میگویند در اساطیر یونان باستان هرگاه تنش و درگیری میان آدمیان افزایش پیدا میکرد و زندگی مردم پرمرارت میشد، گمان مردم این بود که خدایان گوناگون در آسمانها با یکدیگر به تقابل و دشمنی پرداختهاند و بازتاب این دشمنی و ستیزهجویی آنان با یکدیگر در زمین بهصورت درگیری و جنگ و بدبختی میان آدمیان نمایان میشود. براساس این ذهنیت بود که آنان برای حل اختلافات زمینی دست بهسوی خدایان آسمانی دراز میکردند و از آنان میخواستند که طریقه صلح و صفا و آتشبس را پیشه کنند تا بلکه در زمین نیز آرامش روی خود را نشان دهد. گرچه این داستان اساطیری است، ولی در عرصه سیاست، نمونه آن را میتوانیم مشابهسازی کنیم؛ به این معنا که هرگاه تنش و خصومت میان کارگزاران یک نظام سیاسی فزونی گرفت، بهطور طبیعی آثار این کشمکش و تنش در رفاه و گردش امور مردم بازتاب خواهد داشت و اکنون ما در آستانه چنین وضعی هستیم، اگر از آن عبور نکرده باشیم.
مسئله این است که مجلس جدید بهکلی متفاوت از مجلس قبلی است. این مجلسی است که نحوه شکلگیری آن بر کسی پوشیده نیست. ولی مهمترین ویژگی آن جهتگیری ضددولتی آن است. یکی از مشکلات ساختار سیاسی در ایران نتایج عجیبوغریب انتخاباتی آن است. برای مثال درحالیکه در انتخابات ریاستجمهوری فردی با گرایش معینی رأی میآورد، وضعیت انتخابات مجلس بهگونهای شکل میگیرد که اکثریت قاطع علیه آن گرایش ریاستجمهوری است. درحالیکه مردم همان مردم هستند. این امر ناشی از امکان عرضه کنترلشده نامزدها به مردم است و، چون ساختار سیاست در ایران حزبی نیست، این وضعیت به بدترین و شدیدترین شکلی بروز پیدا میکند. تا اینجا مسئله ساختار سیاسی است و دغدغه مردم نیست، ولی واقعیت این است که قوای کشور مثل اجزای یک خودرو هستند که جملگی در جهت کارکرد کلی خودرو یکدیگر را تقویت میکنند. آنها مثل بردارهایی هستند که همجهت با یکدیگرند و نیروی آنها یکدیگر را تقویت میکند و خودرو را بهجلو میبرد. اگر بردارها در جهت مخالف یکدیگر یا زاویه داشته باشند، برآیند آنها بهسوی صفر میل خواهد کرد. اکنون وضعیت عمومی مردم ناآشکار است. تورم، کسری بزرگ بودجه دولت، تحریمهای کمرشکن، رشد منفی تولید ناخالص داخلی، توقف رشد اشتغال، حضور کرونا، تنش در روابط خارجی و مجموعه مسائل مشابه بیش از هر زمان دیگری هماهنگی میان قوای گوناگون کشور را ضروری ساخته است. البته حدی از تفاوتنظر پذیرفتنی و طبیعی است، ولی هنگامی که تفاوت نظر به مرحله تنش و رودررویی میرسد، ماجرا فرق میکند. ادبیات بهکاررفته علیه مدیران و وزرای دولت در جلسات اخیر مجلس، نشانه آشکار از این تقابل و ناهماهنگی است.
بازار مطمئن شده است که مجلس قصد همافزایی با دولت را ندارد، در نتیجه بهسوی بیاعتمادی و ناامیدی نسبت به آینده میل کرده و یکی از علل رشد قیمتها همین نکته است. هیچ جامعهای نمیتواند با این حد از تقابل قوا، سیاستهای مفید را انتخاب و اجرا کند. بحث این نیست که مجلس کوتاه بیاید یا دولت. اگر از موضع مردم نگاه کنیم، آنان خواهان حل مشکلات زندگی خود هستند. مشکلات آنان نیز وجود شبکههای مجازی نیست که مجلس وارد آن شده است، زیرا اکثریت مردم عضو آن هستند. مجلس بهجای ورود و تخریب اموری که نقطهقوت جامعه و مقبول مردم ماست، بهتر است در یک هماهنگی مناسب به حل نقاط ضعف اقدام کند. افزایش درآمدها، کاهش هزینهها، ایجاد اشتغال، روانسازی روابط خارجی، بهبود فضای کسبوکار و کنترل کرونا مسائل مردم هستند.
ظاهرا مردم ما نیز باید بهسیاق مردم یونان باستان دعا کنند کهای مسئولان در آن بالا با یکدیگر مناقشه نکنید که آثار این مناقشه در قالب بیکاری، تورم، جرم و فساد در روی زمین گریبان ما را خواهد گرفت!