ویژه‌برنامه‌های شهرداری مشهد در دهه اول محرم ۱۴۰۴ خدمات‌رسانی رایگان خطوط مترو و اتوبوس در مسیر‌های منتهی به حرم امام‌رضا(ع)، فردا (۶ تیر ۱۴۰۴) استفاده از ظرفیت تلویزیون‌های شهری برای اطلاع‌رسانی مراسم تشییع پیکر شهدای جنایات رژیم صهیونیستی در مشهد معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری خراسان رضوی: فعالیت‌های استان، در زمان بحران هیچ‌گاه متوقف نشد وزیر امور خارجه آلمان: اکنون می‌توانیم به مسیر دیپلماسی بازگردیم دعوت رئیس شورای اسلامی شهر مشهد از مردم برای حضور در مراسم تشییع پیکر شهیدان جنایات رژیم صهیونیستی قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (پنجشنبه ۵ تیرماه ۱۴۰۴) بسیج تمام امکانات شهرداری مشهد برای مراسم تشییع پیکر مطهر شهیدان جنایات رژیم صهیونیستی + فیلم کیفیت هوای مشهد امروز «بسیار ناسالم» است | منطقه هرات، منشأ گردوغبار امروز (۵ تیر ۱۴۰۴) فرماندار مشهد مقدس: مشکلی در تأمین کالا‌های اساسی برای ایام محرم در مشهد وجود ندارد بازرسی‌های فعلی کافی نیست | پایان رهاشدگی بازار کالا‌های اساسی فاز یک پارک جهان‌شهر مشهد با پیشرفت ۶۵ درصدی تا شهریورماه به بهره‌برداری می‌رسد طرح‌های فرهنگی مشهد برای جوانان | از کلاس‌های مهارت زندگی تا گسترش مسجدمحوری تشییع باشکوه پیکر شهدای حملات صهیونیستی در مشهد | جمعه؛ وداع با سرلشکر کاظمی و یارانش (۶ تیر ۱۴۰۴) پرچم‌های سیاه عزا بر فراز گلدسته‌ها و ایوان‌های حرم رضوی برافراشته می‌شود + زمان وقتی همه تخم مرغ‌ها در یک سبدند ادای احترام به شهدای والامقام حملات رژیم صهیونی، در قاب مفاخر شهری مشهد مشروح مصوبات یکصدوپنجاه‌وچهارمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر مشهد | تصویب بسته رونق سرمایه‌گذاری برای تولید
سرخط خبرها

هجرتی که ۳۰‌سال از آن می‌گذرد

  • کد خبر: ۳۰۸۰۹۷
  • ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۹
هجرتی که ۳۰‌سال از آن می‌گذرد
مشهد با «آپارتمان‌های مرتفع» برای من تعریف شد. سی سال پیش بود که بابا و مامان به این شهر منتقل شدند و ما از بجنورد بساط بستیم.

مشهد با «آپارتمان‌های مرتفع» برای من تعریف شد. سی سال پیش بود که بابا و مامان به این شهر منتقل شدند و ما از بجنورد بساط بستیم و زندگی‌مان را در یک خاور نارنجی جا کردیم و چهارساعت بعد چهار نفری زیر بلوک یک بودیم با یک خروار اثاثیه.

حالا نه هیچ کدام از آن اسباب و وسایل سی‌سال پیشمان را داریم و نه هیچ کدام از ما چهارنفر شبیه سی‌سال پیشیم! حتی یک عضو دیگر هم به ما اضافه و خانواده‌مان شد پنج نفری. از سی‌سال پیش تا حالا تنها چیزی که عوض نشد «آپارتمان‌های مرتفع» بود. برای من پنج‌ساله در اوایل دهه ۷۰ که در شهر خودم بجنورد نهایتا پله‌های یک طبقه را بالا رفته بود، هم تلفظ «آپارتمان‌های مرتفع» سخت بود هم هضم زندگی در ساختمانی ۱۰‌طبقه، هم سوار شدن در آسانسوری که سازو‌کارش مرا حیرت زده می‌کرد!

آن زمان همسایه‌ها از استحکام ساختمان‌ها می‌گفتند برایمان و ضد‌زلزله بودنش. می‌گفتند تمام بلوک‌ها از زیر زمین به هم متصل است. می‌گفتند این ساختمان‌ها را فرانسوی‌ها ساخته‌اند و در ملات سیمانش زرده تخم‌مرغ ریخته‌اند تا حسابی قرص و محکم شود.

بعد من در تصوراتم شب‌ها به جای گوسفند تخم‌مرغ می‌شمردم! چندتا زرده تخم‌مرغ برای ۱۱‌بلوک و ۱۰‌طبقه و ۵۵۰ واحد کفایت می‌کرد؟ همسایه‌ها از امنیت «آپارتمان‌های مرتفع» هم می‌گفتند. برای همین ما اجازه داشتیم از کله ظهر تا سر شب در محوطه‌ای که متفق‌القول تمامی ساکنانش می‌گویند «پایین» ول بچرخیم!

ما هر روز پایین بودیم و بازی‌هایمان تمامی نداشت. برای همین من به جز پلنگ صورتی و ملوان زبل و فوتبالیست‌ها انگیزه ناچیزی به تماشای کارتون داشتم و ترجیح می‌دادم پایین باشم و با پول تو جیبی‌۵۰ تومنی هر روزم، از مغازه آقای علیزاده که اردبیلی و پسرعمه علی دایی بود، یخمک و آدامس لاویز بخرم و از بلوک ۱ تا ۱۱ را بجورم و پله‌های اضطراری بلوک‌۴ را که از طبقه چهارم به بعدش آن زمان حرم دیده میشد! بالا و پایین کنم و بعد به تلافی اینکه خانه‌مان طبقه اول است، تمام دکمه‌های آن اتاق جادویی را بزنم و آسانسور سواری کنم و بعد که سرو‌کله آدم بزرگی پیدا می‌شد از مهلکه فرار و به فردا فکر کنم؛ فردایی که نمی‌دانم از کدام روز دیگر هیچ وقت تکرار نشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->