برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش
سرخط خبرها
پیشنهاد فیلم هفته:

«هیچ‌کس نمی‌داند» (۲۰۰۴) - زمان برای دست‌هایِ در چمدان دیرتر می‌گذرد

  • کد خبر: ۲۶۸۸۰
  • ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۵
«هیچ‌کس نمی‌داند» (۲۰۰۴) - زمان برای دست‌هایِ در چمدان دیرتر می‌گذرد
«آکیرا»ی دوازده‌ساله، بعد از اینکه مادرش آن‌ها را ترک می‌کند در آپارتمانی کوچک در توکیو مجبور است از خواهر و برادر کوچکترش مراقبت کند...
کاظم کلانتری/ شهرآرانیوز- چندسال پیش عُمر رضا مجموعه عکسی جمع کرده بود از دست‌ها؛ دست‌های پینه بسته، دست‌های زخم‌خورده، دست‌های گل‌آلود یا دست‌های دختری در قبیله‌ای دورافتاده. مشخصا سوژه این عکاس لبنانی سطح پُر خط و خطوط دست‌ها بود، اما به‌صورت ضمنی عکس‌های او کسب‌و‌کار و مشغولیت‌های صاحبان دست‌ها را هم نشان می‌داد؛ گویی نقشه راه سعادت، تیره‌روزی، گذشته، آینده و سرنوشت هر فردی را در قابی بزرگ‌نمایی کنی و بچسبانی به دیوار؛ آن‌جا دیگر دست‌ها حرف می‌زنند به‌جای صورت‌ها، به‌جای لب‌ها، به‌جای چشم‌هایی که ممکن است کوچک باشند یا بزرگ.
 
 
«هیچ‌کس نمی‌داند» (۲۰۰۴) - زمان برای دست‌هایِ در چمدان دیرتر می‌گذرد

برای من هیروکازو کورئیدا حداقل در فیلم «هیچ‌کس نمی‌داند» (۲۰۰۴) روایت‌گر دست‌هاست؛ نه دست‌هایی که گذر زمان چروکشان کرده باشد یا رنگ طبیعی‌شان را گرفته باشد؛ دست‌هایی که سال‌های کمی بر آن‌ها گذشته و تنها چیز‌هایی که لمس کرده‌اند اسباب‌بازی‌ها هستند، به راحتی در چمدان جا می‌شوند و به‌سادگی می‌توان آن‌ها را پنهان کرد؛ قطعا باید کسی شرایط را برای دلبستگی دستی به پیانوی صورتی، وابستگی دستی به خرگوش خاکستری، و تعلق دستی به ربات مشکی فراهم کند، اما آن شخص پدر [ها!]یا مادری که فکر می‌کند «حق دارد که خوشحال باشد» نیست؛ او آکیرا (یویا یاگیرا)، پسر ۱۲ ساله‌ای، است که ارتباط دست‌هایش را با توپ و چوب بیسبال قطع کرده تا یاد بگیرد چطور از خواهر‌ها و برادرش مراقبت کند؛ آن‌ها نمی‌توانند از خانه‌شان بیرون بروند، چون صاحب‌خانه جدیدشان از حضور آن‌ها بی‌خبر است؛ انگار هیچ‌کس داستان دست‌های آن‌ها را نمی‌داند به جز دوربین کورئیدا؛ «استاد انسان گرایی» در سینما که دغدغه خانواده و ارتباط فرزندان و والدین در بیشتر فیلم‌هایش مضمون غالب است: «پسر کو ندارد نشان از پدر» (۲۰۱۳)، «خواهر کوچک ما» (۲۰۱۵)، «دله‌دزدها» (۲۰۱۸). فیلم آخرش را حتما خاطرتان هست که دوسال پیش بهترین فیلم جشنواره کن شد.  
 
 
«هیچ‌کس نمی‌داند» (۲۰۰۴) - زمان برای دست‌هایِ در چمدان دیرتر می‌گذرد
«دله‌دزدها» یا «دزدان فروشگاه»
 
نباید گمان کنیم فضای بسته خانه خانواده فوکوشیما کارگردان را به گرفتن نما‌های بسته از دست‌ها مجبور کرده؛ دست‌ها در فیلم کورئیدا نماینده زندگی محدود و انزوای کودکانی است که هرکدام نتیجه رابطه مادرشان (یوکیکو اوکاموتو) با پدری جداگانه هستند. عجیب نیست که راه ارتباط آن‌ها با برادر بزرگترشان هم دست‌هایشان باشد؛ چه آن‌جا که به دست آکیرا در چمدان و مخفیانه به خانه آورده می‌شوند و چه زمانی که با دست‌هایشان به آکیرا می‌فهمانند منتظر کادوی کریسمس بابانوئل هستند. نمایش تغییر وضعیت این کودکان از آرامشی که زودگذر است به آشفتگی‌ای که انگار تمامی ندارد، با قاب‌گرفتن اثر لک دست‌های کثیف آن‌ها روی در و دیوار اتفاق می‌افتد؛ ما تمام‌شدن پس‌اندازشان را با کم‌رنگ‌شدن رنگ قرمز لاکی که روزی مادر روی ناخن‌های دختر بزرگش زده است متوجه می‌شویم؛ و این بازه یک‌ساله تغییر و تحولات درست در زمان طبیعی چهارفصل سال و در خانه‌ای کوچک در توکیو فیلم‌برداری شده تا بفهمیم زمان در چمدان یا خانه‌ای کوچک برای دست‌های چهار کودک دیرتر و به سختی می‌گذرد. چگونه می‌توان عشق، تعلق خاطر و محبت را با زبان دست‌ها بیان کرد؟ در جهان کوچک چند کودک چیزی غیر از نمای بسته لکه‌ای خون کنار دست‌های سرد یوکو (ماموکو شیمیزو)، دختر کوچک خانواده، برای نمایش مرگ تأثیرگذارتر نیست. دریغ که در چشم این جهان، فاصله رنگ خون با رنگ لاک بسیار نزدیک است. ما با همین دست‌های کوچک، منظره صورت و کلمات اندک یوکو را به خاطر می‌آوریم؛ منظره‌ای نسبتا تاریک از دنیای بی‌رحم مدرن، دنیایی که حدود احساسات و نجابت دست‌ها را نگه نمی‌دارد، ولی کورئیدا قدر آن‌ها را می‌داند.
 
 
ببینید: تریلر فیلم

 
 
«هیچ‌کس نمی‌داند» (۲۰۰۴) - زمان برای دست‌هایِ در چمدان دیرتر می‌گذرد
 
 «هیچ‌کس نمی‌داند» (۲۰۰۴) Nobody Knows

 کارگردان: هیروکازو کورئیدا
 
 

اگر از فیلم خوشتان آمد می‌توانید این‌ها را هم ببینید:

 

پسر کو ندارد نشان از پدر/ (۲۰۱۳) Like Father, Like Son

خواهر کوچک ما/ (۲۰۱۵) Our Little Sister

دله‌دزدها/ (Shoplifters (۲۰۱۸

 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->