قرعه کشی طرح فروش ایران خودرو در مرداد ۱۴۰۴ برگزار شد + تعداد متقاضیان شهردار مشهد مقدس: مجموعه ورزشی شهید بوکانی فردا افتتاح می‌شود | گامی مهم برای توسعه کشتی در مشهد توجه ویژه حوزه املاک شهرداری مشهد به استحصال اراضی بزرگ‌مقیاس شهر برای تأمین منابع مالی نگاهی به تاریخچه ایوان «تلگراف خانه» و کاشی های آن اعلام جزئیات پیاده‌روی جاماندگان اربعین در مشهدمقدس (۲۳ مرداد ۱۴۰۴) قلندر شریف: مشهد در دهه آخر ماه صفر به همراهی همه دستگاه‌های ملی نیاز دارد تلاش برای تامین ۲۷۰ واگن جدید برای مترو مشهد تأمین باتری پرظرفیت برای مدیریت خاموشی چراغ فرماندهی ۵۰ تقاطع مشهد امپراتوری ضایعات | روایتی از سودی هنگفت، اما با معضلات اجتماعی و بهداشتی برای دیگران هوای کلانشهر مشهد امروز قابل قبول است (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) ناترازی برق و کم‌آبی، تهدیدی برای ترافیک شهری و فضای سبز مشهد شهردار مشهد مقدس: شهرآرا زبان گویای مردم است | ۴۷ پروژه شاخص را تا پایان سال به اتمام می‌رسانیم رتبه مشهد در تفکیک زباله در مبدا بالاتر از میانگین کشوری است | گزارش شهرآرا از دهمین نشست علمی–تخصصی «یک شهر تجربه» سخنگوی شورای اسلامی شهر مشهد: تا بررسی مدارک دو کاندیدای ریاست شورا، آقای ناصحی همچنان رئیس هستند اعضای کمیسیون‌های تخصصی شورای ششم شهر مشهد در سال پنجم مشخص شدند نگاهی به عمارت ۷۴ ساله شهرداری مشهد | بلدیه ارض اقدس آغاز فعالیت ناوگان اتوبوسرانی و متروی مشهد، از ساعت ۶ صبح فردا (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: شورا تمام وقت خود را صرف خدمت به مردم کرده است یک بام و دو هوای مدرسه‌سازی در مشهد شهردار مشهد مقدس: صداوسیما نقش بی‌بدیلی در امیدآفرینی و انسجام ملی دارد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۱۴ مرداد ۱۴۰۴) | پایداری وضعیت جوی تا پایان هفته
سرخط خبرها

هجرتی که ۳۰‌سال از آن می‌گذرد

  • کد خبر: ۳۰۸۰۹۷
  • ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۹
هجرتی که ۳۰‌سال از آن می‌گذرد
مشهد با «آپارتمان‌های مرتفع» برای من تعریف شد. سی سال پیش بود که بابا و مامان به این شهر منتقل شدند و ما از بجنورد بساط بستیم.

مشهد با «آپارتمان‌های مرتفع» برای من تعریف شد. سی سال پیش بود که بابا و مامان به این شهر منتقل شدند و ما از بجنورد بساط بستیم و زندگی‌مان را در یک خاور نارنجی جا کردیم و چهارساعت بعد چهار نفری زیر بلوک یک بودیم با یک خروار اثاثیه.

حالا نه هیچ کدام از آن اسباب و وسایل سی‌سال پیشمان را داریم و نه هیچ کدام از ما چهارنفر شبیه سی‌سال پیشیم! حتی یک عضو دیگر هم به ما اضافه و خانواده‌مان شد پنج نفری. از سی‌سال پیش تا حالا تنها چیزی که عوض نشد «آپارتمان‌های مرتفع» بود. برای من پنج‌ساله در اوایل دهه ۷۰ که در شهر خودم بجنورد نهایتا پله‌های یک طبقه را بالا رفته بود، هم تلفظ «آپارتمان‌های مرتفع» سخت بود هم هضم زندگی در ساختمانی ۱۰‌طبقه، هم سوار شدن در آسانسوری که سازو‌کارش مرا حیرت زده می‌کرد!

آن زمان همسایه‌ها از استحکام ساختمان‌ها می‌گفتند برایمان و ضد‌زلزله بودنش. می‌گفتند تمام بلوک‌ها از زیر زمین به هم متصل است. می‌گفتند این ساختمان‌ها را فرانسوی‌ها ساخته‌اند و در ملات سیمانش زرده تخم‌مرغ ریخته‌اند تا حسابی قرص و محکم شود.

بعد من در تصوراتم شب‌ها به جای گوسفند تخم‌مرغ می‌شمردم! چندتا زرده تخم‌مرغ برای ۱۱‌بلوک و ۱۰‌طبقه و ۵۵۰ واحد کفایت می‌کرد؟ همسایه‌ها از امنیت «آپارتمان‌های مرتفع» هم می‌گفتند. برای همین ما اجازه داشتیم از کله ظهر تا سر شب در محوطه‌ای که متفق‌القول تمامی ساکنانش می‌گویند «پایین» ول بچرخیم!

ما هر روز پایین بودیم و بازی‌هایمان تمامی نداشت. برای همین من به جز پلنگ صورتی و ملوان زبل و فوتبالیست‌ها انگیزه ناچیزی به تماشای کارتون داشتم و ترجیح می‌دادم پایین باشم و با پول تو جیبی‌۵۰ تومنی هر روزم، از مغازه آقای علیزاده که اردبیلی و پسرعمه علی دایی بود، یخمک و آدامس لاویز بخرم و از بلوک ۱ تا ۱۱ را بجورم و پله‌های اضطراری بلوک‌۴ را که از طبقه چهارم به بعدش آن زمان حرم دیده میشد! بالا و پایین کنم و بعد به تلافی اینکه خانه‌مان طبقه اول است، تمام دکمه‌های آن اتاق جادویی را بزنم و آسانسور سواری کنم و بعد که سرو‌کله آدم بزرگی پیدا می‌شد از مهلکه فرار و به فردا فکر کنم؛ فردایی که نمی‌دانم از کدام روز دیگر هیچ وقت تکرار نشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->