کاردینال‌ها برای انتخاب جانشین پاپ فرانسیس به سینمای هالیوود روی آوردند! شیوا ارسطویی، داستان‌نویس سرشناس درگذشت + جزئیات (۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) برگزاری رویداد تولید پوستر در مشهد به بهانه اولین سالگرد شهادت آیت‌الله دکتر رئیسی + جزئیات پشت صحنه پایتخت ۷ از تلویزیون پخش می‌شود (۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) بازیگر تاسیان مهمان برنامه ۱۰۰۱ می‌شود + زمان پخش آل پاچینو در فیلم آئین، به مبارزه با شیطان می‌رود صحبت‌های وزیر فرهنگ در حاشیه افتتاح غرفه عراق در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران فصل جدید برنامه «توفیق» با موضوع خادمان امام رضا(ع) + زمان پخش همه چیز درباره سریال یزدان + زمان پخش، بازیگران و خلاصه داستان رضا قاسم‌نژاد، سرپرست پخش شبکه یک سیما شد علت اکران نشدن فیلم سینمایی «سلام علیکم حاج آقا» چه بود؟ برنامه‌های رادیو به‌مناسبت سالروز ولادت امام‌رضا(ع) + زمان پخش علی مصفا با فیلم سینمایی «فیگور» در راه سینما + زمان اکران آغازبه‌کار نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران (۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) رقابت مستند ایرانی اوزاک یوللار در جشنواره سیدنی راوی عشق و عرفان | درباره محمود فرشچیان که خالق دو اثر مشهور «ضامن آهو» است صوت | دانلود آهنگ مشترک محسن چاوشی و حسین صفا با نام زندان‌بان+ متن دورخیز فیلم نوآ بامباک، برای اسکار
سرخط خبرها

رمان «موری» نوشته مهدی خطیبی به زبان آلمانی منتشر شد

  • کد خبر: ۳۰۷۲۲۷
  • ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۴
رمان «موری» نوشته مهدی خطیبی به زبان آلمانی منتشر شد
رمان «موری» نوشته مهدی خطیبی توسط آلموث دگنر، استاد دانشگاه یوهانس گوتنبرگ به زبان آلمانی منتشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز، انتشارات Engelsdorfer در لایپزیگ آلمان، رمان «موری» نوشته مهدی خطیبی را با ترجمۀ پرفسور آلموث دگنر، استاد دانشگاه یوهانس گوتنبرگ در ماینز آلمان و متخصص زبان‌های هند و اروپایی، همراه پیش‌گفتاری از حکمیه دست‌رنجی به زبان آلمانی منتشر کرد.

مهدی خطیبی، نویسندۀ هفده کتاب تألیفی در عرصه‌های شعر، داستان و نقد ادبی در گفت‌و‌گو با ایسنا درباره انتشار این رمان، گفت: در سال ۱۴۰۲ با یکی از خوانندگان رمانم از طریق رسانه‌های اجتماعی آشنا شدم. خانم دکتر حکیمه دست‌رنجی، پژوهشگر و استاد دانشگاه و یکی از اقبال‌شناسان برجسته در گسترۀ بین‌المللی، در گپ‌وگفتی از رمان «موری» سخن گفتند و با مهری وصف‌ناشدنی به تعریف و تمجید از آن پرداختند. چند ماه بعد در دیداری اعلام کردند که دوست و همکار ایشان، پرفسور آلموث دگنر که به زبان فارسی دری و فارسی تاریخی، چون سعدی و فرارودی مسلط است، پس از خواندن چهل صفحۀ کتاب ابراز تمایل کردند که این رمان را به زبان آلمانی ترجمه کنند. در فرایند ترجمه نیز دکتر دست‌رنجی بسیاری از گره‌های زمینۀ روایت را برای پروفسور دگنر باز کردند و سپس پیش‌گفتاری هم در معرفی من و کتاب‌هایی که منتشر کرده‌ام نوشتند.

او در ادامه بیان کرد: فراموش نمی‌کنم که دکتر دست‌رنجی از قول پرفسور دگنر نقل کرد که یکی از آرزو‌های ایشان پس از خواندن این رمان، دیدن محلۀ تاریخی امام‌زاده یحیی و چنار سوختۀ داخل امام‌زاده است. بسیار خوشحالم که نوشته‌های من چنین تأثیری بر خوانندۀ آگاهی گذاشته است. باری، اگر کسی در این کار فرهنگی بیشترین نقش را داشته باشد، آن کس نخست دکتر دست‌رنجی و سپس پرفسور دگنر است. چند ماه پس از ترجمه، پرفسور دگنر در پیامی اعلام کردند که ناشری آلمانی پذیرفته است که این رمان را منتشر کند.

مؤلف کتاب پژوهشی «چهره‌های شعر سلاح» درباره مطرح نشدن ادبیات داستانی معاصر ایران در عرصه‌های جهانی گفت: در زمانه‌ای که شمارگان کتاب‌ها بین پنجاه تا یکصد نسخه است و هیچ حمایتی از صاحبان قلم نمی‌شود. در زمانه‌ای که تیغ ممیزی آن‌چنان برنده است که چیزی از متن باقی نمی‌ماند، در روزگار عسرت که نویسندگان و پژوهشگران قلم را کنار گذاشته‌اند و به معاش روزانه فکر می‌کنند، چه توقعی می‌توان از ادبیات داستانی معاصر داشت. فاجعه جای دیگری است. فاجعه آنجاست که سواد خواندن و نوشتن در کشور ما به‌شکل دردناکی تنزل کرده است. نظام‌های آموزشی ما سترون و بی‌خاصیت است. فریاد امثال من به گوش هیچ‌کس نمی‌رسد و چه‌بسا شما هم همین بخش از حرف‌های مرا زیر تیغ سانسور ببرید. این فریاد یک عاشق فرهنگ و ادبیات ایران است. پیام این است «ریشه زده شده است و اگر کتاب لاغر امثال من نیز به دست خوانندۀ آلمانی‌زبان می‌افتد مدیون تلاش فردی دو بانوی دریادلِ بزرگوار است که به فرهنگ و ادبیات ایران دل بسته‌اند و جزو عاشقان راستین‌اند».

نویسندۀ کتاب «اسفار بی‌نامان» در پاسخ به پرسشِ چه تمهیدی برای برون‌رفت پیشنهاد می‌کنید، اظهار کرد: تهمید در زمانی است که خردک شرری باقی مانده باشد. نیما یوشیج در شعری می‌گوید که «اندر اندیشۀ آباد شدن / این زمان سوی خرابم گذر است»، من امید بسته‌ام که پس از خرابی، آبادی رقم بخورد. مثل زمین آفت‌زده‌ای که باید بسوزد تا جوانه‌ای از آن بروید. واقعیتش امیدی ندارم که دولتمردان و آدم‌های اداری کاری بکنند. نسفی در انسان کامل جملۀ درخشانی دارد «برخی آدمیان باشند که صورت آدمی دارند، اما معنی آدمی ندارند». امید داشتن از آدم‌هایی از این دست، خیالی باطل است. چشم امید من به تلاش‌های اندک عاشقانی است که از خون خود به چهرۀ فرهنگ و ادبیات معاصر می‌زنند که زردرو نباشد. من امیدم به این بادبان گشودگان است و بس.

خطیبی یادآور شد: چاپ نخست و دوم رمان «موری» به زبان فارسی را انتشارات کتاب کوله‌پشتی و چاپ سوم آن را نشر «مهری» منتشر کرده است.

درباره رمان موری آمده است: «هر قومی برای از دست رفته‌های خود به طریقی سوگواری می‌کند. در مازندران آوای حزن‌انگیزی را که زنان در غم از دست دادن عزیزی سر می‌دهند، «موری» می‌گویند. داستان موری در تهران روایت می‌شود؛ میان زمانی نامعلوم از گذشته و حال ... همچون سفری در زمان. مهدی خطیبی داستان موری را از زبان فردی به اسم مهیار که راوی اول شخص است روایت می‌کند. در هر گوشه داستان شاهد ذهن آشفته و و غوغای درونی مهیار هستیم. او در ذهنش به زمان‌های مختلف سفر می‌کند و در جستجوی آرامشی حقیقی‌ست. موری در حقیقت حدیث نفس‌های مردی ناامید، رنجور و به آخر خط رسیده است که میان عشق و نفرت در برزخی رهایش کرده‌اند.»

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->