اول/ مصاحبه روز پنجشنبه شهرآراورزشی با علی صلاحی، مدیرعامل سابق باشگاه پیام، بازتاب زیادی داشته است. واکنش اهالی فوتبال به این گفتگو که به بهانه سالروز سقوط تیم پیام از لیگ برتر فوتبال انجام شد، اتفاقی قابلپیشبینی بود که از ساعات آغازین روز پنجشنبه آغاز شد و اکنون نیز که در حال نگارش این یادداشت در عصر روز جمعه هستیم، همچنان ادامه دارد! سیلی از دیدگاههای متنوع و متفاوت جامعه فوتبال که درپی انتشار این مصاحبه جاری شد، نشان داد پیام (و حتما ابومسلم) هنوز موضوعاتی مهم برای مشهدیها هستند و با اینکه از مرگ غمبار آنها سالها گذشته است، اما فهمیدن آنچه بر این ۲ تیم محبوب گذشت، همچنان موردعلاقه بسیاری از اهالی فوتبال است. پرواضح است که واکنشها به گفتگو با مردی که به گمان خیلیها جعبهسیاه بخشی خاص از تاریخ پرالتهاب باشگاه پیام است، متنوع و شامل طیف وسیعی از نظرات مثبت و منفی بود. از آنهایی که دوباره مطرحکردن نام مدیرعامل سابق پیام را بعد از یک دهه دوری از فوتبال و سکوت درست نمیدانستند تا آنهایی که مصرانه معتقدند باید بر این گونه مطالب افزود تا شاید نوری بر تاریکخانه داستان سقوط پیام و ایضا ابومسلم تابیده شود.
دوم/ رسالت رسانه، داوری درباره خوبوبدبودن آدمها نیست، بلکه درمعرض قضاوتنهادن آنهاست. صلاحی یا هر کس دیگری خواسته یا ناخواسته به حق یا ناحق در بخشی مهم از تاریخ فوتبال این شهر حضوری تأثیرگذار داشتهاند و بههمیندلیل رجوع به آنها آنگونه که برخی از منتقدان میگویند، نه غیراخلاقی است و نه غیرعقلایی. البته که روزنامه شهرآرا این حق را به همه نامهای مطرحشده در این مصاحبه برای دفاع از خود میدهد (و امروز هم با خداداد عزیزی در همین راستا گفتگو کردهایم تا یکطرفه به قاضی نرفته باشیم)، اما معتقدیم باید همه حرفها گفته شود تا مردم و تاریخ، قضاوت درستی داشته باشند.
سوم/ بهترین درس تاریخ، عبرت است. واکاوی آنچه گذشته است، شاید به اعتقاد برخیها «زندهکردن بیهوده ماجرایی است که رفته و تمام شده است»؛ اما عبرتی که میتوان از آن گرفت، تمامشدنی نیست. تجربه تلخ داستان پیام و ابومسلم که از ۲ تیم هویتساز برای مشهدیها به افسوسی عمیق تبدیل شدهاند، میتواند چراغ راه آینده فوتبال و حتی ورزش شهرمان باشد. بدونشک در نابودی این ۲ تیم ریشهدار سلسهای از اشتباهات دهشتناک رخ داده است که شاید لازم باشد بارها و بارها گفته شود. طیفی از منیتها تا ضعف مدیریت و بیتدبیریها نهتنها به ابومسلم و پیام که به ورزش استان ضربات جدی زده و اکنون پرداختن به آنها نهتنها فقط یک سوژه برای رسانه بلکه یک ضرورت برای جامعه ورزش است. میگویند شکست مقدمه پیروزی است، اگر اینچنین است (که هست)، نباید از آنچه رفت، ساده گذشت و باید از تاریخ عبرت گرفت تا از سوراخی که یکبار گزیده شدهایم، دوباره نیش نخوریم.