کاغذ بزرگی پشت ویترین نانوایی قرار دارد که با خطی بسیار درشت روی آن نوشته شده «برای حفظ سلامت خود فاصله اجتماعی را رعایت فرمایید» در پشت پیشخوان نیز کاغذ دیگری قرار دارد که تأکید میکند: «بر اساس دستورالعملهای بهداشتی از گرفتن پول نقد معذوریم» به نظر میرسد این نانوایی پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکند که در هر قسمت کاغذی را نوشته و مشتریان خود را راهنمایی میکند. اما با قدم گذاشتن داخل آن، اولین چیزی که به چشم میخورد شاطر نانواست که بدون ماسک خمیر را ورز میدهد و داخل تنور میگذارد، شاگردش نیز دستانش را با پیشبندی که بسته خشک میکند و کنجد را روی خمیر میریزد تا نان خشخاشی را تحویل مشتری دهد.
چشممان را اگر بر روی شاطر و شاگردش ببندیم با تصور اینکه حداقل دیگر نانوایی پول نقد دریافت نمیکند و با همان دستان آلوده نان به مشتری نمیدهد جای بسی خوشحالی دارد، اما هنوز چند ثانیهای از این فکر خارج نشدهام که مرد میانسال با دادن دو هزار تومانی مچاله نانی خریده، راهش را میکشد و میرود.
یک کوچه بالاتر از نانوایی سوپر مارکت به نسبت کوچکی قرار دارد. وقتی برای خرید مراجعه میکنم با نگاه کوچکی به داخل آن و دیدن افراد زیادی که در کنار همدیگر قرار دارند و بدون هیچ فاصله اجتماعی مشغول خرید هستند، باعث میشود از خرید صرف نظر کرده و بازگردم.
اتوبوس شرکت واحد در ایستگاه توقف میکند، وقتی حجم مسافرانی را که برای سوارشدن از یکدیگر سبقت میگیرند میبینم در ذهنم این سؤال تداعی میشود مگر نباید هر اتوبوس تعداد مشخصی را سوار کند؟! آیا رعایت دستورالعملهایی که بهطور مرتب در اخبار و فضای مجازی گفته میشود به همین شکل است؟
حتما شما هم این روزها در شهر رفت و آمد کردهاید، با وجود دستورات اکید رعایت دستورالعملهای بهداشتی، دیگر خبری از زدن ماسک یا استفاده از دستکش نیست، مردم به طور عادی زندگی روزانه خود را دنبال میکنند انگار دیگر بیماری به نام کرونا وجود ندارد غافل از اینکه همچنان این ویروس موذی در جهان جان افراد را میگیرد.
پلاکهای شهرستانی که در شهر دیده میشود نشان میدهد مسافرتهای تابستانه آغاز شده و دیگر خبری از مراقبتهای بهداشتی مانند روزهای ابتدایی اسفند نیست. جالب اینجاست وقتی با این افراد صحبت میکنیم به راحتی پاسخ میدهند کرونا بخشی از زندگی شده و باید بهطور مسالمتآمیز با آن کنار آمد. مگر تا چند وقت میتوان سفر نرفت یا بچهها را در خانه نگه داشت بالأخره هر کسی در زندگی نیاز به تفریح دارد.
انگار باز شدن بازار و راهاندازی خطوط اتوبوسرانی و قطار شهری برای مردم به منزله پایان شیوع بیماری کرونا بوده و دیگر از این ویروس نمیترسند به طوری که ساعات ترافیک شهر به روزهای عادی برگشته و هر روز شاهد ترافیک سنگین در شهر هستیم.
تب ماسک و استفاده از دستکش که در روزهای اول بسیار داغ بود نیز فروکش کرده است، هر چند در گرمای هوای این روزها استفاده از آنها سخت است، اما اگر نیمنگاه کوچکی به افرادی داشته باشیم که بهدلیل یک سهلانگاری کوچک به بیماری دچار شدهاند و همین موضوع زندگی آنها و اطرافیانشان را به خطر انداخته ترجیحا سعی میکنیم رعایت مسائل بهداشتی را در اولویت قرار دهیم.