فاضلاب مستقیم از خانه به خیابان در محله پنجتن

سیرجانی/ شهرآرانیوز - اينجا در بافت فرسوده و قديمي محله پنجتن و بين كوچه‌هاي باريك و تنگ، مسيرهاي آب در خيابان را كه دنبال كنيم، به آب مصرفي رها شده در كوچه‌ها مي‌رسيم.
خانه‌هاي قد و نيم‌قدي كنار هم بنا شده‌اند و طرح اگو در محله آنها اجرا شده است، اما به شبكه فاضلاب شهري متصل نيستند و به سنتي‌ترين شكل ممكن فاضلاب خود را دفع مي‌كنند. چاه خانه‌ها بيشتر مربوط به فاضلاب است و اهالي مجبورند پساب آب‌هاي مصرفي را به بيرون هدايت كنند. اين درحالي‌است كه برخي از آنها ادعا دارند هزينه لوله‌كشي و اتصال به اگو را ندارند. براي شنيدن حرف‌هاي مردم در كوچه‌پس‌كوچه‌هاي اين منطقه مي‌چرخيم.

اگو هم در رفع بوی نامطبوع تأثیری ندارد.
ساعت حدود ۱۲ است و خورشید وسط آسمان قرار دارد. وارد مغازه کبابی به‌نسبت بزرگی می‌شوم. باب گفتگو با مرد میان‌سال صاحب مغازه را باز می‌کنم و از او درباره طرح اگوی محله پنجتن می‌پرسم و پاسخ می‌شنوم: حدود ۳ سال است که طرح اگو در این محله اجرا شده، اما در رفع بوی نامطبوع تأثیری نداشته است. اعتراض هم که می‌کنیم، می‌گویند مقصر خود اهالی هستند که آب منازلشان را به بیرون هدایت می‌کنند.
او ادامه می‌دهد: بیشتر ساختمان‌های این بولوار تا پنجتن ۴۵ تجاری است. تا جایی هم که من خبر دارم، با اجرای طرح اگو، بیشتر مالکان، لوله‌کشی و اتصال و هدایت آب به شبکه فاضلاب شهری را انجام داده‌اند، اما متأسفانه بوی آزاردهنده بولوار پنجتن با اجرای اگو بیشتر هم شده است.
‌یکی دیگر از کسبه که خودش را مجید معرفی می‌کند، در ادامه صحبت‌های همسایه‌اش می‌گوید: هوا که رو به گرمی می‌گذارد، نفس کشیدن در راسته این بولوار سخت می‌شود. سعی می‌کنیم عصرها با شست‌وشوی جوی روبه‌رو، تا حدودی آب‌های راکد را به جریان بیندازیم تا انتشار بو را کاهش دهیم، اما این برای چند دقیقه است.
کاسبان انتظار دارند با گسترش فضای سبز در این محدوده بوی نامطبوع هوا کم شود: باغچه‌های بزرگی در حاشیه پیاده‌رو هست. چرا شمشاد یا گیاهی کاشته نمی‌شود تا دست‌کم همین فضای سبز و گل‌کاری باغچه‌ها، کمی از این بوی نامطبوع و منظر نازیبا بکاهد؟

طولانی شدن یک طرح در یک محله
موش و سوسک‌های چاهی مشکلی دیگر است که از وقتی طرح اگو اجرا شده، سر از جوی و حتی خانه‌های اهالی و مغازه کسبه درآورده است. این گله ماشاءا... بذرافشان است که در این خیابان قصابی دارد. پیرمرد می‌گوید: شاید این اوضاع به‌دلیل محیط نمور و تاریکی است که برای آن‌ها مهیا شده است.
او که ۶ سال است در این محله کاسبی می‌کند، به‌شدت از شرایط موجود و بوی بد فاضلاب در محدوده پنجتن گله‌مند است و از مسئولان می‌خواهد تدبیری برای این معضل بیندیشند.
محمد، یکی از ساکنان خیابان دهخدای محله پنجتن، نیز از کندی اجرای طرح اگو در محله‌شان گله می‌کند و می‌گوید: دهخدا یکی از خیابان‌های اصلی محله به شمار می‌رود. اجرای اگو در این محله بسیار طولانی شده است.
او با بیان اینکه ۶ ماه است اجرای اگو رها شده است، ادامه می‌دهد: البته شاید هم کار تمام شده است. با وجود این، چرا برای روکش آسفالت اقدامی نشده و به حال خود رها شده است؟

هزینه زیاد اتصال و لوله‌کشی
وارد یکی از کوچه‌های فرعی محله پنجتن می‌شوم. آب شیری‌رنگ در جوی سیمانی با سرعت روان است و برنج‌های ته‌نشین‌شده در کف جوی نمایان است. رد آب را که می‌گیرم، به لوله‌ای می‌رسد که از آشپزخانه‌ای به جوی بیرون خیابان کشیده شده است.
جوانی که پشت پیشخوان ایستاده است، خود را مستأجر ملک معرفی می‌کند و می‌گوید: ۵ سال است در این محله آشپزخانه دارم، اما نه مالک قبول می‌کند هزینه حفاری و لوله‌کشی را بپردازد و نه برای منِ مستأجر این کار توجیه اقتصادی دارد. زیرا باید قبل از خروجی آب، دستگاه چربی‌گیری نصب کنم که هزینه‌ای حدود ۱۵ میلیون تومان دارد و تا الان توان پرداختش را نداشته‌ام.

قانونی برخورد شود
وسط تمام کوچه‌های فرعی جوی آبی به چشم می‌خورد. از بیشتر خانه‌ها لوله‌ای از زیرزمین به جوی کم‌عمق و سطحی راه یافته است. زنی میان‌سال که کنار یک مغازه بقالی کوچک ایستاده است، به آب کف‌آلودی که از لوله مقابل خانه همسایه خارج می‌شود، اشاره می‌کند و می‌گوید: ببینید! حتی از بعضی خانه‌ها آب کثیف حمام هم به بیرون هدایت شده است. بهانه‌شان هم نداشتن پول برای لوله‌کشی و اتصال به اگو است. خانه‌هایی چهل‌پنجاه‌متری که فقط یک چاه برای سرویس بهداشتی دارند و بقیه آب کثیف و آلوده منزل به بیرون هدایت می‌شود.
صفوراخانم هم که خانه‌اش تا بولوار اصلی ۳۰۰ متر فاصله دارد، از بوی بدی که شب‌ها بیشتر می‌شود، گله‌مند است و اعتقاد دارد باید برای آسایش اهالی با متخلفان برخورد شود: باید با کسانی که با وجود اجرای طرح باز هم به هدایت فاضلاب منازل به کوچه و خیابان اقدام می‌کنند، برخورد شود. زیرا این کار اجحاف در حق شهروندان قانون‌مدار است.
خورشید به وسط آسمان رسیده است و هرم گرما و بوی مشمئزکننده‌ای که به صورت می‌خورد، بیشترماندن را برایمان غیر‌ممکن کرده است. به حرف‌های نوعروسی فکر می‌کنم که می‌گفت: خانم! ما از سر نداری محکوم به تحمل این شرایط هستیم. چرا نباید به همدیگر رحم کنیم و خودمان این موضوع را حل کنیم؟