عادل نجفی | شهرآرانیوز؛ در دنیای پرسرعت امروز، دستیابی به یک زندگی متعادل میتواند مانند یک چالش به نظر برسد. والدین شاغل، به ویژه آنهایی که فرزند خردسال دارند، اغلب مشاغل سخت را با مسئولیتهای خانگی ترکیب میکنند و زمان کمی برای آرامش یا رشد شخصی باقی میگذارند. با این حال، با برنامه ریزی متفکرانه و کمی خلاقیت، میتوان روتینی ساخت که نه تنها تعهدات حرفهای را برآورده کند، بلکه شادی شخصی و رفاه خانواده را نیز تقویت کند. در این صفحه بررسی میکنیم که چگونه خلاقیت و برنامه ریزی، میتواند به افراد به ویژه والدین شاغل کمک کند تا هم زندگی کاری و هم زندگی شخصی خود را توسعه دهند و یک زندگی متعادل را تجربه کنند.
یکی از مشکلات رایج در دستیابی به تعادل بین کار و زندگی، تمایل به اولویت دادن به کار بر تفریحات شخصی است. بسیاری از افراد، به ویژه آنهایی که مناصب شغلی سختی دارند، به امید پیشرفت شغلی خود، بیش از حد در چرخه کار قرار میگیرند، با این حال تحقیقات نشان میدهد که درگیر شدن در فعالیتها لذت بخش است و میتواند بهرهوری و خلاقیت را افزایش دهد و منجر به عملکرد بهتر در کار شود.
سارا یک خانم متأهل با دو فرزند است که به عنوان مدیر بازاریابی یک شرکت خصوصی فعالیت میکند. او در ابتدای کارش معتقد بود که افزایش فعالیت از طریق اضافه کاری، تنها راه موفقیت و کسب درآمد بیشتر است. اما با افزایش غیبت در منزل، او متوجه شد که ساعات طولانی زندگی خانوادگی، تحت تأثیر قرار گرفته است. سارا به جای فدا کردن اوقاتی که میتوانست با خانواده باشد، شروع به ادغام استراحتهای محل کار در روال کاری خود کرد.
او هر پنجشنبه با اختراع برنامه «شبهای بازی خانوادگی»، توانست هم بیشتر استراحت کند و هم دوباره با خانواده اش ارتباط برقرار کند. این رویه نه تنها رابطه او با فرزندانش را بهبود بخشید، بلکه روحیه او را برای هفته کاری بعدی شارژ میکرد. سارا با پذیرفتن استراحتهای خلاقانه به جای غفلت از تفریح برای کار، به تعادل پایدار و رضایت بخش در زندگی دست یافت.
یکی دیگر از رویکردهای مؤثر برای دستیابی به تعادل، بازنگری در محیط فیزیکی است. یک فضای کاری با طراحی خوب میتواند انجام امور روزمره را لذت بخشتر کند و زندگی در یک منطقه کم رفت وآمد و آرامتر میتواند به آرامش و پیوند خانوادگی شما بینجامد. به عنوان مثال، بسیاری از والدین شاغلی که در طول همه گیری کووید ۱۹ در خانه کار میکردند، متوجه شدند که فضاهای شلوغ یا پرسروصدا تمرکز را کم میکند. آنها با انتخاب گوشهای آرام از خانه و استفاده از یک میز و صندلی راحت، آن را به محل کار تبدیل کردند و تأثیر آن را بر افزایش بهرهوری مشاهده کردند.
همچنین، تغییر محل زندگی فرد میتواند تأثیر عمیقی بر رفاه روانی او بگذارد. زن و شوهری با دو فرزند خردسال را درنظر بگیرید که در مرکز شهری شلوغ زندگی میکنند. سروصدای مداوم و فضاهای شلوغ پیرامون آنان باعث میشد همیشه احساس اضطراب کنند. پس از نقل مکان به محلهای دورتر از مرکز شهر، اما ساکتتر و با فضاهای سبز بیشتر و امکانات رفاهی مناسب خانواده، متوجه شدند که خلق وخوی آنها به طور کلی بهتر شده است و انرژی بیشتری برای فعالیتهای خانوادگی دارند. چنین تغییراتی میتواند نحوه تجربه زندگی روزمره را تغییر دهد و تعادلی بین انجام وظایف کاری و گرامی داشتن وقت خانواده ایجاد کند.
برای کسانی که به دنبال معنا بخشیدن به زندگی خود هستند، فعالیتهای داوطلبانه راهی منحصربه فرد برای بهبود کیفیت زندگی تلقی میشود. کارهای داوطلبانه میتواند یک لحظه رهایی بخش و هدفمند از مسئولیتهای یومیه در محل کار و خانه فراهم کند، درحالی که احساس اجتماعی شما را نیز تقویت میکند؛ به عنوان مثال، شما همراه همسر یا فرزندان خود میتوانید در پناهگاههای حیوانات یا پایگاههای کمک به افراد بیخانمان، داوطلب همکاری شوید تا نه تنها پیوندهای خانوادگی را مستحکمتر کنید، بلکه روحیه بخشش و ایثار را نیز در فرزندان خود تقویت کنید.
اگر مدیر یک شرکت هستید و نیروهای شما روحیه کار جمعی به صورت عام المنفعه را دارند، میتوانید به همراه کارکنان به عنوان مربی برای جوانان در مناطق کمترتوسعه یافته شهر خود، دورههای آموزشی داوطلبانه برگزار کنید. این ابتکار، به نیروهای شما اجازه میدهد از نقشهای معمول خود خارج شوند و به شیوهای معنادار با دیگران ارتباط برقرار کنند. آنها با صرف چند ساعت در ماه برای انجام چنین فعالیتهایی، دیدی تازه و هدفمند به دست میآورند که به رشد شخصی و رضایت از خود حتی خارج از فضای کار کمک میکند.
درحالی که انجام بیش از حد امور کاری یک مسئله رایج است، برخی افراد به ویژه در محیطهای کاری، رویکرد متفاوتی دارند و به کلی از مسئولیتهای خود غفلت میکنند. این فقدان مسئولیت پذیری میتواند هماهنگی در محل کار را مختل و استرس بیجایی را به دیگران وارد کند. یک سناریوی اداری را درنظر بگیرید که در آن تعدادی از کارمندان دائم دیر میرسند، مهلت تحویل پروژهها را از دست میدهند و در فعالیتهای تیمی مشارکت نمیکنند. رفتار آنها نه تنها بهره وری را کاهش میدهد، بلکه دیگران را مجبور میکند با فشار بیشتر به خود، موجب تشدید احساس نارضایتی در سایرین شوند.
راه حل در پرورش حس مسئولیتپذیری و تشویق نگرش مسئولانهتر است. رهبران تیم میتوانند یک محیط کاری حمایتی را ایجاد کنند که در آن سهم همه باارزش است؛ به عنوان مثال مدیران میتوانند با تعیین انتظارات روشن و نظارت منظم، کارکنان را تشویق کنند تا نقش خود را به عهده بگیرند. به علاوه، اختصاص نقشهای مربیگری به کسانی که با مسئولیتپذیری دست وپنجه نرم میکنند، میتواند به آنها کمک کند تا از همکاران منضبطتر بیاموزند. چنین محیط حمایتیای هم رشد فردی و هم موفقیت تیمی را تقویت میکند و هم با توزیع مناسب وظایف، از فشار بیش از حد به گروهی و بی خیالی گروهی دیگر جلوگیری میکند.
متعادل کردن زندگی خانوادگی با کار، نیازمند مدیریت خلاقانه زمان برای شاغلان است؛ امری که برای زوجهای متأهل و دارای فرزند میتواند بسیار چالش برانگیز باشد. اغلب این افراد همواره در چالش تعادل بخشی میان اهداف حرفهای و تعهدات خانوادگی حضور دارند. مدیریت خوب زمان ضروری است، اما خلاقیت، نقش کلیدی تری در ایجاد لذت و رضایت بخشی از زندگی خانوادگی دارد.
یکی از راه حلهای مؤثر، ایجاد وقت اختصاصی برای خانواده از طریق نه گفتن به درخواستهای کاری است؛ مانند مثال شبهای بازی سارا. تعیین زمانهای مشخص برای فعالیتهای خانوادگی با نه گفتن به مسئولیتهای بیشتر و صرف نظر از منافع آن، یک انتظار مشترک ایجاد میکند و همه یاد میگیرند که این لحظات را گرامی بدارند. والدین همچنین میتوانند فعالیتهای سادهای مانند آشپزی را با فرزندانشان انجام دهند که به آنها امکان میدهد با فرزندان خود ارتباط بهتری برقرار کنند و درعین حال به کارهای خانه نیز بپردازند. به این ترتیب، والدین مجبور نیستند بین گذراندن وقت با فرزندان و انجام کارها، یکی را انتخاب کنند.