انسانها در طول تاریخ آموختهاند چگونه نیازهای خود را با کمترین میزان آسیبزدن به دیگران تأمین کنند. خانواده، مذهب و دولت نهادهایی هستند که انسانها را در راستای تأسیس و تداوم تمدن مهار و کنترل کردهاند. انسانها در طول تاریخ آموختهاند چگونه نیازهای خود را با کمترین میزان آسیبزدن به دیگران تأمین کنند. خانواده، مذهب و دولت نهادهایی هستند که انسانها را در راستای تأسیس و تداوم تمدن مهار و کنترل کردهاند. هرگاه آسیبهای اجتماعی افزایش پیدا کند، به این معناست که بخشی از کارویژههای نهادهای سهگانه دچار کژ یا بدکارکردی شدهاند. نهادها در طول تاریخ، بر اساس آزمون و خطا و تجربیات متعدد تکامل پیدا کردهاند و اغلب توانستهاند با تحولات درونی، زندگی انسانها را رضایتبخشتر سازند. در عبور از هر عصر و پیدایش دوره جدید که معمولا بر اساس تکامل تکنولوژی روی میدهد، تحولی سازهای و ساختاری در سه نهاد شکل میگیرد. مقاومتهای اولیه و بازگشت به گذشته یکی از تلاشهای نافرجامی است که بر آسیبهای اجتماعی میافزاید. اکنون انقلاب چهارم صنعتی در حال شکلدادن به رنسانس و تغییرات مناسبات در راستای خلق عصر دیجیتال است. بشر از دوره مکانیکی مدرن در حال انتقال به عصر کوانتومی پسامدرن است. این تحول اجتنابناپذیر سه نهاد اصلی زندگی بشر را دگرگون خواهد ساخت.
۱) خانواده: برای کنترل امیال، ایجاد قواعد منصفانه زیست و تداوم نسل بشر نهاد خانواده شکل گرفت. نهاد خانواده نزاعهای قدرت در موضوعات فردی را کاهش داد و عامل اساسی شکلگیری سلسلهمراتب و نظم اجتماع شد. در عصر جدید خانوادهها کوچکتر و همه اعضای آن دارای حق و تکلیف میشوند. محور توانمندسازی از دوران کودکی در بسترهای تکنولوژی اطلاعات بهصورت چندزبانه و جهانی اولویت پیدا میکنند. خانواده پدرسالار عصر مدرن با توجه به سطح تحصیلات و ورود زنان به بازار کار تغییر میکند. عصر دیجیتال عصر زنان است و خانواده در موضوع زنان بهعنوان دختران، همسران و خواهران تغییر شکل و محتوا خواهد داد. تحصیل، آموزش زبانهای متعدد، مشاغل گوناگون، مهاجرتها و امکان تحرک طبقاتی خانواده را توانمند و چابکتر خواهد ساخت. هرگونه برخورد کلاسیک یا مدرن با تحول خانواده در عصر دیجیتال میتواند فاجعه خلق کند. شکاف نسلی، قدرتگرفتن زنان، توانمندسازی همه افراد خانواده امری طبیعی و در جهت رضایت همه شهروندان است.
۲) مذهب: گرایش به متافیزیک و تفسیر واقعیتهای جهان بر اساس نامگذاری الاهیاتی باعث معناداری زندگی انسانها و خلق نهاد مذهب شده است. مذاهب صورت عقلانی و شکل آرمانگرایانه زیست جمعی هستند که توانستهاند آرامش، ایمان و اعتقادات پایهای برای افزایش سرمایه اجتماعی و اخلاق را فراهم کنند. در عصر مدرن در اروپا با توجه به فجایعی که مذهب در قرون وسطی بهواسطه قدرت کلیسا خلق کرده بود، روند دینگریزی و تبعید متافیزیک به عرصه خصوصی آغاز شد. در عصر دیجیتال ادیان مختلف امکان بازنمایی پیدا کردهاند. رواداری، ادب و احترام و داشتن منطق و روش در روایتهای مختلف دینداری صورت مشروعیتدار زیست مذهبی است. فضای عصر دیجیتال محدود به نهادها، سازمانها و رویههای مکانیکی نیست، بلکه شبکهها و سازههای نرم امکان گفتگو و زیست اخلاقی در سایه مذاهب مختلف را فراهم ساختهاند. پیامهای مستقیم و بیادبانه مخاطب نخواهد داشت و بیش از دافعه، سرشت جذاب و خردمندانه، مخاطب پیدا میکند. مذهب عصر دیجیتال مدنی است و از کشور و جامعه در برابر تعصبات تکفیری و عقاید خرافاتی دفاع میکند.
۳) دولت: نهاد دولت بهمعنای قرارداد اجتماعی است که همه شهروندان برای صیانت نفس ایجاد کردهاند. در نهاد دولت سرزمین، جمعیت، حاکمیت و حکومت وجود دارد. دولتها در عصر دیجیتال وظایف سیاستگذاری، قانونگذاری، تسهیل و تنظیمگری را بر عهده دارند. مهمترین تحول دولت برعهدهگرفتن تخصصی امور حاکمیتی و واگذارکردن امور تصدیگری به شهروندان است. قلمروی سازمانی حکومت که بهصورت سلسلهمراتبی و حضوری در همه جا نمود داشت، به دولت الکترونیک محدود میشود که تخصصی خدمات ارائه میدهد. دولت امور جنگ، صلح، ثبات سیاسی، مسائل بهداشتی و آموزشی و محیطزیستی را دنبال میکند و در عرصه خصوصی و نظام بازار و خودجوش شهروندان مداخله نمیکند. دولت عصر دیجیتال در سیاست داخله و خارجه تخصصی و حرفهای عمل میکند و هرگونه تداوم منطق مکانیکی و کلاسیک میتواند ایجادکننده دولت ورشکسته باشد. تنظیمگری (Regulation) فرایندی تخصصی است که امکان سیاستگذاری عمومی را فراهم میسازد و جبرانکننده شکست بازار در حفظ کالاهای عمومی محسوب میشود.