درباره کوچه «کاشانی‌ ۵۵» مشهد | «یدا...» روزگاری از میان باغ‌های امین آباد می‌گذشت مراسم تکریم و معارفه مدیرکل حوزه شهردار مشهد مقدس برگزار شد (۱۴ مهر ۱۴۰۴) + فیلم شهردار مشهد مقدس: بهترین تبلیغ برای شهرداری و شورای شهر، انجام کار است توقیف محموله ۴۰ تنی گوشت تنظیم‌بازاری در مشهد (۱۴ مهر ۱۴۰۴) گام تازه مدیریت آرامستان‌های مشهد برای ارتقای خدمات تشریفات با همکاری بخش خصوصی کاشت بیش از ۲ میلیون بوته گل و گیاه پاییزی | پاییزِ بهاری مشهد برگزاری ۶۹۰ جلسه شورای اجتماعی محلات مشهد در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ بازسازی و بهسازی سالن ورزشی اسکواش «امید و زندگی» در بوستان برکت مشهد شهردار مشهد مقدس: از ابتدای سال ۱۴۰۴، بیش از ۱۶۶ هزار تن آسفالت توسط شهرداری تولید شده است مدیرکل حوزه شهردار و امور شورای اسلامی شهر مشهد مقدس منصوب شد (۱۳ مهر ۱۴۰۴) لزوم برنامه‌ریزی منسجم برای پروژه‌های بلندمرتبه‌سازی و کمربند جنوبی مشهد | موافقت مشروط با بلندمرتبه‌سازی آیین‌نامه سد معبر شهرداری مشهد به‌زودی ابلاغ می‌شود برنامه‌های شهرداری مشهد در هفته انتظامی برای تقدیر از نیروهای امنیت (۱۱ تا ۱۷ مهر ۱۴۰۴) مرز دوغارون به‌عنوان نخستین بار در بین مرز‌های کشور، به سامانه بیومتریک احراز هویت اتباع خارجی مجهز شد مشهدی‌ها امروز نفس راحت بکشند (۱۳ مهر ۱۴۰۴) | کیفیت هوای مشهد بعد از مدت‌ها مطلوب شد آیا ادارات مشهد و خراسان رضوی پنجشنبه‌ها تعطیل می‌شود؟ | استاندار خراسان رضوی: موافق تعطیلی پنجشنبه‌ها هستم شهردار مشهد: روند عملیات اجرایی پروژه احداث سطح سوم تقاطع خیام با سرعتی مناسب در حال اجراست ۱۵۶ میلیون سفر از طریق ناوگان اتوبوسرانی مشهد طی ۶ ماهه ابتدایی امسال لایروبی ۴۰۰ هزار مترطول کانال در مشهد طی ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۴ صادرات ۶ میلیون دلاری صنایع‌دستی خراسان رضوی در شش‌ماهه اول سال ۱۴۰۴ 
سرخط خبرها

هجرتی که ۳۰‌سال از آن می‌گذرد

  • کد خبر: ۳۰۸۰۹۷
  • ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۹
هجرتی که ۳۰‌سال از آن می‌گذرد
مشهد با «آپارتمان‌های مرتفع» برای من تعریف شد. سی سال پیش بود که بابا و مامان به این شهر منتقل شدند و ما از بجنورد بساط بستیم.

مشهد با «آپارتمان‌های مرتفع» برای من تعریف شد. سی سال پیش بود که بابا و مامان به این شهر منتقل شدند و ما از بجنورد بساط بستیم و زندگی‌مان را در یک خاور نارنجی جا کردیم و چهارساعت بعد چهار نفری زیر بلوک یک بودیم با یک خروار اثاثیه.

حالا نه هیچ کدام از آن اسباب و وسایل سی‌سال پیشمان را داریم و نه هیچ کدام از ما چهارنفر شبیه سی‌سال پیشیم! حتی یک عضو دیگر هم به ما اضافه و خانواده‌مان شد پنج نفری. از سی‌سال پیش تا حالا تنها چیزی که عوض نشد «آپارتمان‌های مرتفع» بود. برای من پنج‌ساله در اوایل دهه ۷۰ که در شهر خودم بجنورد نهایتا پله‌های یک طبقه را بالا رفته بود، هم تلفظ «آپارتمان‌های مرتفع» سخت بود هم هضم زندگی در ساختمانی ۱۰‌طبقه، هم سوار شدن در آسانسوری که سازو‌کارش مرا حیرت زده می‌کرد!

آن زمان همسایه‌ها از استحکام ساختمان‌ها می‌گفتند برایمان و ضد‌زلزله بودنش. می‌گفتند تمام بلوک‌ها از زیر زمین به هم متصل است. می‌گفتند این ساختمان‌ها را فرانسوی‌ها ساخته‌اند و در ملات سیمانش زرده تخم‌مرغ ریخته‌اند تا حسابی قرص و محکم شود.

بعد من در تصوراتم شب‌ها به جای گوسفند تخم‌مرغ می‌شمردم! چندتا زرده تخم‌مرغ برای ۱۱‌بلوک و ۱۰‌طبقه و ۵۵۰ واحد کفایت می‌کرد؟ همسایه‌ها از امنیت «آپارتمان‌های مرتفع» هم می‌گفتند. برای همین ما اجازه داشتیم از کله ظهر تا سر شب در محوطه‌ای که متفق‌القول تمامی ساکنانش می‌گویند «پایین» ول بچرخیم!

ما هر روز پایین بودیم و بازی‌هایمان تمامی نداشت. برای همین من به جز پلنگ صورتی و ملوان زبل و فوتبالیست‌ها انگیزه ناچیزی به تماشای کارتون داشتم و ترجیح می‌دادم پایین باشم و با پول تو جیبی‌۵۰ تومنی هر روزم، از مغازه آقای علیزاده که اردبیلی و پسرعمه علی دایی بود، یخمک و آدامس لاویز بخرم و از بلوک ۱ تا ۱۱ را بجورم و پله‌های اضطراری بلوک‌۴ را که از طبقه چهارم به بعدش آن زمان حرم دیده میشد! بالا و پایین کنم و بعد به تلافی اینکه خانه‌مان طبقه اول است، تمام دکمه‌های آن اتاق جادویی را بزنم و آسانسور سواری کنم و بعد که سرو‌کله آدم بزرگی پیدا می‌شد از مهلکه فرار و به فردا فکر کنم؛ فردایی که نمی‌دانم از کدام روز دیگر هیچ وقت تکرار نشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->