همت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار و در همان سال مجموعه مقالات پذیرفته شده در آن همایش منتشر شد.
با این همه باید اذعان کرد که اقبالشناسی و اقبالپژوهی از اوایل دهه ۷۰ در دانشگاه فردوسی مشهد کمرنگ شده و رونق گذشته را ندارد، حال آنکه با توجه به پیشینه درخشان آن در این دانشگاه، به ویژه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی، شایسته است ضمن احیای کرسی اقبالشناسی در این دانشکده، نشستهای سالانه به مناسبت روز بزرگداشت علامه اقبال لاهوری برگزار گردد و استادان رشتههای ادبیات فارسی، تاریخ، جامعهشناسی، فلسفه، علوم سیاسی و ... دانشجویان خود را به پژوهش درباره آثار او سوق دهند.